خداروشکر بچه دوم نیووردم
کفر نگو.فکر کردی پسر میشدی راحت بودی اونم یطور مشغولیت داره..زندگیت و مدیریت کن میدونم بچه داری سخته ولی تو مادری..
منم از دست بچه ها خسته شدم اذیتم میکردن حرف گوش نمیکردن از اینکه مادرم و زجر میکشم یهو پسرم اصلا فکرشو نمیکردم بیماری گرفت که خدا دوباره به من بخشید چنان زجری پشت اتاق عمل کشیدم وقتی یک لحظه تصور میکردم که بچم از پیشم بره فقط میخواستم شر باشه پر مسئولیت حرف گوش نکنه ولی پیشم باشه سالم باشه خییلی درد بدیه هنوز کابوس ماه پیش اتاق عمل بیمارستان زجرای بچم میبینم😭😭😭
زجه هایی که زدم من اصلا فکر نمیکردم این اتفاقا برای منم بیفته برای بچه من ،هنوزم درمانش ادامه داره ولی فقط اینکه کنارمه خداروشکر میکنم نگاش میکنم دستاشو میبوسم وغصه میخورم برای زجراش برای درداش برای زخمای جای عملش و...
من تو این مدت بیست سال پیر شدم
کاش سالم باشن فقط مسئولیت بدن کاش بی خوابی بکشیم به خاطر کارای روزمرشون به خاطر شر بودنشون
هیچ وقت ناشکری نکن هیچ وقت خسته نشو از مادر بودن فقط خداروشکر کن بچه ها سالمن کنارتن
شبا راه میرم دعاشون میکنم از خوابیدن میترسم که نکنه برای بچه هام اتفاقی بیفته😭😭😭
واقعا زن بودن سخته
من همیشه میگم مسائل مالی رو بذار کنار
یه پسر و دختر که پسر و دختر پادشاه هستن رو در نظر بگیر
اون دختر بازم درگیر پریودش که هست
ولی پسر هیچی
عزیزمحق داری
ولی شرایطو بپذیر دیگه ما مادر هستیمو باید کناربچه هامون باشیم.. اگه دارو هم احتیاج داری برو دکتر مصرف کن مهم آرامش خودته
امروز خسته ای مطمئن باش که فردا که بیدار شدی حتما سرحال تر و پرانرژی تری
بزارشون مهد تا یکم وقتا آزاد بشه
عزیزم قشنگگگگگگ با جون و دل میفهمگ چی میگی
ولی فک نکن راحت میشی بخدا هرچی بزرگتر میشن دردسراشون بیشتر
ازدواج کنن شی نبینیشون؟؟؟چق راحت میگی
منهمش ب نگرانم از اینگه اگ ازدواج کننن خوب نباشن یا هرچی مغزم سرم سوت میکشه و خیلی چیزای دیگه
الان شاید راحت باشی وای بعدا نیستی
نزار تا ظهر بخوابن صبح ها زودتر بیدارشون کن و نیم ساعت قبل خواب بهشون قطره یا قرص ملاتونین بده هورمون خوابه .شاید خوابیدن
من اذیت بچه رو تحمل میکنم ولی مردارو ن
شما بودی پسرتو ختنه نکرده بودی ختنه کردین؟؟
عزیزم منم متأسفانه باهات همدردم دلم میخواد از دست بچه هام فرار کنم ولی جایی نیست از دستشون خلاص شم امروز پسر بزرگم انقدر حرصم داد که مجبور شدم بزنمش و بعدش خودم ناراحت شدم
بله خیلی اذیت میکنن دیگه چیکار کنیم بزن به بی خیالی
چون بچه ها یسره پیش خودتونند اگه مهد میفرستادی حال روحیت خیلی بهتر بود منم پسرم مهد نمیرفت هم خودم خستع بودم همش هم بچه یجوری بود اصلا.مهد خوب خیلی خوبه واقعا باید برند بچه ها
حق داری
عزیزم خیلی سخته میفهممت منم دوتا دارم کوچیکه با اینکه نوزاده کم آوردم رفلاکس داره اصلا نمیخوابه کل روزو بیداره گریه میکنه بزرگه عصبی و بداخلاق شده منم رسما دیوونه شدم
چیکار میکنن مثلا؟
مگه بزرگ بشن بهتر نمیشن؟😢 پس به من گفتن لیا دوسالش بشه هم خوابش خوب میشه هم آرومتر میشه هم بچه داری راحت تر میشه ک😪
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.