خدایی هیشکیو ندارم کمک دستم باشه. جز شوهرم ک اونم صب میره شب میاد. ی دختر ۴ ساله دارم ب شدت خجالتی ک اصن روو مخمه...آبرو ادم میره انقد اجتماعی نیس...فقط صب تا شب طفلک روو مخمه ک بیا بازی کنیم منم با دوقلوها نمیرسم و اعصابم خورد میشه و غرش میزنم. اصلا خودش تنها بازی نمیکنه همش چسبیده ب من و غرغر....روزا اکثرا میفرستمش خونه مادرشوهرم با پسر عمه اش ک هم سن و سالشه بازی میکنه و غدوبا شوهرم ک میاد میاردش... موندم چ کنم هم دتم برا دخترم میسوزه همش خودمو سرزنش میکنم ک تقصیر خودم بوده براش شرایطی فراهم نکردم ک با هم سن و سالاش باشه وگرن الان اجتماعی و باعرضه بود و از پس خودش برمیومد از طرفی حالا ک میخوام براش کاری کنم بفرستمش کلاس ببرمش پارک یا هرچی شرایط ندارم.چون کسی نمیگیره دوقلوهامو. از طرفی خودم ب شدت دارم افسردگی میگیرم از بس توو خونه ام هنگ کردم دلم ب شدت ورزش میخواد. هیشکی نیس پیش بچه هام باشه ۱ ساعت حداقل پیاده روی کنم توی پارک جلوی خونمون....خیلی خستم...حتی انقددددد کار دارم ک نمیرسم دوقلوهارو خیلی بازی بدم ک خسته شن ...طفلیا گناه دارن دلشون بغل میخود اما من نمیرسم. خسته نمیشن و هی غر میزنن باشون بازی کنم. بدنم از این همه کار و بچه داری دیگه کشش نداره. توروخدا دوقلو دارها ک بچه هاتون بزرگترن از شرایطتتون توی ۳ ۴ ۵ ماهگیشون بگید...از بعدش بگید...بگید بهتر میشه یا ن؟

۶ پاسخ

عزیزم حق داری واقعا
ما یدونه داریم ب هیچ کاری نمی‌رسیم
شما ک دیگ دوقلوهم داری واقعا سخته
فقط عزیزم دخترتون الان سن کنجکاویشه اگ مادرشوهرت سنش زیاده،دخترتو زیاد نفرست با پسر عمش بازی کنه
چون یکم سنشون خطریه

کالسکه دوقلو نداری؟
ازونا بگیر بچه هارو بزار توش برو پیاده روی

الان بهترن خواهر هرچی بزرگتر بشن بیشتر اذیت میکنن همدیگه رو میزنن🥲

منم یه دختر ۴سال ونیم دارم ۲قلو ۲ساله و این آخری ۹ماهشه🤕روانی شدم رواااانی😂

دخترتو بفرست ازاین خانه کودک محل بازیه چندساعت هم دوست پیدا میکنه همم سرگرم میشه اجتماعی ام میشه

الهی بگردم...من از خانوادم دورم کارای خونم میمونه همش

سوال های مرتبط

مامان موچولو🤤😍 مامان موچولو🤤😍 ۶ ماهگی
خدایا شکرت ولی خستم از زندگی از اینهمه امتحانی ک منو میکنی از جوونیم از نفس کشیدنم تموم وجودم خستس نمیتونم نمیدونم چجوری بگم فقط خستم هیچی جز سلامتی خودم و خانوادم نمیخام پول ب درک نداری ب درک فقط سلامتیمو بده الان سه ماهو نیمه کیست دارم هر دوا درمانی میرم. فایده نداره دیشب دکتر قرص داد ب خونریزی افتادم سنو دادم گف هنو سرجاشه بس نیس خدا اینهمه خرج. شوهرم خونه افتاده لنگ ی لقمه نون ک از کار بیاد بخوره پسرم پیش مادرشوهرم رفته ک پیش مادرمم خوشش نمیاد. دخترم لجبازی میکنه بریم خونه نی نی کوچولوم بی قراره دندون در میاره نمیخام ناله کنم خسته نیستم از بچه هام من رازیم ک دارمشون از خودم خستم ک بدنم هر دارویی استفادع میکنم پس میده اثر ندارن از خودم خستم ک مثل قبل قوی نیستم فقط بخاطر سلامتی ولی من هیچ وقت ناشکریت نکردم خدااااا. هیچ وقت ننالیدم ک ندارم و ندارم همیشه خوش بین بودم رازی بودم خدا جون سلامتیمو بده برم خونم. خونه ای ک پنج سال خون دل خوردم تهمت شنیدم تا رسیدم بهش برم پیش شوهرم ک بعد چهار سال ب هم رسیدیم برم مادری کنم برا بچه هام بهشون برسم. جوری شدم ک از خونم فراریم منی ک ماه ب ماه از خونم بیرون نمیرفتم ک خوش بودم تو خونم. بهم بگین رحمم رو چجوری باز کنم بهم قرص واژینال داد کیست رحمم تخلیه شه ولی دهانه رحمم باز نمیشه ورزش نمیتونم بکنم ک قرص تو واژنمه😭😭😭😭😭