۵ پاسخ

دفعه قبلم اینجور بودم هر دکتری ک فکر کنید رفتم
حتی قلب گفتن افسردگیه و باید بری مشاور عصبی هستی ــ.
اما من فکرم منفیه همش

منم مثل شما بودم عزیزم . رفتم متخصص قلب و اکو دادم و معاینه شدم و گفتن مشکل از استرس . قلبم سالم خداروشکر. من میگفتم دور از‌جون ممکنه هرلحظه سکته کنم!انقد ک درد داشتم!بعد رفتم متخصص مغز‌و اعصاب و الان یه ماهه که عالی ام😍

بیماریهای افسردگی واعصاب فقط خودت میتونی بخودت کمک کنی وگرنه دکترقرص ودارو میده بخابی هیچی نفهمی افکار مثبت داشته باش تو زندگیت هدف داشته دنبال علایق خودت برو ازدمنوش های آرامبخش استفاده کن سوره والعصرزیاد بخون از خداکمک بخواه وشکرگزار نعمت های خدا باش نفس عمیق بکش

عزیزم فقط برای استرس و فشار عصبی هست سعی کن شربت بیدمشک با عسل زیاد بخوری بید مشک ارامش بخش هست و برای اعصاب خوبه و ورزش کنی و شاد باشی

این لحظه ها خیلی مادرها تجربه کردن

فقط با بی خیالی کم کم درست میشه وسعی کنید بیرون برید

و خندیدن خیلی تاثیر داره سعی کنید به چیزهای قبل خندیدی به خودت یادآور کن

اصلا فکر مردن نکن

برای خیال راحتی اگه میتونی چکاب قلب بری هم خوبه

سوال های مرتبط

مامان قلب کوچولو مامان قلب کوچولو ۱ سالگی
از وقتی درگیر این سنگ شدم پیگیر نشدم. اول پشت گوش انداختم الانم که پیگیر شدم دکتر گفته باید عمل بشه بشدت میترسم و استرس دارم همش کابوس میبینم به دکتر میگم بیحس کن میگه نه فقط بیهوش. از یه طرف میگم نرم عمل. باز میترسم. نرم بد از بعدتر بشه. میگم برم اگه بیهوشم کرد و. یه چیم شد. چی. همش نگران. بچمم که خیلی کوچولو هستش. دیگه بریدم. با خودم میگم. شاید یجا براش کم گذاشتم شاید برای چیز های الکی نالیدم باز. به فکر میرم. میگم این که چیزی نیست میگذره اما استرس استراب دیونم کرده. خیلی نگرانم. با خودم میگم. کاش موقع بچم میگفتم بیهوشم کن تا الان انقد ترس از بیهوشی نداشتم. من میدونم چیزی نیست بیهوشی اما. انقد که من استرس پارم میترسم سکنه کنم. یعنی هیچ راهی اسن سنگ ندارع که دفع بشه اخ چقد دلم به خودم میسوزه. که هیچ کاری برای خودم انجام ندادم. باز که یادم از بچم‌میاد. خودمو فراموش میکنم میگم چقد مادر بودن سخته. چقدر از بچگی تا بز گی سختی. اخرم هیچکس قدرتو نمیدونه