#پارت_ آخر
✓حتما مامان همراه خوب بگیرید من دوره خیلی شرکت کرده بودم و آگاهیم بالا بود ولی ماماهمراهم اصلا خوب نبود و من تو اون شرایط آگاهیمم دیگه به دردم نمیخورد
✓من از ایپدورال استفاده کردم و دردمو از بین برد و خیلی راضی بودم چون دردم صفر شد ولی ایپدورال به بدن بعضیا خیلی خوب جواب میده و برای بعضیام عمل نمیکنه، تحقیق کنید،
✓ سوره انشقاق و سوره مریم و زیاد بخونید واقعا معجزه میکنه چون من طبق تجربه خواهرم میدونستم زایمان به شددددت سختی خواهم داشت ولی واقعا معجزه شد برام و درد زیادی نکشیدم و به بانو حضرت زهرام توسل کنید خودشون کمک کنن که انشاءا... زایمان راحتی داشته باشید
✓در کل خودم به شخصه طرفدار زایمان طبیعی بدون هیچ دخالتی هستم ولی این مستلزم اینکه حتما تلاش خیلییییی زیای داشته باشید در ماه آخر حداقل ۳ ساعت ورزش و ۳ ساعت پیاده روی در طول روز داشته باشید از هفته ۲۰ اگه منع پزشکی ندارید حتماااا ورزش کنید،
ک

۲ پاسخ

ایپدورال چیه

عزیزم

سوال های مرتبط

مامان کارن💙 مامان کارن💙 ۱ ماهگی
تجربه من از زایمان طبیعی 👇👇
مامانای گل
الان ۱۱ روز از زایمان من میگذره و اگر بخوام از تجربه ام بگم ؛ باید بگم اگر برگردم عقب باز هم طبیعی انتخاب می کنم . من آخرای ۳۷ هفته بودم که زایمان کردم و از هفته ۳۵ ؛ ورزش ها و پیاده روی رو شروع کردم (پیاده روی به صورت منظم خیلی کمک میکنه توی روند زایمان)
من زایمان طبیعی بدون اپیدورال و گاز و.‌.. انجام دادم ؛ من ترجیح دادم بدون بی حسی زایمان کنم البته با توجه به بدن و شرایط تحمل هر فردی هم بستگی داره ، مسلما دردهای خودش رو داره بدون بی حسی . در روند زایمانتون اصلا سعی کنید جیغ نزنید و طبق کارهایی که دکترتون میگه پیش برید تا براتون راحت تر بگذره . و سعی کنید با تنفس عمیق دردهاتون کنترل کنید ، برای طبیعی اگر بیمارستانی که میرید اجازه بدند همسرتون هم میتونه در کل تایم زایمان کنارتون باشه . پیشنهاد میکنم مامای همراه حتما داشته باشید خیلی بهتون کمک میکنه . ورزش هایی که دکتر برای قبل از زایمان بهتون میده رو انجام بدید . (پیاده روی کنید ، اسکات بزنید به صورت نیمه ، دوش آب گرم ، پله بالا رفتن، تمرینات کششی ، تمرین های روی توپ ، داخل آب شنا اگر شرایطش دارید و تمرینات برای لگن ) این ها خیلی بهتون کمک میکنه برای بهتر شدن روند زایمان .
باز هم اگر سوالی هست بپرسید عزیزان اگر چیزی جا انداخته ام بگم😊🙏🏻
مامان Yazdan🥹💙 مامان Yazdan🥹💙 ۱ ماهگی
پارت سه😅

دیگه چون درد نداشتم با ماما همراهم ورزش کردیم و برام طب فشاری و ماساژ و انجام داد
واقعا راضی بودم چون از ۵/۳۰ که ماما اومد سر یک ساعت من فول شدم و دکتر اومد معاینه کرد و گفت فول شده یکم رو تخت با کمک ماما همراهم زور زدم که سر بچه کامل دیده بشه و نهایت ساعت ۷ بردنم اتاق زایمان
و ۷/۱۵ دقیقه فقط با دوتا زور محکم و قوی پسرم به دنیا اومد😍

واقعا پیشنهاد میکنم بجای جیغ و داد کردن با نفس دردارو رد کنید ..ماما همراه حتما بگیرید که خیلی کمک کننده است ...و در نهایت با کادر پزشکی همکاری کنید چون به نفع خودتونه
من خیلی همکاری کردم اصلا جیغ و داد نکردم هرچی گفتن انجام دادم و... و لحظه ای که دکتر بچمو دراورد گفت واقعا دوس دارم سه بار دیگه جلوم زایمان کنی از بس که همکاری خیلی خوبی داشتی کیف کردم از همکاریت❤️

خلاصه اینم از تجربه من
درکل از انتخاب زایمان طبیعی راضی بودم و خوب بود
از کادر بیمارستان و ماما همراه و اپیدورال هم واقعا راضی بودم خیلی خوب بود
مامان پناه مامان پناه ۳ ماهگی
سلام خانما تجربه من به عنوان مامان اولی زایمان طبیعی
اینقدری که ترس داشتم و وحشت داشتم از چیزایی که در مورد زایمان طبیعی شنیده بودم از معاینه ها گرفته تا خوده زایمان
چون دیابتی بودم دکتر گفت 37هفته ختم بارداری
رفتم معاینه شدم گفتن یه سانت بازی و دهانه رحمت خیلی نرمه
من از هفته 37روزی نیم ساعت پیاده روی و روزی دو تا شیاف گل مغربی و ورزش های که خیلی تاثیر داشت و رابطه بدون جلوگیری
رفتم معاینه تحریکی انجام دادم چون تجربه نداشتم اینقدر ازش استرس داشتم و حالم بد بود که چقدر وحشتناک ولی واقعا اینجوری نبود با تنفس میشد تحملش کرد و بستگی داره کی معاینه کنه
یه شب بعد از معاینه تحریکی کیسه ابم پاره شد و ساعت دو شب بستری شدم
با آمپول فشار و ورزش ها و وان آب گرم و ماساژ ها ساعت و نه و نیم صبح دخترم دنیا اومد
سه تا بخیه خوردم
ماما همراه داشتم واقعا واقعا خیلی تاثیر داشت و خیلی خوب بود از صفر تا صد کارا خودش برام انجام داد و همش کنارم بود تا دو ساعت بعد دنیا اومدن بچه
به عنوان مامان اولی که تجربه کردم دردش یکم بد بود ولی از لحاظ روحی من اذیت شدم و درد تو کمرش قابل تحمل بود یکم تو زیر شکم میزد تحملش سخت بود یکم ولی راضی ام و می ارزید
اینم تجربه من
مامان آریان مامان آریان روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من 😊
بعدش ک کمی انقباض شروع شد مامانم حراسون خودشو به من رسوند بعد اون هم مامای همراهم اومد وقتی دیدمش روحیه م واقعا عوض شد چون خیلی ترسیده بودم من هیچی با خودم بیمارستان نبرده بودم ن مدارک ن ساک 😅 بعدش انقباض هام بیشتر شد .
با اینکه ۴ سانت بودم ولی بچه بالا بود و باید با ورزش میکردم تا زودتر زایمان کنم . توی اوج درد منو ماما ورزش هارو انجام دادیم که خیلی کمک کرد به ۶ سانت ک رسیدم بی حسی خواستم ولی معاینه م کردن گفتن بچه بالاست هنوز ن
ورزش ها رو بیشتر کردم چون دیگه طاقت دردو نداشتم دوباره معاینه شدم خداروشکر بچه اومده بود پایین ، بی حسیو ساعت ۱۰ به من تزریق کردن سریع ماما منو خوابوند گفت فول شدی زور بزن . با دو سه تا زور ساعت ۱۰ و بیست دقیقه زایمان کردم بچه رو روی شکمم گذاشتن انگار دنیا رو به من دادن😍🥰 از دو جهت هم بخیه خوردم . دیگه درد نداشتم . من اون بعدازظهر بدون درد بودم نمیدونستم تا ۱۰ شب زایمان میکنم و تموم میشه 😅 توی ۴ ساعت زایمان کردم😅🥰
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
۳۹ هفته و ۵ روزم بود که به بیمارستان رفتم و چون علائم زایمان رو نداشتم و دکترم گفته بود اگه دردت گرفت که هیچی ولی اگه درد نگرفت برو این نامه رو به بخش زنان و زایمان نشون بده که بستریت کنن ،بلاخره بستری شدم هر چقدر هم که بهم آمپول فشار زدن تو بیمارستان دردم نگرفت دکتر خودش اومد گفت یکم دوز داروهارو ببرید بالا و پرستارای بخش هم بهم توصیه میکردن که شربت زعفران غلیظ بخورم که اونم جواب نداد کلا هیچ دردی نداشتم ولی با آمپول فشار به زور ۳ سانت شدم که دردام بعد از یک روز بستری شروع شد ولی اونقدری نبود که زایمان کنم چون سابقه فشار بالا رو هم داشتم دکترم اومد و خودش کیسه آبم رو پاره کرد و دردم از اون موقع به بعد شروع شد که به غلط کردن افتاده بودم و به دکترم گفتم که سزارینم کن گفت تا اینجا خوب پیش اومدی باید صبر کنیم که زودتر زایمان کنی از ساعت ۱ ظهر تا ساعت ۷:۳۰ درد کشیدم ولی ارزش داشت چون الان پسرکوچولوم بغلم و خداروشکر میکنم که صحیح و سالم تو بغلم دارمش ولی واقعا زایمان طبیعی درسته که یه روز درد داره ولی الان من هیچ دردی ندارم و میتونم خودم کارای خودم رو بکنم