۱۱ پاسخ

عزیزم باید کاملا ناشنا باشی.خودت داری میگی سر دخترت خوردی بعدم تنگی نفس و حالت تهوع شدید داشتی....بنظرم نخوری بهتره.بهت سرم میزنن گرسنگی حس نمیکنی

دلیل ناشتا بودن تو عمل اینه که اگه معدتون خالی نباشه حین عمل ممکنه باعث خفگی بشه🤦‍♂️🤦‍♂️

نه بعد حالت بد میشه بعد عمل بهت سرم میزنن ضعف غذاییت کم میشه

اینهمه ادم سزارین میشن از گشنگی هم نمردن
خطرناکه هم خودت اذیت میشی هم کادر اتاق عمل

شبش برنج و کباب بخور تا دوازده شب خودتو سیر کن من همین کارو کردم مثل شما خیلی نگران بودم که یوقت گرسنه نشم‌ولی اصلا حس نکردم حتی بعد عمل هم بهم گفتن غذای سبک بخور دلم نمی اومد فقط مایعات میخوردم

نه بابا چیزی نیست من سر دوتا بچه هامون شکمم تا ته پر بود هیچی هم نشد موقع عمل سر دخترم یک ساعت مونده به عمل آبگوشت خوردم 25روز پیش هم عمل شدم

یه لقمه هم تاثیر داره چه برسه به صبحانه

من ظهرش ناهارخوردم، شب عملم دوساعت عقب انداخت

الان از کمر به پایین بی حس میکنن بازم نباید چیزی خورد

نه عزیزم بهتره کامل ناشتا باشی
منم از ساعت ۱۲ شب تا ۱۱ فرداش ناشتا بودم
تا عمل بشم
بهت سرم وصل میکنن

بنظرم نخور چون اگه بیهوشی باشی ب مشکل میخوری

سوال های مرتبط

مامان مه چهره مامان مه چهره ۱ ماهگی
سلام به همگی اومدم اینجا براتون از تجربه زایمان طبیعی بگم 😄
من پنج شنبه شب بعد از خوردن شام عید خونه بابام درد شدید اومد سراغم رفتیم بیمارستان معاینه شدم بهم گفتن یه سانت باز شدی ولی زایمانی نیستی برو خونه فردا بیا
منم شب که اومدم خونه یه ساعت رفتم پیاده روی فردا ساعت شش و نیم بیدار شدم رفتم دوش گرفتم ورزش هامو زیر دوش انجام دادم صبحانه مفصل خوردم رفتم بیمارستان برای معاینه اما وقتی رفتم گفتن بخاطر دیابت باید ختم بارداری بگیری ۳۹ هفته پنج روزم بود
خلاصه منو بستری کردن ساعت ده صبح بهم آمپول فشار زدن تا ساعت سه چهار بود که درد هام شروع شد هم زمان هم روی توپ باید ورزش میکردم
ساعت شش بیس درد هام زیاد شد ماما معاینم کرد هنوز دستش رو وارد بدنم نکرده بود کیسه آبم پاره شد 🤧🥴
ساعت نه نیم شب معاینم کردن گفت دوسانت شدی اگه تا فردا زایمان نکردی باید سزارین اورژانسی بشی 😓
منم به شدت از سزارین میترسیدم
کل شب بیدار بودم از استرس سزارین
فردا صبح شنبه بعد از گرفتن سرم آنتی بیوتیک ساعت شش صبح بهم آمپول فشار دوم رو زدن که ده دقیقه بعد درد های فوق العاده شدید شروع شد و چون از روز قبلش نخوابیده بودم به شدت ضعف داشتم و خوابم می اومد 🥴
ساعت یازده از شدت فشار رفتم سرویس بهداشتی وقتی اومدم بیرون نتونستم سر پا باشم و نشستم رو زمین سریع بهم دستگاه تنس وصل کردن و یه آمپول زدن به پام که خیلی خوب بود ساعت یازده چهل دقیقه بود شروع کردم داد زدن که فشار دارم و نمیتونم کنترل کنم ماما و پزشک اومدن داخل دیدن از صبح که سه سانت بودم و کلا از زایمان طبیعی من ناامید شده بودن متوجه شدن که دهانه رحمم نه سانت باز شده