۷ پاسخ

نه راس گفته بخدا میزارن چه دلی دارن و چه بددددد من به خاطر چه ها کلاسامو نرفتم همه بدون میانترم میخام امتحان بدم بااینکه میزارم پیش مامانم و کاملا مورد اطمینان ولی گناه دارن

🙄🙄🙄🙄واییییییییییی من استرس گرفتم به جاش
شاید هم راست می‌گفته بغضی ها کلا بی خیالن
من چند سال پیش که تازه عروسی کرده بودم رفتم دندون پزشکی یه خانومه اومده بود میگفت بچه ۳ سالم تنها گذاشتم😑😑تو اتوبوس هم سوار شد با عجله پیاده شد

جاریم از یک سالگی تنها میزاشت .
حتی یادم یه بار بچه اش دوساله بود ولش کرد رفت ۳ ساعت هیچ کس نبود مادرشوهرم نبود .ماهم قهربودیم .بعد دوساعت بچه اس بیدارشد رفت پایین خونه مادرشوهر اونها نبودن تو پله نشست یک ساعت بعدش مامان وباباش آمدن. آدم بیخیاااال زیاااااده.حالا من بخوام آشغال بزارم دم در دخترم هم باید بیاد یه سوپری بخوام ب م باید بیاد یه دستشویی بخوام برم دنبالمه😒😒

حالا من نمیتونم بچه مو بزارم خونه برم سر کوچه آشغال بندازم برگردم 😂

بولوف زده

اون خواسته یه چیزی بگه توهم باور نکن

دروغ گفته بابا
بچه اینقدی کجا طاقت میاره خودش تنهایی منکه اصلا باور نمیکنم

سوال های مرتبط

مامان آلا مامان آلا ۵ سالگی
سلام مامانا
ی مسئله ای برام پیش اومده لطفا نظر بدین من دیشب تا صبح نخوابیدم از بس فکرم درگیر بود
دیشب ما خونه مادرشوهرم بودیم با خواهرشوهرا و. بچه هاشون
پسر خواهررشومرم کلا بچه ناسازگاری ی مدت هم قرص می‌خورد و دکتر روانشاس میرفت با مامانش دیشب بحث می‌کرد و ی چیزی میخواست ۱۱ سالشه
اونم میگفت نمیدم ی دفعه شوهرمو بلند شد دستش گرفت با حالت بد که چرا با مامانت اینکارو میکنی و بی ادبی و....دختر من فقط جیغ می‌زد همه بلند شدن جداشون کنن منم رفتم جلوی شوهرمو گرفتم جداشون کردم هلش دادم داد زدم سرش که برو بیرون ب تو چه ربطی داره تو بچه خودتو تربیت کن ب تو ربطی نداره اون بچه پدرو مادر داره دختر خودتو نگاه کنه بچه ام میلرزید فقط داد میزد واقعا عصبانی شده بودم کلا همسر من ب همه چی کار داره تو خانواده ماهم از این کارها میکنه
خواهرشوهرم حالا میگه تو بزرگش کردی داداشم میخواست پسرمو ادب کنه منم گفتم تو هیچی نگفتی من اگه جات بودم داداشم ب دخترم ی چیزی میگفت میخوابوندم زیر گوشش به داداشت چه ربطی داره بچه رو پدرو مادر ادب میکنن داداشت خیلی زرنگه بچه خودشو تربیت کنه بدهکار هم شدم
شما جای من بودین چی میکردین عکس العملتون چی بود
مامان rasta مامان rasta ۴ سالگی
مامانا من دخترم رو می فرستادم پیش دبستانی یه پسره بود آخر از همه از تو یه پیش دیگه اومد بعدرفتارش جوریه که همه رو میزد ۶بار بچه منو زد یبار گذاشته بود تو کمرش با کفش بچه های دیگه هم زده بود چند بار گفتم به مدیر مدرسه هربار یه بهونه آورد وبه همه مادرا که شاکی بودن گفته بود بچه شما اذیت میکنه به من هم همینو گفت در صورتی که دختر من دست بزن نداره بعد یبار دیگه زده بودش دخترم به من نگفت تا اینکه تو حمام دیدم پهلوش کبوده با هزار وعده ویعد از زیر زیونش کشیدم که همون پسره زدتش معلما و مدیر مدرسه بهش گفتن نگو تا سه شنبه هفته پیش که رفتم دنبالش دیدم لباساش خیسه گفتم چی شده گفت خیس شدم بعد از شبش دیگه نتونست خودشو نگه داده و ادرارش میریخت پدرش که ازش پرسید گفت بردیا آب ریخت روم هولم داد با کمر اومد رو زمین بهم گفتن بهتون نگم ما زنگ زدیم مدیر مدرسه ولی زیر بار نرفت که نرفت امروز هم نزاشتم بره چون هموز نمیتونه خودشو نگه داره حالا بنظر شما چیکار کنم تو این شرایط بزارم بره یا نه