۲۵ پاسخ

عزیزم چ بهتری داره آخه اینقدر درد کشیدی واسه بچه خطرناک بود خداروشکر سر کردی راحت شدی چند روز تحمل میکنی خوب میشی

خداروشکر کوچولوت رو سالم بغل گرفتی گلم
ان شاالله قدمش خیرباشه

خیلی حس خوبیه نه

ای جونم😍😍 خداروشکر هردوتون صحیح سالمید این دیگه دست تو نبود و تا لحظه آخر آدم نمی‌فهمه چه اتفاقی می افته
انشالله پرخبرو برکت باشه قدمش♥️♥️

مباااااارکت باشههههه🥰😍

عزیزم شما هم مثل من میشدی فکر کنم اگه طبیعی می‌بودی🥺

بسلامتیی عزیزم 🥰❤️برای منم دعا کن دوروزه درد دارم ول میکنه

قدمش پر خیر و برکت باشه عزیزم میشه از تجربه زایمانت بگی و اینکه چیکار کردی زود فول شدی

خداروشکر که حال هر دوتون خوبه😍
میشه بگی چه کارایی کردی که دهانه ی رحمت نرم بود و سریع داشتی فول میشدی؟ چه کاری و چه ورزشی؟ و از کی شروع کردی؟

مبارکه عزیزم 🥹💋
واقعا سخته منم هم درد طبیعی هم درد سزارین کشیدم

مبارکه عزیزم ایشالا بسلامتی 🩷

مبارکه به سلامتی

عزیزم مبارک باشه قدمش پر خیر و برکت انشالله
دقیقا مث دختر دایی من شدین اونم همینجوری شد میخواست طبیعی بیاره دهانه رحمش تا ۶ سانت باز شد ولی بعد سزارین شد هم درد طبیعی رو کشید هم سز
مهم اینه ک الان جفتتون سالمین😍
دقیقا چند هفته بودین؟

خداحفظش کنه عزیزم
منم دقیقا مث تو شدم من تا ۹,۸سانت رفتم اورژانسی شدم بچم هم نارس بود
همیشه دوست داشتم طبیعی بیارم ولی قسمت بود دیگه

مبارکت باشه قدمش خیر باشه❤️
والا من میترسم از طبیعی😅

قدمش مبارک باشه خیلی حس خوبیه تازه از این به بعد زندگیت خیلی شیرین و با معنا میشه حس کامل بودن میکنی و تنها نیستی 😍🩷🩷

وووووی😍😃

🥰🧿خداحفظش کنه عزیزم ارزششو داره واقعا 🥰

خداروشکر که جفتتون حالتون خوبه😍
تبریک میگم عزیزم

مبارکه عزیزدلم مهم اینه تو تلاشتو کردی الان به نظرم یه قهرمانی چون دوتاش هم تحمل کردی قدمش خیر باشه هر چیزی ب سختی ب دست بیاد برای ادم قدم دار میشه😍😍😍😍😍😍

ای خدااا مبارکت باشه قدمش پرخیر وبرکت باشه برات

خداروشکر صحیح و سالم بغلت اومد😍

عزیزم به سلامتی

به دل خوش بزرگش کنی مامان ♥️

خداحفظش کنه گلم

سوال های مرتبط

مامان آراز مامان آراز روزهای ابتدایی تولد
سلام دوستان میخوام تجربه خودم برا زایمان طبیعی بگم ب صورت خلاصه ۰۰۰من از اول بارداری انتخابم سزارین بوو د اصلا ب طبیعی فک نمیکردم همه تلاشم میکردم واسه سزارین ۳۷ هفته ۲ روز م بود همینجوری گفتم برم بیمارستان ببینم قبول میکنن برا سزارین اختیاری رفتم وقتی فشارم گرفت گفت یکم بالاس بعد تست آمینو شور گرفت جوابش مثبت بود بعد اومد معاینه م کرد گفت ۲ ثانت باز هستی زود برو آماده شو برا زایمان من گفتم میخوام سزارین کنم گفتن باشه ۰ بعد منو بردن زایشگاه دیگ شروع کردن معاینه هر نیم ساعت میگفتم معاینه نکنین من سزارین میخوام گفتن نمیشه از شب شروع کردن معاینه ک ساعت ۸صب بود ک دردام شروع شد دهانه رحمم با آمپول فشار همینجور باز می‌شد ک وقتی رسید ب ۱۰ دوتا زور ک زدم نی نی اومد ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه کلا ۲ ساعت من درد کشیدم وقتی بچه ب دنیا اومد انگار ن انگار درد کشیدم ۰ میخواستم بگم ک با این ک اصلا اصلا ب طبیعی فکر نمیکردم و ی ترسی از طبیعی داشتم ۰ کلا از زایمانم راضی هستم ۰ گفتم تجربه م بگم ک طبیعی اونقدر ها هم ترس نداره ۰بیمارستان هرکس سزارین کرده بود ب من می‌گفت خوشحال ب حالت ک طبیعی آوردی ۰۰ ایشالا شما هم زایمان خوبی داشته باشین
پسر منم ²/²ب دنیا اومد 🥰
مامان توت فرنگی🍓 مامان توت فرنگی🍓 ۱ ماهگی
من زایمان طبیعی داشتم چون بخیه رو دکتر باز کرده هنوز زخمم بازه بسته نشده واسه همین نمیتونم هنوز بشینم نیاز به مراقبت دارم زایمان سختیم داشتم دهانه رحمم باز نمیشد خیلی درد کشیدم بچه بدنیا نمیومد بزور بدنیاش اوردن خواهر شوهرمم بامن زایمان کرده سزارین اورژانسی شده ولی دیگه راه افتاده خودش کاراشو میکنه بیرون میره دیگه اوکی شده حالا خانواده شوهرم تا میان دیدنی هنوز ننشستن میگن بنده خدا درد طبیعی کشید اخرشم سزارینش کردن سزارین خیلی سخته داغون شده بازم شکرخدا تو طبیعی بدنیا اوردی طبیعی بهتره حالا منم ۱۲ساعت زجرم دادن اخرم بزور بدنیا اومد بچم بند ناف دورش چرخیده بود ضربان قلبش بد بود بازم نمیبردنم سزارین بچم بدنیا اومد اینقد مونده بود نفس بزور میکشید اکسیژن بهش وصل کردن نمیدونم چرا اینطور میگن تا منو میبینن تازه خودشون تنهاهم نیستن مغز شوهرمن شست و شو میدن که من زایمانم خوب و راحت بوده چون طبیعی بوده ابجیت زجر کشیده چون سزارین انجام داده نمیدونم چکار کنم بیخیال من بشن😐
مامان حسین مامان حسین روزهای ابتدایی تولد
سلام خانما اومدم تجربمو بگم من ۳۹هفته و ۵روز بودم ک هیچ علائمی نداشتم ن درد ن هیچ ولی سر بچه پاین بود ولی دهانه رحمم باز نبود ی سانت باز بود با کلی پیاده روی ب دکتر گفتم اگر میدونید ک روند زایمان طبیعی سختع برام و اذیت میشم لطفا بگید سز اختیاری کنم و دکتر گفت تا لحظه زایمان این مشخص نیست رفتم زایشگا ی خانومی دو روز درد میکشید و خیلی جیغ میزد و میخاست طبیعی بچشو بیاره اونو ک دیدم خیلللللی ترسیدم و تصمبم گرفتم ک سزارین کنم چون واقعا سخت بود شرایطش با وجود همه بی پولیمون پولو از پدر شوهرم قرض گرفتیم و گفتم میخام سز اختیاری بشم ترسم خیلی کمتر بود براش نسبت ب طبیعی سی و یکم ساعت سه بعدازظهر این اتفاقا افتاد و ساعت۶تصمیم گرفتم سز بشم و دکترم گفت پولو بزن ک سریع بریم اتاق عمل پولو زدم و رفتم اصلا استرس نداشتم واسه طبیعی استرسم بیشتر بود ولی اینو اصلا نترسیدم و اماده شدم برا رفتن ب اتاق عمل تو اتاق عملم امپول بی حسیو برام زدن و سر شدم و بچه رو خیلی زود ب دنیا اوردن صداشو ک شنیدم خیلی حالم دگرگون شد وقتی ب دنیا اومد و کلی اشک شوق ریختم دیگ بچه رو بردن و منم رفتم ریکاوری بعدش پشیمون شدم ک این هزینه رو دادم ولی باز ترسم از طبیعی بیشتر بود الانم بین پشیمونیشم ولی خب
مامان آقا شاهان مامان آقا شاهان ۲ ماهگی
سلام خانم ها منم اومدم تجربه زایمان طبیعی رو بهتون بگم جمعه ساعت ۱۲ بود دیدم بچه انگاری میلرزه تو شکمم خیلی نگران دلواپس شدم رفتم بیمارستان آن اس تی بدم ک گفتن باید معاینه بشی رفتم معاینه شدم گفت خانم ۳ سانت باز شدی بدون هیچ درر و فشارم بخاطر استرس زیاد بالا بود ۱۴ بود اونام گفتن باید بستری شی و زایمان کنی تو هفته ۳۹ هفته ۲ روز رفتم بالا از ساعت ۳ تا ۵ درد نداشتم کم کم دردام شروع شد وای خیلی سخت بود بعد هی میومدن معاینه شدم ۶ سانت با درد فراوان میگفت ورزش کن منم ورزش کردم ی خانم مامایی ک خدا خیرش بده اومد کمکم کمرم ماساژ میداد دکترا گفتن ۶ سانتی همون خانم اومد بهم گفت ک دهانه رحمت باز باز بچه من احساس میکنم سرشو و ی دفعه دردام شدید شد پسر گلم بدنیا اومد ساعت ۱۱ پنجاه هفت دقیقه اون ک اومد تموم دردام از بین رفت و منتظر جفت اونم اومد خیلی قشنگ بخیه زدن در کل خیلی بهتر از زایمان سزارین بود درد زیادی هم نکشیدم ولی گذشت خداروشکر ایشالله همه بسلامتی فارغ بشن
مامان محمد💛 مامان محمد💛 ۲ ماهگی
سلام من اومدم با تجربه زایمانم
سشنبه۲۱ اسفند ماما همراهم بهم گفت بیا بیمارستان و با علائم کاهش حرکات بستریت کنم
منم رفتم بدون هیچ دردی
ساعت ۳ رفتیم زایشگاه وساعت ۵ ب من یک چیزی وصل کردن مثل سوند ک ب دهانه رحم وصل میشد و اونو تا ۳ سانت باز میکرد
تا ساعت ۷ دهانه رحمم ۳ سانت شد دردا شروع شده بود و هر ۳ دقیقه میگرفت
رفته رفته دهانه رحمم نرم تر شد (ماما هی برام گل مغربی میزاشت و ورزشم میداد)
تا اینکه شدم ۶ ۷ سانت معاینه شدم و گفتن سر بچه خیلی بالاس و باید خیلی زور بزنم پایین بیاد ساعت ۱ صبم کیسه ابم و پاره کردن
خلاصه کلی ورزش و زور و درد ولی فایده نداشت سرش بالا بودشده بودم ۸ سانت ولی چ فایده ک سرش بالا بود فقط درد الکی کشیدم
خیلی دردای بدی بود با وجود معاینه و وصل بودن دستگاه ان اس تی
خسته تربن بودم و از ماما درخاست داشتم یک کاری کنه منو سز کنن
با متخصص و جراح صحبت کرد و قرار شد خود متخصص معاینه ام کنه و تگلیف مو روشن کنه
برای اخرین بار با درد خیلییییی زیاد و طولانی معاینه شدم گفت لگنت عالیه دهانه رحمت هم نرمه ولی سر بچه تو کانال زایمان نیست و برو برای سوند گذاشتن و سزارین
هم خوشحال بودم هم نه اخه من دوس داشتم طبیعی بیارم ولی خب قسمت نبود با اینکه درد ۸ سانت رو هم کشیدم
ساعت ۱۰ صبح رفتم اتاق عمل و ۱۱ بچم بغلم بود بهترین حس دنیاس
خیلی سخت بود برام خیلییییی ولی می ارزه ب بوی تنش 🥲🥺😍😍😍😍😍😍
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت ۱
من تو دوران بارداری خیلی اذیت شدم از سرما خوردگی و معده درد شدید و سکته مادرم و بچه کوچیک سختی ها ک همه چیو از دست دادم وزایمان‌زودرس گرفتم ک ۳۰هفته بستری شدم خلاصه من بعد سه ماه رفتم خونه پدرم شب خوابیدم صبح ساعت ۹بیدار شدم دیدم ابریزش دارم دردی هم نداشتم خیلییییی خفیف و نا منظم تا بیمارستان یک‌ساعت راه بود شوهرم زنگ میزدم جواب نمیدادم بابام سر کار بود داداشم گوشیش خاموش بود دیگه سریع در خونش زدیم بیدارش کردیم برسونمون بیمارستان با اجیم راهی شدیم شوهرمم جواب داد‌گفتم ساک‌بیار زود بابام هم جواب داد خلاصه دخترم موند خونه بابام پیش دخترخاله هاش و خالش دیگه تا رسیدن معاینه کرد یک سانت دوسانتی لباس عوض کن عوض کردم بردنم زایشگاه بعد اجیمم اومد گفتن میتونی ماما همراه بگیری دوتومن واریز کردم دیگ تا اومد اجیم فرستادن فشارمم کمی بالا رفته بود امپول فشار دیر تزریق کردن برام و از ساعت ۳دردام شروع شدن و ب شدتتتتتتت اذیت شدم همش بالا می اوردم جون ب تنم نبود منی ک داد نزدم سر زایمان اولم ولی این فقط جیغ میزدم هر چی میخواستم با تکنیک های تنفس و ورزش اروم بشم‌نمیتونسم بچه ب شدت اومده بود پایین دهانه رحمم باز نمیشد چهار ساعت سر سانت موندم دیگه نیم ساعت اخر کم کم پیشرفت کرد با اب گرم و توپ ک دیکه من نتونستم دراز کشیدم و گفتن ۹سانتی اماده شو برا زایمان