خب خانما تجربه من از زایمان سزارینم
پارت اول
همه دیگه میدونن دخترم از ۳۱ هفته تا اخر بریچ بود و موند و من تونستم ب آرزوم ک زایمان سزارین برسم 😂😂
شب قبل زایمانم دکترم گفت برو کمالی سونوتو بده فردا بیا اگه هنوز بریچ بود بستریت میکنم منم سه شنبه شب رفتم کمالی و سونو کردم و فرداش رفتم پیش دکارم و گفت امروز بستریت کنم یا فردا گفتم ن همین امردز گفت آره ول کن اول آخر ک بلید بیاد بیرون خمین امروز بدنیاش میارم برو کارای بستریتو انجام بده و من چون فکر میکردم پنج شنبه بستری میکنه ساعت ۷:۳۰ صبحانه خورده بودم گفت تا ساعت ۳ اثرش میره رفتم سراغ بستری ب همسر و مامانم اطلاع دادم ک بیان برا ساعت ۱۲ من رفتم تو برا بستری و کارامو انجام دادم و لباس مخصوص پوشیدمو رفتم بلوک زایمان
ادامه اش پارت بعدی

۳ پاسخ

عزیزم ادامشم بزار دقیقا چند هفته بودی

بسلامتي عزيزم❤️زايمان واقعا حس قشنگيه من هيچوقت اون حسو از يادم نميره واي چ روز قشنگني بود🥺🥹

بیمارستان دولتی؟

مقالات مرتبط

خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
عارضه‌های نوزادان بستری در بخش NICU
عارضه‌های نوزادان بستری در بخش NICU
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
زمان بستن شکم‌بند بعد از سزارین
آزمایشات نوزادان بستری در NICU
آزمایشات نوزادان بستری در NICU چیست؟

سوال های مرتبط

مامان فسقلی ها مامان فسقلی ها ۴ ماهگی
سلام شب بخیر دوشنبه پرماجرا من شنبه سونو بیوفیزیکال دادم امروز نوبتم بود به دکتر نشون بدم رفتم ساعت دوازده مطب بودم چک کرد گفت پونزدهم زایمان میکنم منم گفتم باش گفت خب بزار ی نوار قلب گوش بدم گوش داد دید بچه ضرباتش 180بود گفت برو بیمارستان ان اس تی بده زایمان کن رفتم ان اس تی دادم اونم بد بود دوباره فرستادنم آزمایش دفع پروتین بعد دوباره سونو بیوفیزیکال تا ساعت چهارنیم طول کشید بردم پیش دکتر گفت باید بستری شب ولی زایمان نمی‌کنیم تا جمعه گفتم نمی‌خوام بستری شم گفت خب برو ی ان آس تی بده اگه بد بود بستری شود رفتم دو ساعت آن اس تی دادم جواب سونو هم خوب نبود کاهش حرکت بود اینم گفت زیاد جالب نیست بازم رفتم پیش دکتر گفت نمی‌خواد بستری شی ولی فردا صبح بیا بیوفیزیکال بده بیار پیشم اگه بد بود دیگه بستری میشی دعا کنین زایمانم کنن دیگه خسته شدم از این وضعیت
مشاهده ۳ پاسخ
مامان فردین👣سهیل💙 مامان فردین👣سهیل💙 ۱ ماهگی
پارت ۳
یک شنبه ۱۸ آبان
شوهرم زنگ زدم ک بیا من لکه بینی دارم منم سریع ظرف تا شسته داشتم داشتم و لباس ک خشک بود جمش کردم گزاشتم سر جاش خونه ی دسته گل کردم رفتم ی دوش گریفتم
شوهرم اومد حموم کرد ،گفت بریم بیمارستان فلان ساعت ۱۱:۳۰،گفتم اول همین بیمارستان پیش خونمون ببینم چیمه باز میرم بیمارستان ک می‌خوام زایمان کنم قبول کرد رفتم بیمارستان گفتم همینحوریم گفت بخواب معاینه کنم ،گفت خانم ۳ سانت باز هستی
زیاد تعجب کردم گفت باید بستری بشی گفتم نمی‌خوام فقد خواستم بدونم دردم از چیه گفتم هر جا میخواهی برو فقد سریع ک تا صبح زایمان میکنی آهسته راه برو اومدم ب شوهرم گفتم من زنگ زدم ب مامانم خبر دادم اونم زنگ زد ب باباش کیف لوازم بچه نیاورده بودم گفتم شاید انقباض باشع
مشاهده ۳ پاسخ
مامان مبین و هامین مامان مبین و هامین روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان پارت ۱
من ۳۵هفته و۶ روز بودم ک شبش کار سنگین انجام داده بودم دکترم بهم گفت چون اولی رو زود زایمان کردی اینم زود زایمان میکنی دیگ من داشتم کارای خونه قبل از ب دنیا اومدن نینی رو انجام میدادم ک از یک شب کمر درد و انقباضاتم شروع شد انقباض انچنانی نداشتم هر نیم ساعت میگرفت صبح ب ابجیم زنگ زدم گف درد زایمان خلاصه رفتم دوش گرفتم تا اماده شدیم ساعت ۱۱شد گفتم بزار برم ی بیمارستان نزدیک اگ گفت درد زایمانته میرم بیمارستانی ک خودم میخوام رفتم خلاصه معاینم کرد و ان اس تی گرفت گفت درد زایمان ولی چون سزارینی هستی خونه نرو یا همینجا بستریت میکنیم یا برو همون بیمازستانی ک میخوای خلاصه من چون تعریف بیمارستان ایت الله کاشانی رو شنیده بودم رفتم اقا ساعت ۲رسیدیم نگم از بیمارستان مضخرفی ک داشت اونجام معاینه کرد گفت دهانه رحمت بستس ولی ان اس تی انقباض نشون میداد در حد هر بیست دقبقه ی بار گفت من جای ندارم تو رو بستری کنم برو بیمارستان مهدیه رفتم مهدیه و اورژانس زنان بستری شدم ی چند ساعت تحت نظر بودم ک انقباضاتم بیشتر شد دیگ خلاصه گفت برو بلوک زایمان تا شب بمون ک اگ درد زایمانی بود سزارینت کنیم منم هیچی نخورده بودم و نمیزاشتن بخورم اینم بگم محیط بیمارستان مهدیه بهتر بود من راضی بودم
ادامه پارت۱ میزارم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان فندوق مامان فندوق ۳ ماهگی
سلام مامانا من اومدم تجربه زایمان براتون بگم خلاصه شو
من از پنج شنبه صبح بیدار شدم گفتم بزار چای با زعفران با خرما بخورم شاید دیدی دردام شروع شد 39هفته 3 روز بودم خوردم شب که شد دردام شروع شد و ب 5 دقیقه رسید ساعت 1 شب رفتم بیمارستان گفت هنوز 1 سانتی و بستری نمی‌کنیم میخوای برو نوار قلب بگیر بیار رفتم آبمیوه خوردم ساعت 3 رفتم نوار قلب خوب بودم ولی درد داشتم گفت برو ساعت 6 باز بیا معاینه کنم باز 6 رفتم گف 1 نیم سانتی وای خیلی حالم بده بود دردام ولی دهانه رحم باز نمیشد گفت بری خونه راحت تری اینجا اذیت میشی دیگه اومدم خونه یکم خوابیدم گفته بودن شب بیا باز انقد پیاده روی کردم رفتم تو وان 10 دقیقه نشستم با آب گرم خیلی خوب بود دردم کم میکرد دیگه از شدت درد ساعت 10 شب رفتم باز بیمارستان گفت 2 سانتی وای خیلی دیگه حالم بده بود گفت ساعت 5 صبح باز بیا بستری میکنیم دیگه اومدم خونه نمی‌تونستم دردام کنترل کنم ساعت 1 رفتم گف 3 سانت 40 درصدی زنگ زدن ب دکترم کف بستری کنید دیگه بستری شدم
بقیه پارت بعدی
مشاهده ۲ پاسخ
مامان رستا 🩷🩷 مامان رستا 🩷🩷 روزهای ابتدایی تولد
پارت یک
من روز قبل زایمانم دردام شدید شد ولی خوب اونقدر منظم نبود برای این منو رفتم فرستادن خونه گفتن دو سانت بیشتر نیستی نمیتونیم بستریت کنیم من رفتم خونه و شب ساعت دوازده یک دردام خیلی شدید تر شده بود هرکار میکردم خوب نمیشد که نمیشد دیگه شوهرم بود خونه من و دوباره برد بازم همون دو سانت بودم این دفعه گفت برو دو ساعت دیگه بیا ما ببینیم اگه نیاز بود بستریت کنین من دیگه انقدر درد داشتم منو شوهرم برد امام ساری گفت نمیشه اینجوری باید با این دردا بستریت کنن خلاصه رفتم اونجا و منو معاینه کرد و گفت برو دو ساعت دیگه یا اینجا بیا یا برو تأمین اجتماعی شهرتون تو فردا زایمان میکنی و افتادی تو فاز زایمان منم شوهرم گفت پس بریم تأمین اجتماعی که رایگانه اینجا معلوم نیست چقدر بگیرن رفتم بیمارستان تأمین اجتماعی
مشاهده ۲ پاسخ
مامان فَرحـღان👼🏼💙 مامان فَرحـღان👼🏼💙 ۴ ماهگی
تجربه زایمان پارت۱ اگر ترسو هستی و حالت بد میشه نخون اصلا ........




۳۸هفته و ۴روز رفتم ویزیت دکترم ک دکترم گفت همه چی خوبه ۳سانت باز شدی و صدای قلب بچمو گذاشت ولی بهم گفت امشب برو یه ان اس تی بده رفتم بیمارستان فرقانی (از نظر من همه جوره عالی بودن هم تمیزی هم اخلاق هم کاری راضی بودم تا اخرش) دیگه رفتم ان اس تی دادم گفت هر ۳دقیقه انقباض داری معاینه کرد گفت ۳/۵سانتی باید بستری بشی دیگه ساعت ۱۱ شب بستری شدم از ساعت ۱۲تا ۲شب تو اتاق بستری بودم خودم بلند شدم ورزش کردم و دیگه درازکشیدم رو تخت
مشاهده ۳ پاسخ
مامان کوچولوم مامان کوچولوم روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی پارت یک

39هفته سه روز رفتم گفتم میخام بستری شم اصلا قبول نمیکردن تا قبلش هی میرفتم میومدم میگفتن ن تا این ک شب پانزدهم رفتم بیمارستان و همینجوری نوار دادم ضربان بچم یکم بالا بود ب دکتر نشون داد گفت بستری شه من هول کرده بودم دیگ وسیله هارو دادم شوهرم کارا بستری کرد و بستری شدم منو با لباس صورتی بیمارستان بردن تو یه اتاق و گفتن بخواب. و سرم وصل کردن سرمی ک هر قطرش ده ثانیه ب ده ثانیه می‌ریخت بادوسه سانت بستری شدم و درد پریود ساعت هشت شب سرم وصل شد بهم
مشاهده ۲ پاسخ
مامان زهرا مامان زهرا ۴ ماهگی
ادامه تایپ های قبل
خانما رفتم سونو شکر خدا الان آب دورش خوب بود گفت ۴۸ ساعت دیگه تکرار کن اگه کمتر بشه دکترم گفت بیا بستری برای زایمان😊
مشاهده ۲ پاسخ
مامان یوهان مامان یوهان ۶ ماهگی
مامانا امشب قرارع برم بیمارستان چون دیروز تا ریخ زایمانم بود چند روز پیش ک رفتم بیمارستان گفتن برو دردت گرفت بیا گفتم اگه دردم نگرفت چی گفت بیا بستریت کنیم دیگه نمی‌دونم امشب بستریم کنن یا نه برام دعا کنید اگه بستری شدم انشالله بسلامتی زایمان کنم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان پناه🩷 مامان پناه🩷 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی پارت یک
من ۳۶هفته و ۴روز بودم رفتم ماما معاینه لگن شدم گفت لگنت خیلی خوبه و برای طبیعی امادست و سر بچه کاملا اومده پایین معاینه تحریکی انجام میدم ک دردات شروع بشه ک من اومدم خونه اون شب لکه بینی داشتم ک ماما گفت طبیعیه خلاصه من دردم گرفت اما درد خفیف پریودی دیگه گذشت کلی پیاده روی و ورزش و پله نوردی کردم رسیدم ب ۳۷هفته رفتم ماما دوباره معاینه تحریکی کرد و گفت همون دو سانت بازی و سر بچه بیشتر اومده پایین تر دوباره معاینه تحریکی کرد اومدم خونه بازم لکه بینی ولی خبری از درد نبود دیگه بیخیال شدم تا روز دوشنبه ۱۷اذر رفتم مطب دکترم دکترم گفت برو سونو آخر و آزمایش قند بده بیا ببینمت ک من رفتم نوبت گرفتم ب فرداش ک می‌شد سه شنبه ۱۸اذر رفتم صبح سونو انجام دادم گفت آب دور بچه ۶ و کمه آزمایشم انجام دادم قندم یکم بالا بود دیگه گفتم صبر میکنم عصر میبرم دکتر ببینم چی میگه
مشاهده ۳ پاسخ
مامان دوجوجه🐣🐣 مامان دوجوجه🐣🐣 ۳ ماهگی
رفتم دکترم لعنت شدع بهم نامه نداد برو پنج روز دیگه بیا ویزیت دیگه بده تا نامه سزارین بدم بهت
الانم گفت برو برو برا عفونتت بستری شو😭
مشاهده ۴ پاسخ
مامان مهرایین مامان مهرایین ۳ ماهگی
مامانا سلام میگم بیمارستان زنگ زد گفت باید بیای بیمارستان بستریت کنیم منم گفتم صب میام
صب ک رفتم بیمارستان خیلی اذیت میکنن تا زایمان یا ن
چون گفت بیا ک سونو هم انجام بدیم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان کارن💙کایرا🩷 مامان کارن💙کایرا🩷 ۴ ماهگی
خانما امروز رفتم پیش دکتر برا نامه سزارین چون بچم‌بریچ شده
دکتر دوباره گفت شنبه برو سونوگرافی بده بعد بیا ببینم اگه هنوز بود بهت نامه‌بدم
ممکنه بازم بچرخه ؟؟؟؟تا یک هفته دیگه ؟
مشاهده ۷ پاسخ
مامان گوگولی🩷 مامان گوگولی🩷 ۳ ماهگی
تجربه زایمان #سزارین پارت اول
خب من اولش میخواستم سزارین اختیاری بشم
تاریخ زایمانم طبیعی ۱۷شهریور بود
دکتر هفته ۳۵بهم برای ۹شهریور نوبت داده بود ولی گفت همه چی بستگی به سونو اخرت داره باید تا هفته اینده به دستم برسونی
۳۶هفته رفتم گفت ۹شهریور دیره و ۴شهریور بهم نامه داد
دوشنبه من مطب دکترم ایرانمهر بودم که گفت هفته دیگه سه شنبه برای زایمان میبینمت
از مطب بیرون اومدم و رفتم خونه ب
مشاهده ۱۳ پاسخ
مامان نویان مامان نویان ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی قرار بود ولی سزارین شدم
خب من زایمان دومم بود قرار بود طبیعی باشم ولی اصلا دردی نداشتم ۳۸هفته دکترم معاینه کرد گفت خیلی رحمت بالا هست اصلا هم باز نشده برو یه هفته دیگه بیا ورزش و پیاده روی و رابطه هم داشته باش ،من این مدت همه کار کردم حتی گل مغربی سرخود خریدم گذاشتم خاکشیر میخوردم و .....،۳۹هفته که رفتم دکتر گفت انگار بچت عرضی هست اصلا سرش پایین نیست برو سونو بیرون بنویسه عرضی تا بیمه گیر نده تا فردا سزارینت کنم ،رفتم اورژانسی سونو جای خوب هم رفتم ولی خب گفت بچت سفالیکه.
‍!دکترم گفت تا سه روز دیگه زایمان نکردی بیا بستری شو
مشاهده ۰ پاسخ