۶ پاسخ

من کلا بچه ام بغل خودم میخوابونم و از نفس کشیدنش لذت میبرم
به وقتش یاد میگیره جدا بخوابه
البته این نظر شخصی و علاقه خودمه
من دخترم تا پنج سالگی بغلم میخوابید
بعدش خودش دیگه جدا خوابید

توروخدا جدا نکنید تو این سن بچرو
بزارین یکسالگی یا یکسالو نیم
یکی از خانومای گهواره بچه ی ۷ماهه رو جدا کرده بود
میگه مرتب هم بهش سر میزدم یه دو ساعتی خوابم برد همسرم پاشد که گوشی رو از شارژ بکشه رفت بچرو دید کلییی داشت بالا می‌رود قرمز شده بود
میگه فقط همسرم بلندش کرد صدام کرد
هزار اتفاقه تو این سن
بالا میارن میوفته روی صورت
فعلا از خودشون نمیتونن خوب دفاع کنن

من الان دخترمو بغل خودمو میخوابونمش
یعنی موقع ک میخواد بخوابه باباش سفت بغل میکنه و میخوابه اگه باباشه نباشه منو سفت بغل میکنه من برای اون بغل کردنش میمیرم😍

جاشو جداکن به نظرم عزیزم اینجوری براخودش بهتره

بستگی به خودتون داره من دوس ندارم بچم پیش خودم بخوابه اصلا شب اینقدر خستم بیهوشم😁😂 برا همینم از ۶ ماهگی دخترم تو اتاق خودش میخوابه اصلا خیالم راحت تره پیش خودم که میخوابید همش استرس داشتم‌نکنه دست خودم یا شوهرم بره روش بچم آسیب ببینه همین باعث میشد تا صبح نمیخوابیدم

من چند شب پیش سوران تو تابش خوابید دیگه نیاوردمش پایین گفتم بذار بیدار شد برا شیر یهو میارمش پایین بعد یکم بیقرار بود گفتم تو تاب بخوابه چند ساعتی ک تو تابش بود و رو تشکش تبود خواستم دیوونه شم

سوال های مرتبط

مامان آوین🪷🩷 مامان آوین🪷🩷 ۵ ماهگی
موقت
مامانا چرا فکر میکنید بچه ها رو زمین راحتتر میخوابن؟ ولی تو تخت تو عضابن؟
من از اول دخترم کنارم رو زمین میخوابوندم ولی خب وابستگیش به من شدید شده بود حتما موقع خواب شب باید منو لمس میکرد تا حسم کنه و بخوابه.
و خب الان دوماه اومدیم تو اتاق خودمون و تختش آوردیم تو اتاقمون که تقریبا یکم فاصله باشه بینمون و به تخت عادت کنه تاالان خیلی خوب پیش رفتیم و هم خودم هم دخترم و هم همسرم راضیم. وقتایی هست که گریه میکنه الکی و فقط میخواد کنار من باشه اون موقع ها جای اینکه بیارمش تو تخت خودمون میبرمش تو پذیرایی کنارش دراز میکشم. چون حقیقت یکی دو ماه دیگه میخوام ببرمش تو اتاق خودش که جدا از ما بخوابه.
شاید خیلیا با من مخالف باشن و بیان زیر تاپیک بگن نه نکن و فلان و اضطراب جداییو... ولی خب اینجوری بچم راحتتر از من برای خوابیدن جدا میشه و خب خیلی چیزا هست که از بچگی تو ذهن بچه شکل میگیره.
میدونم سخته چون همش باید هوشیار باشم که‌منو بخواد برم پیشش حقیقت الانم تختش ازمون فاصله داره یکم و نچسبوندم به تخت خودم و بهانه میگیره میرم پیشش.
مامان 💋💋عشق مادر مامان 💋💋عشق مادر ۷ ماهگی
خدایا شکرت که تونستم و پسرم ۶ ماهه شد خدایا شکرت ازت ممنونم همیشه آرزو داشتم برای بچه منم بزنه ۶ ماه خدایا تو خیلی بزرگی خدایا خیلی ب من لطف کردی و لطف داری خدایا خودت از رحمت خودت دامن من رو سبز کردی در دوران بارداری کمکم
تونستم پشت سر بزارم از آزمایش‌ها ی هر ماه منو سر بلند بیرون آوردی خدایا شکرت که تونستم
خدایا شکرت که ب من توان دادی تا از پس زایمان بر بیام خدایا شکرت شکرت شکرت که از پس هزاران چالش زردی و آبسه سینه و بخیه زایمان عبور کنم کمکم کردی خدایا شکرت بابت نعمتهایی که بهمون دادی خدایا بابت هزاران لطفت ازت سپاسگزارم خدایا کمکمون تا در ادامه زندگی طعم خوشی و آرامش و پولداری را بچشیم خدایا کمکمون کن سقفی از خودمون بالای سرمون باشه خدایا شکرت بابت حال خوش زندگی و تن سالم خدایا کمکمون کن ما ب جز تو کسی رو نداریم خدایا دستمون رو بگیر تا بنده رو سفید تو باشیم آبروی ما رو بین بندهای حفظ کن سلامتی تندرستی و دل خوش بده تا در راه تو قدم برداریم ای ای پروردگار درهای رحمتت رو ب روی ما باز بکن
خدایا بابت همه چیز شکرت ممنون که تا اینجا همیشه پناهم بودی پناهم باش تا ابد