۷ پاسخ

دیگ منت ی اب معدنیو ک بزور براش خریدیو نباید رو سرش میزاشتی ک بچه اینو بهت جواب بده😹

دخترمن امروزمن مریض بودم نتونستم ناهاردرست کتم شوهرم لوبیادرست کردبراخودشون دخترم میگه باهات قهرم بخاطراینکه باباموگشنه گذاشتی مجبور شداشپزی کنه اونم لوبیا 😐😐😂😂😂انگاراتم شکافته باباش😒😮‍💨

وای دختر منم بلبل زبونه اون روز شوهرم بهم گفت این چیه مانتو انداختی رو زمین دخترم برگشت بهش گفت به خودت بگو همش جورابات میندازی مامان جمع میکنه

بله پسر منم تا چیزی میگیم میگه تو کار من دخالت نکنید و کلی حاضر جوابی دیگه که حتی منم بلد نیستم

وای، 😅😅 دختر منم همینه. خیلی حاضر جوابه. جوابایی می‌دم که خودم عمرا به ذهنم برسه.

بچه ها از خودمون یاد می گیرن دیگه خخخخ

خخخ بچه های این زمونه هستن دخترمنم خیلی این مدل حرفا رو میزنه بهش یچیزی میگم میگه به من دستور نده

سوال های مرتبط

مامان نازنین‌‌زهرا💗 مامان نازنین‌‌زهرا💗 ۴ سالگی
ی چیزی تعریف کنم از جمعه شب
حضرت صبرررر

با بچه ها اول رفتیم خونه مامانبزرگشون که خونه نیستن باغچه آب بدیم و بچه ها کلی آب بازی و گل بازی کردن و بعد مغازه لوازم قنادی و امامزاده
و اصل داستان
رسیدیم دم فروشگاه که روبروش پارک بود رفتیم یکم خرید کردیم بچه ها تشنه بودن آب خریدیم بدون دردسر دخترم ۵ سالم آب خورده پسر ۲ سالم آب خورده من خوردم بالاخره که رفتیم پارک و از آب سردکن باز پرش کردیم و این آب رو نیمکت بوده و بچه رفتن بازی
دخترم ی دوست پیدا کرده و گفتم دیگه بریم خونه یکم غر زده و باز تاب بازی و فلان و رفتیم بریم سمت ماشین
دم پارک بطریو از دست داداشش کشیده اونم گریه گفتم میریم تو ماشین بهت میده
رفتیم تو ماشین دخترم گفته مال خودمه خودم خریدم
پسرم گریه
باباش دید دخترمون اون بطریو گرفته دستش نمیده رفت ی اب معدنی دیگه خرید داد دست پسرم
حالااون اومده بطری قبلیه رو داده به زور جدیده رو میخواد بگیره
این گریه اون گریه
جیغ داد
تا خود خونه
اخر از سوپری دم خونه باز ی بطری جدید خریدیم🤕



نمیدونم چرا دقت کردم میبینم هرروزی که ما وقت بیشتری گذاشتیم تفریح بیشتری کردیم یا مثلا فروشگاهی جایی بیشتر تحویلش گرفتیم براش خرید کردیم این دختر بیشتر اعصابمونو خورد کرد