توروخدا بیاید بگید شما جای من بودید چیکار میکردید ینی انقد داد زدم ته گلوم دیگه میسوزه صدام درنمیا شوهر من 7صب میره 8ونیم شب میا وقتی میا مثلا میخوا نبودشو براپسرم جبران کنه هرکاری ک این بچه در طول روز از سمت من براش قفل با باباش انجام میده شوهرمم چون تایم طولانی نیستو دلش تنگ میشه ن نمیگه اصلا پسرم باباش ک میا دیگه از من حساب نمیبره میشه ی بچه لوس پرتوقع...دیشب بغلش کرد پنجره رو باز کرد پسرم از مداد شمعیاش دستش بود پرت کرد بیرون و خندیدو خوشش اومد از پدرش خاست ک دوباره این کارو تکرار کنه اونم هرچی دم دستش بود میداد بهش ولی مواظب بود ک حین پرت کردن نره بیرون ولی از 20تا وسیله خونه و اسباب بازیش 3تاش ازدستش در رفت و از طبقه 6یا شکست یا له شد دیشب گفتم این کارو دیگه تکرار نکنی اخه این چ بازیه هیچی امشبم تا اومد خونه پسرم گریه ک باید دوباره همون کارو کنی منم ب شوهرم گفتم نذار بااین عادتای زشت بار بیا رو نده هرچی گفت خودتو بزن ب اون راه حواسشو پرت کن نمیدونید پسرم چی میکرد خودشو ب درو دیوار میکوبید ک باید منو بغل کنی وسیله پرت کنم بیرون دوباره عِرق پدری اومد سراغشو گفت باش بازم از مداد رنگیاش بادکنک سرشیشه ش همرو پرت کرد واااای من دیگه امپر پروندم تا جایی ک میتونستم سرش داد زدم توروخدا شما جای من بودید چیکار میکردید وسایل خونه و چیزایی ک ورت کرد جهنم من نگران این دو تربیتی شدنشم بچه قشنگ متوجه شده بین منو پدرش سره خاسته هاش هماهنگی نیست ب زور متوسل میشه تا ب خاسته هاش برسه الانم انقد حالم بد بود حاضرش کردم گفتم برید فقط جلو چشمم نباشید
خیلی حالم بده اخه تقاص تایم طولانی نبودن تورو ک تربیت بچه نباید بده
ایی خداااااا

کاملا حق با توعه

حق باشماست باید شوهرتو هماهنگ کنی بهش یاد بده بگو مامان گفته نه یعنی فکر کن دوتا بچه داری من اوایل شوهرم اینکار و میکرد بعد دید واقعا داره تربیت بچه خراب میشه الان میگه مامان گفتع نه امروز گوشی رو گرفتم موقع خواب دوباره گوشی رو اورد داد بچه گفتم این چکاری بود بعد دید نخوابید گفت مامان گفته نه اونم گریه جیغ بقلش کردم گفتم بیا داستان بگم دیگه دید کسی محل نمیده خوابید ولی مردا از بچه بدترن فکر کن دوتا بچه داری

وااای که پسر منم یاد گرفته هرچی دستش بیاد پرت میکنه سمت این و اون هرکیم کنارش باشه بهش میخنده دیگه براش عادی شده و تکرار میکنه هرکاری میکنم یادش نمیره

جلو بچه نباید داد بزنی درسته حق باتو هستش ولی این داد زدن کارو بدتر می‌کنه ک بازم بیشتر بره سمت پدرش باید تو اتاق با شوهرت قاطع حرف بزنی جلو بچه هر چی بگی آدم بده تو میشی
منم شوهرم بعضی وقت ها رایان رو لوس می‌کنه و دیگه خود رایان ی کاری کرد اشک شوهرم درومد خودش توبه کرد

باید شما خودتو با اونا هماهنگ کنی، اگه میبینی این کارو دوست داره چیزای بی خودی بده بهش مثل پوست میوه ای چیزی، خودتم کنارش باش تا بفهمه تو هم باهاش راه میای، ولی وقتی پرت میکنه تشویقش نکن تا از سرش بیفته

خب امادش کردی گفتی برید بیرون موقعی که بچت گریه می‌کنه ومیخواد باز این کارو تکرار کنه همون موقع به شوهرت میگفتی ببرتش بیرون پارک بازی کنه چند شب که ببرین بیرون این کارش فراموش می‌کنه ناراحتی هم پیش نمیاد

نباید بچه بفهمه بین حرف پدر و مادر تضاد هستش این برا خود بچه بده نه تنها الان بلکه بزرگ بشه بدتر میشه مسائل بزرگتر میشن دیگه درحد وسایل انداختن از پنجره به بیرون نیستش باید باهم صحبت کنین مدیریت بشه اینکه تو یچی بگی همسرت یچی دیگه بچه میفهمه الان دیگه بچه ها ماشالا فهمیدن همه چیو میفهمن

بنظرم با داد زدن چیزی درست نمیشه
امشب جداگونه با پدرش حرف بزنه
فردا هم کل روز ب پسرت بگو‌من‌از دستت اعصبانیم بخاطر فلان کارت .ب پدرشم بگو‌ههراهیت کنه فردا پس‌فردا برای تو پدرش وسیله پرت میکنه موقع اعصبانیتم