۷ پاسخ

سلام عزیزم پروسه ی غمگینیه برای مادر، من ۱۲ روزه پسرمو از شیر گرفتم امروز از خواب پاشد گشنش بود معده اش دست می کشید براش نون آوردم نخورد بعد خوابید یه لحطه وسوسه شدم بهش شیر بدم تا این حد. یه مادر دلش برا طفلش شرحه شرحه میشه

وای درکت میکنم خیلی سخته برا مادر، ولی زود میگذره و فراموش میکنی

بنظرمن اين پروست اولين غم يه كودكه و اين موضوع خيلي واسه مامانا سخته و همه ي مامانا اين دوره رو گذروندن من خودمم چندبار گريه كردم و قلبم ازجاش كنده ميشد ولي بالاخره كه بايد اين دوره رو گذروند چون به نفع خودشونه

عزیزم چقدر سختهههه🥲اما یکم به فکر خودت باش میتونی تا ۲ سال و ۲ ماهگی ام بدیا اگه دلت نمیاد

منم امشب شب سومه که گرفتم منم چند بار گریه کردم واقعا سخته
دختر من که این دو شب با هیچی آروم نمیشه که بخوابه از گریه ی زیاد خسته میشه با هق هق می‌خوابه
ولی خداروشکر روزا سرش گرمه

ببرش تو پارک یا جمع شلوغ اسباب بازی جدید بگیر وقت بزار باهاش بازی کن خوراکی‌های مختلف که براش تازگی داره بزار بخوره یا میوه براش ژله درست کن هر روز یه جوری سرگرمش کن یادش می‌ره منتها شبا برا اینکه راحت بخوابه روزا خسته اش کن شبا آروم میشه درضمن بهانه گیر میشن گریه هاشون ادامه دار میشه خلاصه باید صبور باشی چون می‌گذرد غمی نیست موفق باشی التماس دعا

ناداحت نباش خیلیم خوبه ادم راحت میشه ب نوعی..

سوال های مرتبط