با کی حرف بزنم انقدر ناراحتم فکر کنم افسردگی دارم فکر میکنم جنون شدم هنگام عصبانیت ادای عجیب درمیارم یا میخندم بعدن به خودم میام
دارم از فکر میمیرم من قبلا خیلی اروم بودم کی منو به این حال انداخت این بچه منو کشت واقعا همش گریه میکنه همه چی میخاد اگه بهش ندم اون روز کلا نق میزنه
یکم پیش بشقابو کشیدم‌خاستم ناهار بخورم‌ اینم نق میزد پاشدم شیرشو دادم میو گزاشتم جلوش که یکم اروم‌شه غذامو بخورم نه این اروم نمیشد تا قاشقو گزاشتم دهنم باز شروع گریه کردن ینی خون به مغزم نرسید غذارو تف کردم زمین نشستم با صدای خیلیییی بلند گریه کردم خدایا منو بکش خدایا منو بکش انقدررر بلند فکر میکنم همسایه ها شنیدن الان انقدررر خجالت میکشممم همه صدامو شنیدن خجالت نگشیدم من با صدای بلندد گریه میکردم خاک توسرم
خداروشکر میکنم که بچه سالم دارم ولی ولیییی بقران پیر شدمممم
نمیدونم همه بچه ها اینطوری هستن یا این خیلی منو اذیت میکنه مردممم بخدا باورتون نمیشه چقدر خستم هم روحی هم جسمی
تو اطرافم ندیدم اینطوری بخدا انقدر اروم هستن بچه هاشون حاضرم سه تا بچه اونجوری نگه دارم بخدا انقدر اذیت نداره
شما‌ها چکار میکنید خوشبحال اونایی که باحوصله ان من اعصابم نمیکشه دیگه‌

۱۲ پاسخ

عزیزم چرا این لحظات شیرین برا خودت و بچت تلخ میکنی میدونم خیلی سخته میدونم خیلی خسته میشیم خیلی فشار رو ما هستش ولی یه لحظه به این فکر کن ‌که چه تعداد آدمایی هستن که دلشون بچه میخاد و نمیشه چه مادرایی آرزو دارن بچه هاشون سالم بود و کل روز اذیت میکردن به خدا بچه های ما هم همین اذیتا رو دارن فقط خدا رو شکر کن که بچت تنش سالمه این روزای سخت هم میگذره یهو میبینی گل پسرت دوماد شده

گلم بچه درکی نداره ک تو خودتو الکی عصبی میکنی اون طفلی رم ناراحت میکنی اول هرچی میخاد بده بهش بزار مشغول بشه بیا بشین غذاتو بخور اگ اونجوری کنی بیشتر لج میکنه من اول غذای پسرمون میدم بعد غذا میخورم

ایراد از تو نیس از شوهرته اینجوری ک فهمیدم شوهر همراه نداشتن اونم وقتی آدم بچه دار میشه ادمو پیر میکنه تو اکثر تاپیک کسایی ک ناراحتن و غر میزنن پرسیدم فهمیدم شوهرشون خوب نیس ک حالشون خوب نیس😔
ولی تو ب بچت نگا کن ب پاره ی تنت ب حال خوب اون فک کن میدونم سخته سه طبقه بری پایین و بیای بالا ولی همین بیرون رفتن تو روحیه جفتتون تاثیر داره اون بچه هیچ گناهی نداره داره روند تکاملشو سیر میکنه فقطم تورو داره ینی وقتی سرش داد میزنی باز میاد بعل تو انقد بی پناهن
لطفا اگه از هر کسی ناراحتی و عصبانی ای سر اون بچه خالی نکنه سر مقصر اصلی خالی کن

کاملا درکت میکنم منم همینم یوقتا دیگه میخام خودمو بکشم بس فشار میاد بهم

موقعه غذا خوردن برای پسرتم غذا بگیر بزار خودش بخوره تا اون سرش گرم غذای خودشه تو غذاتو بخور برای اعصابتم گل گاب زبون بخور
من پسرم نمیزاره هیچکاری کنم اگه عصبی باشم بدتر باهام لج میکنه خودت ک اروم باشی بچه هم اروم میشه

منم همینطورم .از کوره درمیرم شروع میکنم بلند بلند داد کشیدن گریه کردن

پسر منم سرویس کرده نه خاب داره نه خوراک

من همیشه اول غذای دخترمو میدم بعد خودم میام میشینم میخورم البته اگه حالش کوک باشه یخورده هم غذا میزارم جلوش که باهاش بازی کنه بزاره ما غذامونو بخوریم بعضی وقتا هم میشینه رو پام غذامو میخورم هی هم دستشو دراز میکنه که نزاره ولی خب بچه اس دیگه

سلام عزيزم خوبي فكر ميكنم همه بچه ها همينن تو اين سن لج ميارن و چيز ميز ميخوان و و مدام توجه ميخوان يعني پسر من كه همينجوره و تو اطراف هم ديدم همينطور ببين اينكه خسته بشي و اينام طبيعيه ادم گاهي يه تايمي مياز به ريكاوري داره ولي اگه ميبيني همش حالت گريه داري انگيزه نداري برا كار نمتوني خشكت كنترل كني يا حالا هر شرايط روحي برو پيش يه روانشناس و مشاوره چون بعضي وقتا ممكنه واقعا دچار افسردگي باشيم حتي نياز به مداخله دارويى باشه اگه نه كه شده يكم از هر كي ميتوني همراهي بگير مثلا بچه رو يكم بزار پيشش براي خودت تايم استراحت جور كني كه ارامشت برگرده

اول ی چکاپ بده شاید سطح ویتامینی چیزیت پایینه منم کلا از اول ادم بی حوصله ای بودم دختر منم اذیت میکنه گاهی اعصابم نمیکشه میدم باباش ببرتش بیرون تو خونه تنها میمونم یکم ریکاوری میکنم حالم خیلی بهتر میشه بعد اینکه میبینی اون روز بچت زیاد اذیت میکنه یا نقش زیاده یا خودت زیاد سرحال نیستی ی فنجون قهوه بخور یکم حالت جا بیاد و اینکه هربچه ای ی مدل ما باید صبرمونو ببریم بالا خیلی سخته واقعا ولی چاره ای نیست باید تحمل کنیم تا بگذره

عزیزم گل گاب زبون دم کن بخور قرص ویتامیناتو بنداز بعدازظهر با بچت بزن بیرون زندگیو هرچی سخت بگیری سختم تموم میشه

من هروقت خودم عصبی باشم،کسی ناراحتم کرده باشه حوصله بچه ندارم ،بد اخلاق میشم و باهاشون تند حرف میزنم،درمقابل اونا هم همینطور میشن،لج میکنن،کلا گند میزنیم به روزمون،شما اول باید خودت به آرامش برسی بعد بچتم آروم میشه

سوال های مرتبط

مامان هامین مامان هامین ۱ سالگی
دیگه خسته شدم از این وضعیت😭بچم غذارو دیر قورت میده رسوا شدم همه جا به کنار دیگه خودم واقعا پیر شدم امروز به حدی جونم رفت که نشستم پای سفره انقدر گریه کردم اصلا نای بلند شدن نداشتم همونجا دراز کشیدم واقعا موقع غذا دادن بهش که میشه یه دور تب میکنم خیلی سخته هرروز سه بار عذاب الهی میبینم بخدا...ناخواسته باردار شدم دختر اولم خیلی شیطونه گفتم من دست تنها نمیتونم از پسشون بر بیام نابود میشم همه میگفتن نههه این هدیه خداعه مطمعن باش انقدر اروم و خوش خوابو خوراک میشه که برات راحت میگذره ولی از وقتی اومد یک روز خوش ندیدم هرروزم عذابم میده الان یکسالونیمشه به اندازه ده سال پیرم کرد همه حرفا چرتوپرته ...یه غذاخوردن چیه که این بچه انقدر ادا در میاره اون از شیرخوردنش اینم از غذا خوردنش هروعده یکساعتونیم طول میکشه اونم باید هردیقه فیلم تو گوشی عوض کنم تا بخوره بعدم قاشق غذا گزاشتم دهنش انگار مجسمه میشه اون دهن لامصبشو تکون نمیده بعد ده دقیقه میرم قاشق بعدی بدم میبینم همه اون تو تلنبار شده قابلیت اینو دارم همون لحظه یه بلایی سر خودمون بیارم خیلی خسته شدم😭😭😭😭🙄😭🙄