من رفتم ده روز بمونم. دو ماه و نیم موندم. چون بچم کولیک شدید داشت. الان یکم بهتره ک چند هفتس اومدیم خونمون . هفته ای یه شب مامانم میاد یه عالمه غذا درست میکنیم فریز میکنم. چون با وجود بچه غذا نمیتونم درست کنم. خودمم یکی دوشب میرم اونجا. یکم تنفس میشه واسه ادم. بچه من خیلی بی قرار بود هر شب باید یکی دوبار با ماشین میبردیمش بیرون تا ۵ صبح گریه میکرد. بچه اولمم هست دیگه قفل بودم. الان یکم بهتره منو شوهرم حریفش میشیم. بهش بگو تو میخوای بری میششون. یا بگو اگه کاری داشتم میگم بیای کمکم.
ببین من از روز پنجم تنها بودم. آدم خودش میتونه کارهای بچه رو انجام بده، ولی وجود یه کمک باعث میشه تو بتونی بخوابی. چون اونچیزی که آدم رو از پا در میاره بیخوابیه.
بچه منم وقتی میریم مهمونی کلا تو بغل بقیه ست و آروم هم هست من اوایل حرص میخوردم اما بعدش متوجه شدم اون شخصیت مستقلی واسه خودش قائل نیست و نمیتونه خودش و مامانش رو از هم تفکیک کنه.
رابطه ت رو میتونی داشته باشی ها، با حضور مهنون وقتی یواشکی و بی صدا میشه جذاب تره😁
اینکه کمکت میکنن خیلی خوبه.منم میگفتم زود برن خودم بچمو بزرگ کنم ولی بعد ک رفت مامانم پشیمون شدم خودم دائم میرم خونشون.و واسه مورد بعدی هم شرایطمون یکیه و کلا کسی هم نباشه دیگه مث سابق نمیشه
من ۳روز بعد زایمانم سرپا شدم
و از ۱۰روزگی پسرم خونم رفتم تنها بودم
اونم با ی بچه ۱۰روزه ویروس گرفته....
له حرف هیچکسم گوش ندادم خیلیم راضیم از کاری که کردم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.