۴ پاسخ

منم دوسش دارم ولی انقد تنها موندم تو خونه هزرگاهی عجیب میاد برام
ولی شوهرمو بیشتر دوس دارم اون بود که باعث شد من مامان بشم🥺

عزیزدلم 🥺 میفهممت منم هنوز نیومده ولی جونم به جونش بنده میمیرم براش💖

عزیزم کم کم بهتر میشی عادی تر میشه این اوایل خیلی خیلی حساس تره ادم ولی رفته رفته بهتر میشه ولی از اون عشق هیچی کم نمیشه بلکه بیشترم میشه روز ب روز

دقیقا منم این مدلی شدم

سوال های مرتبط

مامان کایان مامان کایان ۸ ماهگی
#تجربه زایمان طبیعی
پارت سوم
دردام غیر قابل تحمل بود و فقط گریه میکردم و میگفتم من دارم میمرم لطفا منو ببرین سزارین و واقعا تو حال خودم نبودم مث اینکه تو این دنیا نبودم و تمام تمرکزم روی بدنیا اوردن پسرم بود و سلامتیش
دکترم که ۹و نیم اومد خیلی اروم و با خونسردی پیش میرفتیم منی که توی اون همه درد داشتم میمردم ولی خانم دکتر خیلی ارومم میکرد
تا که با ۷ .۶بار که دردم شروع شد همراه با زور ساعت ۲۱:۴۳
پسری رو بدنیا اوردم
وقتی بغلش کردم تمام دردام یادم رفت خیلی لحظه ی شیرینی بود همه کنارم بودن مادرم و همسرم خیلی باعث دلگرمیم بودن
بعدش کایان رو بردن برای لباس پوشوندن و بخیه زدن من که برش داشتم
بعدش که تموم شد خودم بلند شدم رفتم حموم و لباس پوشیدم و اومدم نشستم شام خوردم و تمام
من تونستم طبیعی زایمان کنم
و حالا خودمو تحسین میکنم که تونستم با این درد های فراوان که واقعا غیر قابل تحمل هستش و بسیار سختتتت
و کلا من ۳.۴ساعت خیلی درد کشیدم و بعدش تمام دیگه هیچ دردی متوجه نشدم و الان از انتخابم بسیار راضیم
و خیلی خوشحالم که الان پسرم بغلمه