دارم از نگرانی میمیرم پسرمو امروز بردم دکتر اومد داخل مطب ولی خواستیم بریم پیش دکتر انقدر گریه کرد و شیون که نگو البته از بچگی بی هیچ دلیلی از دکتر و مطب میترسید، از پلیس میترسه، از صدای بلند ماشین سنگین میترسه مثلا دستشو میکنه تو. گوشش ولی گریه نمیکنه. هوشش خوبه یادگیریش خوبه از بعضی آدمای غریبه میترسه نه همه. چیکار کنم؟ براش اسباب بازیم بردم که مثلا دکتر داده چند روز قبلشم بهش گفته بودم ولی...... تو رو قرآن راهنماییم کنید. آخه نمیتونم هر روز ببرمش تو مطب دکتر تا مثلا ترسش بریزه.

منم همین مشکل رو از نوزادی با دکتر بردن دخترم دارم
همه کاری ام کردم درست نشد
الان قبل اینک ببرمش داخل مطب خودم تنها میرم داخل اتاق دکتر توضیحات میدم بعد دخترم میبرم برا معاینه سریع معاینه میشه پدرش میبرش بیرون باز من میمونم تا ببینم نظر دکتر چیه

دخنره من این طوریع الان مخام ببرم دکتر اماتاکه کنارهرمطبی پیاده شم یا دکتربهش دست بزنه یعنی سکته زده ازگریه

دختر من از اینکه دکترش مرد باشه میترسید... یه دکتر خانم جوون پیدا کردم که سعی میکنه ارتباط بگیره با بچه ها ففط پیش اون میبرم یه بار بردم پیش یکی دیگه انقدر گریه کرد که هق هق میزد

عزیزم با عروسکاش دکتر بازی کنین و براش وسایل اسباب بازی دکتر بگیرین که شما و خودش دکتر بشین و عروسکا یا حتی ماشیناش مریض بشن و مراجعه کننده

داستان و قصه بگو ببرش کلاسهای که مربی کودک داره وبا بچه ها در مورد دکتر و پلیس و غیره با داستان. ترس بچه رو می‌ریزه و یا ببرش پیش درمانگر کودک