۵ پاسخ

عزیزم درکت میکنم قطعا بچگی سختی گذروندی اما مهمترین چیزی که یه مادر باید بلد باشه کنترل خشمه وگرنه همه مامانا بچه اشونو دوست دارن هروقت داره اذیتت میکنه حرصتو در میاره به این فک کن اون فقط یه بچه کوچیکه که میخواد دنیاشو کشف کنه و ابدا قصد اذیت تو رو نداره اون فقط میخواد خودش و دنیا رو بشناسه درک میکنم من خودم عصبی میشم گاهی حتی داد میزنم اما این بدترین کاریه که ما میتونیم با روان بچه مون کنیم بله قطعا زندگی سخته اما صبور باش بهترین چیزی که ما میتونیم به بچه هامون بدیم مخبت و روان سالمه

یه چیزی بگم خواهر این حس مادرانه رو همه دارن چه اونایی که مثلا تو غم نداشتن مادر دارن چه اونایی که مادر داشتن این به کنار
حالا این وسط ربطی به اعصاب و ندیدن محبت مادرانه که تو نداشتی نداره عزیزم بچه ها کلا تو این سن غیر قابل تحمل میشن ینی بیشتر اذیت میکنن بیشتر نافرمانی میکنن دندوناشون داره درمیاد اذیتن بدنشون داره رشد می‌کنه درد دارن اینا همه باعث میشه ناخدا گاه هم بچه رو تحت تاثیر بذاره هم تویی که مادرش هستی و بیشتر پرخاشگر بشی یه توصیه بهت میکنم هر موقع میری حموم غسل حضرت زینب رو بکن آروم میشی کمتر به کارای بچه حساس میشی تو ذهنت همیشه میگی اینا اقتضای سن بچه است بیشتر باهاش راه میای درضمن خدا بیامرزه مادرتو انشاالله تو اون دنیا دعات کنه و دعاش کمک حال الان زندگیت باشه این اتفاق که که مادرا پرخاشگر میشن هم برا همه هست خیالت راحت فقط باید بتونی کنترلش کنی 😊😊😊😊🫶🫶🫶

بزرگترین کمکی که میتونی در حق خودت و فرزندت بکنی مراجعه به یه تراپیست کاردرسته
حرفایی که از ما و توو فضای مجازی بشنوی نهایتا چند ساعت یا چند روز روت تاثیر میذارن
شما باید ریشه‌ای بدنیال حل مشکل باشی عزیزم

اخی خیلی ناراحت شدم کاملا درکت میکنم حتی بغضم گرفت با تاپیکت با جون و دل درک کردم حرفتو. که نمیدونی چطور باید با بچه رفتار کنی منم پیشنهادم یک مشاور کاردسته ولی سعی کن نسبت به غر غراش باخنده جواب بدی حتی اگه عصبانی هستی بزار همش ببینه مامانش شاده و هواشو داره خیلی خیلی خیلی باهاشوبازی کن و بخندونش به بچت بیشتر از کارای خونه برس من تو این سن بچم خیلی باهاش بازی میکردم ظرفام میموند ولی اول بچمو تخلیه انرژی میکردم

من هم مادر خداروشکر هم پدر هم خواهر برادر سه تا داداش یه خواهر دوتا خواهرربرادردیگه دارم اونم اصلا در ارتباط نیستم عزیزم ولی همینایی در ارتباط هستم چه کاری واسم کردن

سوال های مرتبط

مامان یارا مامان یارا ۱ سالگی
گاهی اینقد خسته میشم دلم میخاد بشینم یه دل سیر گریه کنم
ولی وقتی فکر میکنم بهش بغض راه گلومو میبنده
از بچه داری
مسیولیت خونه
غذا درست کردن
این الرژی سنگین پسر کوچولو

واقعا دیگ نمیدونم چجوری باید اروم کنم خودمو
همش باخودم حرف میزنم پادکست گوش میدم صبر کن درست میشه

بند بند انگشتام درد میکنه استخونام همه تیر میکشه باید برم ازمایش بدم فککنم روماتیسم باشه نمیدونم واقعا
ولی این حجم از درد و دیگ نمیتونم تحمل کنم
اخه ادمی هم نیستم غر بزنم همش گاهی دلم خیلی پر میشه
میام اینجازو میخونم میبینم شرتیط همون مثل همه
امیدوارمیشم میگم پس میگذره
به روتین قبل برمیگردیم


خیلی از مامانم دلگیر میشم
اینگاری ازش خیلی باید بخام تا یه کاری بکنه

درست یارا خیلی شیطون درسته پیر شدن توان بدنی ندارن
ولی واقعا منم کم میارم گاهی
مغزم واقعا خسته میشه
این حجم از گریه جیغ غر
اصلا برام قابل درک نیست

همسرمم که کمک نمیکنه
من تنهایییی تو این زندگی خیلی مسیولیت دارم و واقعا کم میارم گاهی
😔😔😔😔



خدایا کمک کن صبر بده
بگذره این روزا .....