خانما از حرص سرم داره میترکههه وای وای
رفته بودیم خونه مادرشوهر برداشت سینه اشغالشو کرد دهن بچم 😐😐خدایااااااااااا چرا از دست این زن من نفس راحت نمیتونم بکشم
برگشته میگه نوه بزرگمم میدادم سینمو گفتم بچه از کجا یدونه سینه توعه هرچی باشه میخوره دیگ زنیکههههه

بهش میگفتی خیلی میخاری بده شوهرت بخوره.ادم مریض روانی.یعنی خدایی باید دادو بیداد راه مینداختی.ادم چیزای بد به ذهنش فقط میاد خدایی.

مریضه ؟
این چه کاریه ؟
خجالت نمیکشه
من بودم دو نصفش میکردم

منم مادر شوهرم اینکارو کرد گفت بزار ببینم میگیره گفتم نمیگیره مامانشو بهتر می‌شناسه خداروشکر بچه ام نگاهشم نکرد

وای دقیقا مادرشوهر منم یبار درآورد بده پسرم اصلااا دهنشو باز نکرد رید بهش منم سری برگشتم گفتم وای مامان نکن پر از چرکه توش الان 😂بهش برخورد

دلیلش چی بود؟ شیر داره که شیر بده یعنی؟

منم از این حرکت خیلی بدم میاد اخه که چی مثلا خو معلومه بچه میخوره

وااااا خب چرا گذاشتی ک اونوقت از حرص سرت بترکه تا دیدی میخواد اینکار و بکنه فوری میرفتی بچه رو برمیداشتی خیلی روک میگفتی شرمنده من بدم میادش و اجازه هم نمیدم همچین کاری رو بکنین وسلام به همین راحتی والااااا

واا یعنی نمنه بو ایشلر

عزیزم یه نفس عمیق بکش. حق داری کاملا. ولی سخت نگیر چیزی ک از سینه ش بیرون نمیاد.

بلند میشدی سریع بچه رو میگرفتی الکی میگفتی برفک‌دهانی داره. شمام مریض میشید(الکی

شاید عفونتی چیزی داره ترشح سینش میره تو دهن بچه 😐

چرا😐مثلا چی بشه😐

بیخیال ما رومادرشوهرازومیم اگرتو مادرشوهرت داده ولی من مامانم ولی خب دلشو نمیشکنم گاهی تذکر میدم سرکاراشون ولی خب باخودم میگم مادرم منظورهمون اگرمادرشوهربکنه جرمیدییم😅

😐😐😐😐من بودم پارش میکردم

مادرشوهر من اجازه میگرفت میگفت بزار ببینم میگیره گفتم نه دیگ سینمو نمیگیره اون موقع باید شیر خشک بدم بهش نشست سر جاش دیگ