۹ پاسخ

من از یک سانت رسیدم یک نیم داشتم نعره میکشیدم 😂😂با چهارده ساعت درد کشیدن مرحوم بابابزرگمو صدا میکردم 😂😂

من ۱۶ مهر رفتم وهسه سزارین اختیاری بهترین تجربه عمرم شد🥹🥰😍همچی عالی بود واقعا

من از تو بدتر ۱۲ ساعت درد وحشتناک کشیدم

بعدش،چی شدی؟؟

من از اول گفتم سز خیلی شیکو مجلسی رفتم آوردمش یعنی شوهرم میگفت کسی بتو بگه طبیعی جرش میدم چون تو دخترمو میکشی

منم طبیعی بودم ولی درد داره اون موقع که بچه رو میزارن روی سینت همه دردای زایمان از یادت میره

کاملا ژنتیکیه ، من دو تا زایمان سخت داشتم، بعد زایمان اول سخت دکتر گفت اون زایمان اولت بوده و این دومیه خیلی راحت تره، ولی دومی سخت تر بود طوری که میخواستم بمیرم فقط، دکترم گفت تو دیگه هیچ وقت نباید طبیعی زایمان کنی بدنت تواناییشو نداره. اگر زایمان اولت سخت بود برا دومی حتما با دکترت مشورت کن ببین ایا لگنت عضلات شکمت و کلا بدنت تواناییشو داره

راس میگی خدایی
منم زایمان بدی داشتم
۷ صبح تا ۱ونیم بعدظهر طول کشید تا بچه بدنیا بیاد
چ عذابی ک نکشیدم
ی سریا خوش بحالشون بدنشون آمادس برا زایمان طبیعی

بخدا منم عه تو بدتر، بچه سومم بود همه میگفتن خیلی راحته و فلانه، ۱۲ساعت درد شدید کشیدم بعدشم که یذره عه جفتم تو رحم گم شد بیچارم کردن تا پیدا شد، دردش صدبرابراز زایمان بدتر بود، ولی واقعا خوشبحال اونایی که راحت زایمان میکنن

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۱۱ ماهگی
مامانا بیاین از خاطرات زایمان بگیم
من از اول بارداری همش میگفتم زایمان طبیعی دیگه خیلی هم شوق داشتم برا زایمان طبیعی اصلا نمیترسیدم روز روز شد رسیدم ۳۴ هفته ترس افتاد تو جونم از ی صبح تا عصر گربه میکردم میگفتم من زایمان طبیعی نمیخام میخام برم سزارین
دیگه شوهرم نا احت شد گربه میکنم آدرس ی دکتر پیدا کرد رفتم پیشش گفت کارم کردم و اوکی شد روز چهار شنبه رفتم‌پیش دکتر گفت جمعه بیا برا عمل
من شب پنج شنبه رفتم عروسی که جمعه صلح برم عمل دکتر پیام داد عملت افتاده برا جمعه باز جمعه شبم رفتم عروسی کلی رقص کردم و ۴ صبح اومدیم خونه ۶ صبح رفتیم بیمارستان و ۹ رفتم اتاق عمل بی حس شدم خیلی ار اتاق عمل می‌ترسیم ولی قشنگ ترین حس دنیا بود برای ی زندگی جدید دیگهخاهر بزرگترم همرام بود وقتی خاستم برم تک اتاق عمل شوه م و خاهرم گریه کردن منم گربه کردم
دیگه رفتم عمل شدم و تو اتاق عمل نی نیم آوردن پیشم
بعد دیگه شوهرم تو آسانسور نی نی رو دیده بود و ازش عکس گرفته بود برا همه فرستاده بود این بود داستان ما شما هم بگین