پسرکم دوردونه مامان قربون چشات برم میخوام اینجا برات یه چیزی تعریف کنم که بمونه به یادگار شاید بعدها خوندیش و توام مثل من ذوق کردی🩵💋🌸🧿
دیشب کنار بابایی دراز کشیده بودم و بغلم کرده بود،دستاش رو دستام بود که تو شروع کردی به تکون خوردن سریع دستاشو گذاشتم رو شکمم تا تکوناتو حس کنه اخه میدونی هربار بهش میگفتم داری تکون میخوری با تعجب و گنگ نگام میکرد و میگفت یعنی میفهمی خواستم اونم بفهمه و حست کنه اون لحظه که زیر دستاش حست کرد واسه اولین بار هیچ وقت صورت باباتو و اشک تو چشماشو و ذوقشو نمیتونم فراموش کنم...تو قشنگ ترین حس توی این دنیای بی رحمی برامون پسرم...انقدر داشتنت قشنگه که نمیشه با هیچ جمله ای تعریفش کرد...بعدش تو دیگه تکون نخوردی پسرک شیطونم😂😂باباتم ترسید که نکنه دستاش اذیتت کرده سریع دستاشو ورداشت و گفت اا فک کنم دستم سنگینه اذیت شد😭😂😍و من بازم چشام قلبی شد از اینکه دیدم انقدر قشنگ نگرانته و به فکرته😍😍مامان دورت بگردم من دیشب دیگه خیالم راحت شد که چه من باشم کنارتون چه نباشم بابایی مثل کوه همیشه پشتته قربون دوتاتون برم که شدید تمام دنیام🧿🌸🩵


این حس قشنگ و برای تمام عزیزای چشم انتظارم از خدا میخوام🙏🙏

۱۶ پاسخ

ای جانم خیلی حس قشنگیه خدا برای هم حفطتون کنه پایدار باشید

ایشالا کنار هم سه تایی زندگی خوب و‌خوش دارید ایشالا بسلامت بغلش میکنید 😍😍

الهی 😍😍😍😍😍خدا حفظتون کنه و همیشه کنار هم شاد و سلامت باشین

وای قووودا🥹🥹❤

عزیزم چقدر قشنگ حس اون لحظه رو تعریف کردی دقیقا همین لحظه برای منم اتفاق افتاد،انشااله درکنار هم سه تایی بهترین لحظات رو سپری کنین🤲

چقد قشنگ بود 🥺❤️

عزیزم🥹🥹🥹❤️

بمونین برای هم قشنگم♥️

این روزامونم قشنگیای خودشو داره ها آدم قلبش اکلیلی میشه 🥲🥲🤩🤩😍😍

ای جانم
ایشالله ب سلامتی بغلش بگیری😍😍

خداحفظش کنه قشنگم ان شالله بسلامتی بدنیا بیاد❤️❤️

چقد قشنگ بود و چقد به دلم نشست😍😍😍😍

آخی 🥹🥹🥹🥹🥹🥹🥹

عزیزم عشقتون پایدار ❤️😘❤️
خدا برای همدیگع حفظتون کنه❤️

الهی آمین🤲🌹

الهی عزیز دلم 😍

اه چرا من اشکم دراومد ای خداا

سوال های مرتبط

مامان محمدحسین👼 مامان محمدحسین👼 هفته سی‌وهشتم بارداری
محمد حسینم قشنگ مامان اینجا مینویسم یادگاری بمونه از این روزا دورت بگردم پسرم خدا میدونه چقدر حسرت این روزارو میخوردم چقدر منتظرشون بودم تواین مدت اصلا اذیتم نکردی اگرم کردی انقدر شیرین بوده که همش فدای سررت 🥲🤍
من با تو حس مادر بودن روتجربه کردم هرلحظه نگرانتم نگران تکون خوردنت نگران اینکه نکنه بعد اینکه اومدی پیشمون زردی داشته باشی کولیک یا رفلاکس داشته باشی یا.. خیلی چیزای دیگه که مامانا استرسشو دارن
من انتخاب کردم که نگران باشم از ۸ماه پیش تا اخر عمر🙂
بالاخره رسیدیم به جایی که همیشه فک میکردم خیلی دوره دقیقا مثل ۱۸سالگی که همیشه فک میکردم خیلی دوره و اومدو خیلی وقتم هیت ک گذشته مامان قشنگم ماهم باهم رسیدیم به ۸ماهگی انشالله ازین به بعدم به سلامتی و دلخوشی بگذره و صحیح و سالم بغلت کنم تو همون داداش نداشتمی تو نور خونمونی منو پدرت مشتاقانه منتظر دیدنتیم 🌻
هرچقدر ازخدا تشکر کنم بابت داشتنت بازم کمه که تورو مثل معجزه وسط اون روزایی ک فقط خودمونو خدا میدونیم ب ما داد دقیقا همون موقع که دکترا ناامیدم کرده بودن که قرار نیس تو رو داشته باشم بااشرایط واریکوسل بابا و دکتر نامرد و... نمیخوام به اون روزا فک کنم فقط میخوام ازین به بعد تو لحظه زندگی کنم از تک تک لحظه های باتو لذت ببرم خدا برام حفظت کنه امید زندگیم و به یمن قدمای کوچولوت نور و امید و روشنایی بیاد تو دنیامون 🤍
از خدای مهربونم میخوام به حق این شبا به هرکسی که بچه میخواد بده خیلی حس قشنگیه🙂