۱۲ پاسخ

نباید بینشون فرق بزاری عزیزم.خود رادمهرم ببینه شما بیش از حد بهش توجه میکنید حساس میشه.به هردو توجه کن.برا هردو وقت بزار.این حسادته کاملا طبیعیه اون زدنه ام از خستکی و بی خوابیه .قبل خواب پرخاشکر میشه سعی کن ماساژش بدی یکم. کارتونی ک دوست داره براش بزاری.بالش بدی بگی اینو بزن خود زدن رو اصلا محل نده کارای دیکه بزا جلوش

من خیلی اوایل به دنیا اومدن پسرم عذاب کشیدم کلا پسر بزرگ داشت از دست می‌رفت تا جایی که از غصه تب کرد تا حدود چهار ماه آنقدر عذاب کشیدم بعد فقط مشاور حرفی زد که من برد تو فکر گفت تو خودت حال روحیت خراب هر دو تاتون اضطراب دارین هم خودت هم پسرت باید سعی کنید مدیریت کنید دیگه راهش نگفت تا اینکه یکی از دوستام دکتر طب سنتی بهم معرفی کرد به من به یکسری داروهای گیاهی داد که کاملا تو شیردهی بی خطر بود به پسرم یکسری دیگه همش گیاه مثلاً قرص اسوخودوس یکیش مثل آب رو آتیش بود من تمام نکات رعایت کرده بودم حتی از تو دوران بارداری ولی تقریبا پوستم کنده شد تا فهمیدم باید چکار کنم پسر شما اضطراب زیاد حساس شده من مطمین بودم اگر یه لحظه تنهاسون میزاشتم کشته بود کوچیک یعنی تا این حد اوضاع خراب بود ولی الان عاشقش حتی مراقبت می‌کنه ازش تا یکم متوجه میشم اضطراب داره می‌ره کرم می‌ریزه به کوچیک که من دیگه فهمیدم ارومش میکنم تلویزیون و گوشی خیلی تو اضطراب بچه ها موثر به مدت قطع کن

تا بچه کوچیکه بزرگ شه و بشن همدم هم همبازی هم .فقط باید صبوری کنی همین
۱

منم دقیقا همینم دلمم براش خیلی میسوزه بااینکه بیشترین توجه مون رو بزرگست همیشه براش اسباب بازی میخریم پارک میبریمش خوراکی میخریم بغلو محبتمون ازش دریغ نمیکنیم ولی یه وقتایی که هواسمون نباشه یهو دیدی یه لقد زد به کوچیکه یا خفش کرد یا دوسش نداره اینم بگم پسربچه ها همینن محبت بلد نیستن

پسرای منم همینن🤕

روزای آخر بارداریم همش منتظر داداشش بود بعدشم کادو گرفتم از طرف عرشیا لحظه ورودش به خونه دادم پسر بزرگم...دیگه یه سری اخلاقا پیدا می‌کنه که مثلاً منم رو پا بخوابونم دیگه باهاش راه میام.....منم الان هردوتاشون تو بد سنی هستن

تو هر سنی بیاری حسودی هست خیالت راحت
دکتر به من گفت با پسرم تنهایی وقت بگذرونم ببرمش پارک باهم باری کنیم جایی که کوچیکه نباشه
اگه علاقه داره کاردستی درست کنین باهم کتاب کار های مخصوص سنش رو حل کنین دوتایی

هر کار نکنید اون حسادت هست .من بعد ۱۲سال داداشم دنبا اومد حسودی میکرذم

سلام بینشون فرق نذار ببین من دخترم کلاس اول یدونه ندادم برای دخترم بخریم برای پسرمم میخریم امسال با هر دفتری که به دخترم دادم یدونه به پسرم دادم
روز دختر مثلا شوهرم رف برا دخترم کادو خرید یه عروسک یه ماشینم برا پسرم خرید
با جفتشون حرف میزنم بازی میکنم
وقت برای هر دو هست در کل این حسادتا کم و بیش هست خوب میشه پسرت تو سن حساسیه

بایه مشاورهمیشه صحبت کنید

من از تو بارداری آماده اش کردم

سلام ماازهمون اول دومی بدنیااومدایجادحساسیت نکردیم خداروشکرباهم اوکی هستن

سوال های مرتبط

مامان بهراد و برسا مامان بهراد و برسا ۴ ماهگی
وقتی بچه دومم رو باردار بود همش به خودم قول میدادم پسر بزرگم رو دعوا نکنم کلا توی این ۴ سال خیلی کم پیش اومده بود دعواش کنم.
الان پسر کوچیکترم یک ماهشه و من خسته ترین مادر دنیام.
شب خوابی کافی ندارم و روز ها مجبورم تمام توانم رو بزارم برای بچه ها و کارهای خونه نمیدونم خسته باعث میشه از کوره در برم یا واقعا حق دارم .
امروز چند بار زدم توی سر خودم برای که عصبانیتم رو سر بچم خالی نکنم.
نمیدونم پماد کالاندولای برادرشو کجای خونه خالی کرده فقط دیدم دیگه چیزی توش نیست.😵‍💫
یه بار دیدم قوطی کبریت رو برداشته و جیوه دوتا کبریت رو خورده🥴
کلی آب ریخته پشت یخچال😅
و.....
نمیدونم حق داشتم عصبی بشم یا نه.
درکل پسرم خیلی عاقل هست و با برادر کوچکترش خیلی خوب کنار اومد .
منو خیلی در میکنه بخاطر اینکه مثل قبل نمیتونم براش وقت بزارم.
ولی خب شیطنت هم داره.
خیلی خوشحالم که اختلاف سنی بچه هام کمه.
ولی خودم گاهی کم میارم.
همش میگم یه روز دلم برای ریخت و پاش و شیطنت های بچه هام تنگ میشه.
ولی گاهی با خودم میگم دیگه هیچوقت ۳۰ ساله نمیشم که بتونم برای خودم وقت بزارم.
انگار خودمو فراموش کردم