۳ پاسخ

من سر همسرم اینجوری شدم، چندسال پیش عمل قلب انجام داد ، به من چی گذشت فقط خدا میدونه و از بعد از عملش من به شدت مضطرب و نگران شدم. خیلیییی با خودم کار میکنم، از سال های اول بهتر شدم ولی خوب نیستم

دقیقا منم بعدعمل بچم استرسم بیشترشد والا هنوزم همینم اینم بگم بیخیالی زیادم خوب نیس استرس یمقدارش خوبه به مادر برای محافظت از بچش کمک میکنه مثال بزنم برات مادربیخیال تو آشپزخونه مشغوله بچش رفته بالای کمد مادر ۴۰دیقس یه سربه بچهش نمیزنه خب مونده به شانس یا بچه سالم از کمد میادپایین وچیزی نمیشه یا یکبار پاش اشتبا میزاره میخوره زمین ولی مادری که حساس باشه بچشو میاره جلو چشمش بازی کنه یا هر یکربع بهش سرمیزنه اینطوری احتمال خطر میاد پایین

درخواست دوستی میدین عزیز

سوال های مرتبط

مامان میکائیل مامان میکائیل ۳ سالگی
خب یه خسته نباشید جانانه به خودم
که از مرحله مریضی ویروسی گذر کردیم و آقا بنیامین و از شیر گرفتم و خداراشکر شب سومم به راحتی گذشت و گذر کرد و خونه تکونی پاییز هم انجام دادم و الان اومدم یه تجربه بهتون بگم
همه روش های که هست برای از شیر گرفتن فقط و فقط بستگی به خود بچه داره من پسر اولمو دقیقا طبق برنامه از شیر گرفتم به روش تدریجی و خیلی راحت باید می‌بود و بچه اذیت نشه ولی از اونجایی که خودش بچه بد قلقی هست خیلی هم به من هم به خودش سخت گذشت منم که باردار بودم و ذهنم سرویس شد ولی بنیامین طبق همون برنامه تدریجی پیش بردم ولی میشد که نامنظم می‌بود این برنامه ولی خداراشکر خیلی عالی بود و اصلا اذیتم نکرد اینه که خاستم بگم بهتون اگه یوفا طبق یه برنامه خاصی روند رشد بچه پیش میبرید و یکی بچش سختش میشه اون یکی بچش راحته براش فقط به خود بچه و اینکه چقدر سازگار باشه مربوطه واقعا و اصلا خودتون سرزنشت نکنید که آیا من مادر بدی بودم یا آیا نکنه درست پیش نرفتم
روزتون مثل این عکس زیبا