۵ پاسخ

پسر من در آستانه ۱۱ سالگی ، درسش به عهده خودشه و شاگرد درس خون کلاس، ولی خب حاضرجواب شده، چیزی خلاف میلش باشه سریع عصبی میشه، مخصوصا دخترم که کوچیکه به دفتر و کتابش آسیبی برسونه خیلی ناراحت میشه
فک کنم به خاطر تغییرات هورمونیه ، که خلق و خو عوض میشه و حساس میشن و باید مدارا کرد و از هر تنشی دوری کرد

من با پسر ۸ سالم جنگ روان دارم ،اصلا درسشو نمیخونه ،نمیتویسه ،فقط چسبیده به گوشی ،دعوا میکنم فرقی نمیکنه ،خیلی داغونم شوهرمم مدام سرکوفتم میزنه چرا همش جیغ و داد میزنی

دختر منم ۱۱سالشه خیلی حاضرجواب شده وخیلی عصبی شده سریع ناراحت میشه و قهرمیکنه .ولی خداروشکر مشکل درسی باهاش ندارم چون کاری باهاش ندارم میخونه یا نمیخونه .ولی نمرهاش خیلی خوبه
منم نمیدونم باید چیکارکنم با اخلاقشون

من که ولش کردم بهتر شد. هرچی بیشتر بهشون نصیحت کنیم و تذکر بدیم بدتر میشن

پسر منم ۹ سالشه امروز میخواستم نزارم بره مدرسه انقد اذیت کرد پیش باباش نمیتونه منو اذیت کنه ولی مدرسه رفتنی خیلی اذیت میکنه درسش خوبه ولی اذیت میکنه تا بنویسه

سوال های مرتبط

مامان رادمهر.رادوین مامان رادمهر.رادوین ۲ سالگی
سلام مامانا من بچمو وقتی میبرم خونه مامانم داداشم و برادرم راحت جلوی بچم سیگار میکشن تا اینکه چندروز اونجا بودم دیدم پسرم ته سیگار پیدا کرده و داره میخوره و میکنه توی دهنش تا ی چیزی میگم میگن که بزرگ میشه دست بقیه میبینه .باور کنید از عیدی نرفتم تا اینکه چندروز پیش رفتم و چندروز موندم چون راه خونمون دوره و ی شوهرم هم سرکاره ‌. به نظرتون چیکار کنم با این رفتارا برم یا نه درضمن اینکه خانوادم هم اصلا به من احترامی قائل نیستن میترسم این رفتار رو یاد بچه هام بدن و اوناهم باهام همین رفتار داشته باشن به نظرتون الکی وسواس دارم یا همینجوری میشن درآینده .اصلا نمیدونم چیکار کنم برم خونه پدرم یا نه یا قطع رابطه کنم موندم خانوادم اصلا خانواده خوبی نیستن کلن نمیگن بچه ماله یکی دیگه هست خودشون صاحب بچه میشن نمیگن برای رفتن به جایی باید از مادرش اجازه بگیره باید برای خوردن ی خوراکی از مادرش اجازه بکیره همه جور خوراکی میدن میخوره غذا هم نمیخپره ی سره هم سوار موتور میبرنش بیرون تا هم میگم میگن بزرگ که شد نمیشه بکنیش توی شیشه منم میگم خوب الان عادت نکنه به این کارا بزرگی هم عادت نمیکنه داغونم داغون حایی رو ندارم برم اینجا هم موندم برم یا نه مثلا برادرم و پدرم به خودشون اجازه میدن سر اینکه بچم کفشاشو اشتباه بپوشه یا کار بدی کنه محکم دعواش کنن که بچم گریه کنه سخت میگیرن کلن الان از عیدی نرفتم الان که اومدم خونه رادمهر کلی عادت اشتباه یاد گرفته نمیدونم چیکار کنم چی غلطه چی درست چون بچم خیلی اونجا هست میترسم عادتای اشتباه ازشون یاد بگیره مثلا فوش هم یادش میدن .اصلا کلن خودشون صاحب بچه میدونن الان هم نرم خودشون میان اینجا رادمهر رو ببرن اما تا الان اجازه ندادم چون میدونم خیلی رفتارای بدی دارن با بچه