یه جور عجیبی بیخیالم نسبت به نزدیک شدن به زایمان
ولی خب احساس میکنم هیچ کاری نکردم 😁😁
خیلی ریلکسم ، این منو میترسونه

نترس منم همین بودم کیسه آبم که پاره شد نصفه شب پاشدم حاضر شدم بعد مامانم و شوهرم و بیدار کردم من با کیسه آب پاره توی گهواره دور میزدم تا بقیه حاضر بشن بریم بیمارستان تازه رسیدیم بیمارستان خودم رفتم پرستاره میگفت ویلچر گفتم راه میرم
شیک خودم رفتم لیبر
همین بیخیالی باعث‌شد زایمان خوبی داشته باشم الانم به شوهرم میگم دلم برا دوران حاملگیم‌تنگ شده
شوهرم میگه یا خدا تو خیلی خطرناکی 😂😂😂

خیلی خوبه همینطوری ریلکس بمون عزیزم انشاالله به راحتی بارتو سالم بذاری زمین و لذت دنیا رو ببری 😍❤️

دقیقا منم اصلا استرس ندارم خیلی ریلکسم😅😅😅

چ خوب بالاخره باید این راه رو بری چ بااسترس چ بی استرس پس ریلکس باشی خیلی بهتره😶

من استرس خیلی دارم کلی هم کار برای انجام دادن دارم ولی نمیتونم کاری هم بکنم...از طرفی هم یکم کار میکنم دل درد شدید میگیرم

ینی چی هیچکاری نکردی
ینی لباساشو نشستی اتو نکردی ساک اینا نبستی ؟

خوبه که ریلکسی و استرس نداری

من ک بهم احتمال دادن اخز همین هفته زایمان میکنم چی😂
ن ب استرسای اولی ک از زایمانو چطور زایمان کردنو اینا کشیدم ن ب الان ک حوصلم نمیکشه ساک های بیمارستانمو آماده کنم 😂

نترس منم هیچوقت قبلا نترسیدم الانم همینطور..فقط از خدامه این مدت زود بگذره روز زایمانم برسه