بچه ها سلام لطفاً جواب بدین تجربه هاتون رو بگید تا بدونم منم تنها نیستم..
این روزا نیکان خیلی اذیت می‌کنه منم مجبورا دعواش میکنم اعصابم نمی‌کشه دیگه بعد عذاب وجدان میگیرم😭عوض کردنش برام شده عذاب اصلا نمی‌ذاره غذا نمی خوره همش یا گوشی دسته یا همه چیز رو بهم میریزم در حال خرابکاریه آخر شب ها دلم میخواد گریه کنم از ناراحتی رفتاری که باهاش دارم 😭💔

عزیزانم سخته اما اون موجود زیبااا به خواسته شما بدنیا آمده سخته اما خودتونو کنترل کنید دکتر هلاکویی گوش بدید خواستید دعواش کنید این یادتون بیاد پناهش شمایید

پسر منم همینه ولی هرچقد باهاشون لجبازی کنیم بدتر میشن خیلی خسته میشیم ولی باید دل به دلشون بدیم
بخدا خودمون میبینم چجوری بزرگ شدیم تو خونه ای که حتی در حیاط هم نداشت واسه خودمون آزادو رها بودیم دلم برا بچه هامون میسوزه همش تو چهار دیواری ...
همه این دوران میگذره وقتی عصبی میشی بجای داد زدن برو تو اتاق چندتا نفس عمیق بکش بعد بیا پیشش...

گلم تنهانیستی پسر منم خیلی اذیت میکنه منم زیادازکوره درمیرم سرش دادمیزنم ولی انگارنا انگاراصلا به روی خودش نمیاره

این سن کنجکاوی شدید دارن نسبت به همه چیز، استقلالشون رو دارن پیدا میکنن...این چند سالب که ازدواج کرده بودم هیچکس صدامو نشنیده بود ولی از وقتی دنیز شیطنت هاش شروع شده دیگه فک کنم یه ذره آبرو برام نمونده توی در و همسایه🤣

منکه تو این سن قلب درد گرفتم چییی🥲

خود من سلینم همینجوری هس من در ثانیه عذاب وجدان میگیرم ولی یه مدته بیخیالم
ببین خونه ک بچه داخلش بعضی وقتا اینجوریه دیگه

همه اینجوریم عزیزم ...من امروز شاید ۱۰تا کفر کردم بخدا اینقدددددد داد زدم