سلام مامانا
ی مسئله ای برام پیش اومده لطفا نظر بدین من دیشب تا صبح نخوابیدم از بس فکرم درگیر بود
دیشب ما خونه مادرشوهرم بودیم با خواهرشوهرا و. بچه هاشون
پسر خواهررشومرم کلا بچه ناسازگاری ی مدت هم قرص می‌خورد و دکتر روانشاس میرفت با مامانش دیشب بحث می‌کرد و ی چیزی میخواست ۱۱ سالشه
اونم میگفت نمیدم ی دفعه شوهرمو بلند شد دستش گرفت با حالت بد که چرا با مامانت اینکارو میکنی و بی ادبی و....دختر من فقط جیغ می‌زد همه بلند شدن جداشون کنن منم رفتم جلوی شوهرمو گرفتم جداشون کردم هلش دادم داد زدم سرش که برو بیرون ب تو چه ربطی داره تو بچه خودتو تربیت کن ب تو ربطی نداره اون بچه پدرو مادر داره دختر خودتو نگاه کنه بچه ام میلرزید فقط داد میزد واقعا عصبانی شده بودم کلا همسر من ب همه چی کار داره تو خانواده ماهم از این کارها میکنه
خواهرشوهرم حالا میگه تو بزرگش کردی داداشم میخواست پسرمو ادب کنه منم گفتم تو هیچی نگفتی من اگه جات بودم داداشم ب دخترم ی چیزی میگفت میخوابوندم زیر گوشش به داداشت چه ربطی داره بچه رو پدرو مادر ادب میکنن داداشت خیلی زرنگه بچه خودشو تربیت کنه بدهکار هم شدم
شما جای من بودین چی میکردین عکس العملتون چی بود

۱۸ پاسخ

بنظر من کلا تو خانواده شوهر اگه خون همم بخورن نباید دخالت کرد چون در آخر سر عروس خراب میشه کارت درست بود اما زیادروی کردی تا واسه بچت پیش نیاد نباید تصورش رو میکردی

بنظرم یکم‌ تند رفتی

تجربه به من ثابت کرده اعضای خانواده شوهرت هم رو قتل عام کردن و شوهرت هم جزو لیست اموات بود در این حد که بازم فقط پاشو برو لباس مشکی هات رو آماده کن ولی دخالت نکن

بنظرمن تواینجور مواقع مخصوصا تو خانواده ی شوهر آدم فقط باید تماشاگر باشه شما خوبی کردی جلوی کتک خوردن بچه خواهرشوهرتو گرفتی ولی اون درجواب کارتو گفته تو بزرگش کردی در واقع یه چیزی ام بدهکارشدی ازاین به بعد سعی کن تو خانواده ی شوهرت هرچی دیدی به خودت نگیری و بیخیال بشین و تماشاگر باش اینجوری خیلی بهتره

اگه برادرم پشت من در بیاد و از بچم بخواد که من رو اذیت نکنه قطعا جلوش رو نمیگیرم. اینکه جداشون کردی خوبه ولی حرفات زیاد جالب نبوده.

من بودم دخالت نمیکردم، شاید بعدا ب همسرم بعدا میگفتم کاری نداشته باشه اما اونجا ن!

من هر موقع همسرم اینکارو انجام میداد با بچه خواهرش اون لحظه هیچی نمیگفتم وقتی تنها میشدم بهش میگفتم اون بچه پدر ومادر داره به تو هم ربطی نداره اصلا کاری به تو نداره باباش باید نگرانش باشه که نیست تو نگرانشی

کار خوبی کردی
ولی ن تا این حد آشوب بازی در بیاری

من بچه خودمو از اون جو میبردم بیرون سریع و به بقیه میگفتم برید شوهرمو بگیرین

خوب عزیزم معلومه که اجازه میدم داداشم دخالت کنه اون حق داره بزرگتره البته از روی دلسوزی تازه بچه هم باید بفهمه که مادرش بی کس نبست بی احترامی بهش نکنه اما تو میتونستی بجای اینکه این کارو میکردی بچه تو بغل میکردی میبردیش بیرون تا اذیت نشه و باور کن درسته شاید تو از روی دلسوزی اینکارو کرده باشی اما همیشه جلوی خانواده شوهر عروس بده میشه

بچه خواهر شوهرمنم پیش فعاله شوهرم خیلی میزنمش تو خونه و تنهایی بش تذکر میدم میگم سالی یکی دو بار میاد خواهرت زشته بچشو میزنی ولی خب واقعا بچه ش نفهمه و بچه هامو اذیت میکنه

همسرتون چه رفتار بدی داره
حق با شماست
بچه خودش پدرمادر داره
و اگر طفلک اون طوری رفتار میکنه مقصر پدرمادرشم
همه بچه ها پاک به دنیا میان
مادر نگاه کرده که بچه اش رو‌کشان کشان ببرن😕😳😱

هیچی دیگه کاریه که شده نه جواب بده نه حرف بزن بیشتر این حرف زدن بدتر میشه جمعشم که نمیشه کرد حرف زده شده رو پس بگو شد دیگه

من بودم بچه خودمو برمیداشتم می‌بردم بیرون

سلام من کار شنا رو تایید میکنم چون واقعا به شوهر شما ربطی نداشت مادر رو بچه هستن همیشه که همسر شما پیششون نیست به نظرم دخالت بی جا بود

بنظر من اینجور وقتا نباید خودتو قاطی کنی میتونی بری دخترت رو آروم کنی
ببخشید ولی به شماهم ربطی نداره اون که داداششه دیده خواهرش تو تربیت پسرش وامونده خواسته کمک کنه شما چکاره بودی اومدی دخالت

شما نباید دخالت میکردی،دخترت رو برمیداشتی میرفتی حیاط

سلام عزیزم منم کار شمارو میکردم

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۵ سالگی
امروز خیلی خوش گذشت ولی کمی نگران شدم بازم.امروز ۵تا بچه بود همراهمون که اولین بار باهم بیرون میرفتیم. ۴تاش اوکی بود ولی یکی خیلی دست به زن داشت و فحش زبان اونم چه فحشایی میداد و احتماالا دیگه جایی اونا باشند من نمیرم واقع واسه خاطر اون.اما نگران مدرسه شدم اون نیمه دوم بود و ۹ ماه بزرگتر از پسر من ماشالله خیلیم تپل بود قدشم بلند بود از لحاظ قدی باز زیاد فرق نمیکردند ولی وزنی مطمئنم ۱۰ کیلو بیشتر از پسر من بوود.همه بچه هارو با وجود اینکه من کنارشون بودم خلاصه زد و موقع زدنم اصلا رحم نمیکرد هرچی تو دستش بود باهاش میزد در حد اینکه شاید اگه ما نبودیم بچه هارو میتونست آسیب برسون. حتی بکشه.اگه بچه ام با همچین بچه هایی هم مدرسه ای بشه چی باید کرد.چرا آموزش پرورش گیر نمیده به مدارس که قبل ورود از بچه ها و والدین تست سلامت و روان بگیر و خانواده هارو بر اساس سبک‌تربیتی جدا کنه.والا من ۵ سال کل عمر و جون و وقتمو گذاشتم برای تربیت پسرم با کسی که بچه اشو ول کرده تو کوچه پس کوچه تربیت کوچه بازار داره فرق داره .اصلا بحث دفاع از خودم نیست اینجور بچه ها کلا تربیت نشدند که حتی موقع زدن آگاه باشند که چطوری بزنند حداقل بچه مقابل آسیب خاصی نبینه.مقابله باهاشون مثل مقابله با ی ببخشید که اینو میگم در مورد ی بچه مثل مقابله با ی حیوان وحشی رام نشده اس.ی بچه ۵،۶ ساله که نمیدونه چطوری با ی بچه روانی مقابله کنه اون حرفایی که ما یاد دادیم به بچه رو که حالیش نمیشه اونا برای بچه های تربیت شده جواب نه اینا.والا دلیلی که این همه هزینه کردم برای پیش دبستان و مدرسه رایان فقط برای اینکه با همچین بچه هایی شانسش کمتر باشه روبه رو شه🥲
مامان نیلی مامان نیلی ۴ سالگی
سلام مامانا دخترم ماه دیگه انشالله میره تو پنج سال .اما وابستگیش به من خیلی زیاده .البته خب منم خودم تو جایی که زندگی میکنم ارتباطاتم کمه از خانواده و فامیل .شوهرمم بخاطر مشغله کاریش نمیتونه زیاد وقت بزاره با بچه حق میدم بهش .منتها دخترمم ازم انتظار بیش از اندازه داره و واقعا افسرده شدم خودم هیچ تفریح و سرگرمی ندارم همش تو خونه ام اما چون دوست ندارم بچم منزوی و غیر اجتماعی بشه سعی میکنم مرتب روزی یکی دو ساعت ببرمش بیرون تابش بدم .تو خونه باهاش نقاشی میکشم و سرگرمش مسکنم همش میگه بیا نی نی بازی کنیم خلاصه که فقط با من وقت میگدرونه من هم واقعا تایم آزادی برا خودم ندارم .هر وقتم بهش میگم مامان خسته شدم نمیتونم بیام باهات بازی کنم همش میزنه زیر گریه و نق و غر وقتی هم میبرمش بیرون تو جمع که میبرمش به خودم میچسبه با هیچ بچه های بازی نمیکنه اصلا انگار بلد نیست شادی و بچگی کنه .چکار کنم خسته شدم .تورو خدا شما بگین چکار میکنید با بچه هاتون
مامان رایان مامان رایان ۵ سالگی
نمیدونم چی کنم.آقا رایان بازم آبریزش بینی داره نمیدونم مهد بفرستم یا نه.کلا از ۳۰ روز ماه ۲۰ روزشو ابریزش بینی داره و معمولا میفرستم چون ویروسی نیست و قابل انتقال نیست. نرمال از همه لحاظ فقط ابریزش خالی رو مخ هست🤐🙄🤨 و از اون اولم به مدیر مهدشون گفته بودم که اینطوریه🙄ولی امروز نمیدونم چرا حسم میگه نفرستش...از اون طرف باشگاهم دارم که رایانو میفرستم مهد میرم و نره باید منم نرم نمیدونم چرا یهو یطوری شدم.انگار ی حسی میگه خونه بمونید🙄😒چقد ابریزش بینی رو مخ.پفک و شکلات کاکایویی و گردو... بخوره میاد باد کولر بخوره بهش میاد ی ذره هوای سرد به پیشانیش بخوره میاد.منو از الان برای مدرسه اش غصه گرفته خودمم بچگیا همینطوری بودم تا پایان دبیرستان😭هنوزم هستم منتها دیگه فهمیدم چیا نباید بخورم و چه هوایی اذیتم میکنه رعایت کردم خوب شدم‌دوران ما ویروس و کرونا اینا نبود با اون وضعیت بیرونم میرفتی کسی با چشم بد زیاد بهت نگاه نمیکردند الان انقد هممون از ویروسا میترسیم ی بچه با ابریزش بینی ببینیم فکر میکنیم الان بچه امونو مریض میکنه.اخه پیش فرض همه ام اینکه آلرژی بیخودی😬ولی واسه من بچه واقعا الرژی و سینوزیتشه و ویروسی نیست چون اصلا تب و سرفه اینا نداره...
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا تو گوگل علائم بی اختیاری مدفوع رو سرچ کردم یکیش یبوست هستش که دختر من ماهلین از ۶ ماهگی درگیرش بوده تا الان شاید یع دو سه هفته ایه که بهتر شده دلی دفع مزاجش دیر به دیر مثلا یهو تا ۳ روز مدفوع نمی کنه اینجوری همیشه ی خدا درگیر یبوستش بودم الانم که درگیر پی پی نگفتنش بعد الان سرچ کردم تو گوگل میگه یوی از علائم بی اختیاری مدفوع یبوسته ولی نمی دونم چرا تو کتم نمیره آخه وقتی یبوست باشن و سفت باشه یا چند روز می پی نکرده باشن چه جوری میشه بی اختیاری مدفوع 🤔واقعا برام سواله الان تو نی نی سایت رو باز کردم تجربه ی اونایی که بجه هاشون بی اختیاری مدفوع داشتن رو بخونم که نت ضعیفه برام باز نمیشه ولی همون سطح اولشو دیدم تو سوالات یکی نوشته بود بچم یبوست داشت بی اختیاری مدفوع داشت دکتر دارو داد خوب شد انشالله منم بعد از جابه جایی حتما دخترمو دکتر می برم واقعا خیلی نگران مدرسه رفتنشم واقعا خیلی جایی هم پیش کسی نمی تونم بزارمش بعد اینکه اگه واقعا مشکل داشته باشه و دارو بخوره دیگه بعدش می تونه بهم اعلام‌کنه ؟🤔کسی تجربه ای در این زمینه ها تو بچش یا اطرافیان داشته منو راهنمایی کنه ؟؟با توجه به اینکه حتی یه بارم بهم نگفته پی پی دارم