۱۱ پاسخ

شیر خودمم میخورد

پسرمن تا چندشب انگار خواب بد ببینه ازخواب باگریه بیدارمیشد ولی الان بهترشده، طبیعیه

دختر من از همون اول نه شیشه نه پستونک هیچ کدوم رو نگرفت
من بچه که پستونک دهنش باشه رو دوست دارم

چه سر پستونک

منم یه پستونک واسه انیسا داشتم نگهداشتم واسه یادگاری میرفت تو وسایلاش پیداش میکرد میزاشت دهانش ....انداختمش بیرون😁

من هنوز دغدغه اینو دارم چ جوری از سیر البته شیر خشک و پستونک بگیرمشو جای خوابشو عوض کنم ، بخدا دیگه نمیتونم بی خوابی بکشم بخاطر همین سختمه 😢

البته من ۱۸ ماهگی گرفتم میدونی که وابستگی شیر مادر بیشتر هست من هر چی بهش میدادم انگار وابسته تر می‌شد

بخدا من یه دفعه گرفتم دو سه شب اول اذیتم کرد
بعدها هم اذیتم کردااا ولی نه اونقدری مثل شبای اول بود کمتر بود خیلی زیاد

دختر من کلا ۵ یا ۶ تا پستونک خورد البته ۱۸ ماهگی گرفتم هر ۳ ماه یکی

من ک یباره گرفتم

حالا تدریجی که میگن بچه بهونه نمیگیره زیاد پس چطور شد
منم دقیقا دارم‌از شیر میگیرم الان بیداره هر یک ساعت بیدار میشه تو‌خواب گریه میکنه دقیقا الان رو‌پامه ۱۰دقیقه قبلشم سرپا تو بغلم

سوال های مرتبط

مامان 🫶آقا علی🫀 مامان 🫶آقا علی🫀 ۱ سالگی
پارت اول :تجربه من در گرفتن شیر از پسرکم
علی شیر خودمو خورده و حالا میخوام بگم چجوری پسرم از شیر گرفتم واسه مامانا که ایده بگیرن
من از یکسالگی به بعد شیر رو بردم روی روزی سه بار قبل خواب شب و ظهر و صبح زود توی خواب یعنی بعد که از خواب بیدار میشد دیگه شیر نمیدادم صبحانه میدادم تا ۱۸ ماهگی
از ۱۸ ماهگی به بعد اول فقط قبل خواب شب و ظهر شیر میدادم بعد وقتی که دیگه میخواست خوابش ببره سیر شده بود ازش سینه رو میگیرفتم میذاشتم روی پام گاهی بیدار میشد دوباره شیر میخورد گاهی هم راضی میشد بخوابه
گاهی هم توی خواب اب یا در حد ۲۰ سیسی اب قند میدادم که دلش اروم بشه یا تشنگیش رفع بشه
بعد که عادت کرد به روی پا خوابیدن اومدم موقع خواب ظهر شیر ندادم ، باهاش حرف میزدم بازی میکردم گاهی بهونه میگیرفت میذاشتم کمی شیر بخوره اما بازم توی هوشیاری ازش میگیرفتم و رو‌پا میخوابوندم بعد که کلا به نخوردن شیر برای خواب ظهر عادت کرد اومدم برای خواب شب هم همین کار رو کردم و همین پروسه رو طی کردم
مامان Liam👶 مامان Liam👶 ۱ سالگی
سلام دوستان گلم میخوام تجربم از شیرگرفتن بهتون بگم😌😅
در عرض پنج روز کامل از شیر گرفتم دو روز اول شیر روز قطع کردم به سینم تلخک زدم روز اول نخورد ولی روز دوم همینجوری تلخ خورد😅 روزسوم رژ قرمز زدم گفتم اوف شده میترسید نمیخورد و اینکه اصلا پیشش دراز نمیکشیدم چون درازکشیدنی شیرمیخواست روزا باهاش بازی میکردم یاحتی خونه رو تمیز کردنی یه دستمالم میدادم بچم تمیز کنه فقط برااینکه سرگرم بشه یابیرون میرفتیم قبل ظهر اصلا نمیخوابوندمش ساعت دو میخوابید روزا تا میومد شیر بخوره بهش غذا یا خوراکی میدادم بهونه شیر میگرفت با خوراکی حواسشو پرت میکردم
رو چهارم پنجم دیگه کلا شبام ندادم شبام باهاش بازی میکردم خسته میشد جوری ک خودش میگفت بخوابیم من شب اول ازش جدا خوابیدم ک نصف شب بیدارنشه برای شیر ولی باز پیدام کرد😅 دیگه بیخیال شدم رفتم پیشش خوابیدم بهش آب دادم گذاشتم روپام خوابید تاصبح

اینم بگم پسرمن قبلناشبا ۹ میخوابید تا صبح چندبار برا شیر بیدار میشد صبح هم ساعت شیش بیدار میشد ولی الان شب ساعت ده ونیم اینامیخوابه تاصبح ساعت هشت میخوابه رفته رفته بیشترم میخوابه غذاشم خوب بود ولی الان دوبرابر میخوره اینم از تجربه ترک شیر😘🩷🩵


#شیر
#ترک_شیر
#قطع_شیر
#شیرشب