به خاطراین داروهای لعنتی مجبور شدم بچمو از خواب نازش بیدار کنم حالا بد خواب شده داره نق میزنه و گریه میکنه امروزم آش پشت پای مکه باباجونمه بعد یه هفته تاخیر از جاییکه تمام کاراشون دست زندایبمه زنداییم تا دلش خواسته مهمون دعوت کرده نه حموم رفتم نه میتونم برم حوصله رفتن خونه باباجونمم ندارم چون خیلی شلوغ پلوغه باز روحیم خراب میشه بهمم میگن بیا نیای زشته 😫😫😫

ب نظرم اشتباهه محضه بخاطر بچت جایی نمیری و بی انرژی اون بچه رو هم جمع گریز میکنییی برووو هر حرفی زدم جواب بده و خوشبگزرون سعی نکن خجالت بکشی با ترس هات مقابله کن مامان متین رو تو اینستا دنبال کن ببین بچش ۱۲سالشه ولی هیچ حرکی نداره اندازه بچه۲ساله هست ولی پست هاشو نگا یه تولدی برا بچش گرفته با کلی مهمون

من به شما کاملا حق میدم

برو عزیزم خوبه برای روحیت و بچت تو جمع باش بیشتر البته نطر من اینه اخه من خودم ددست دارم این جور مراسمارو برو برو جیگر

بگو بچم تو جمع بدقلقی میکنه نرو من که خیلی جاها نمیرم بچم بدش میاد جای شلوغ

ببخشید عزیزم خواستی جواب بده ها
بچت چه مشکلی داره؟

من ختم مادربزرگ شوهرمم نرفتم الکی گفتم بچم حال نداره،بگیر بخواب بابا

نرو بابا چه زشتی

بخواب نرو