شب که میشه پسرم میخوابه حس میکنم مظلوم ترین بچه دنیاست اماصبح که میشه اشکممودرمیاره امروزهمش ارزومیکردم کاش بمیرم راحت شم که نه بچم ودعواکنم یابزنمش نه خودموانقدرآزاربدم حس میکنم اگه نباشم بهتربزرگ میشه حس میکنم خیلی مادربدیم

همیشه به این فک کن اگه نباشی کی میتونه بهش درست محبت کنه به وقت غذاشو بده به موقع پوشکشو عوض کنه
هر موقع خیلی اذیت کرد بهش یه کاسه آب بده زیرش هم سفره پهن کن که فرش خیس نشع چند تا اسباب بازی هم بده که بازی کنه خودتم یه لیوان آب بخور هر موقع خیلی اذیت کرد یه کم آرد بردار خمیر درست کن بده بازی کنه
هر موقع خیلی بیشتر اذیت کرد ببر حمام
فقط یه کاری کن سرگرم بشه
اگه سر گرم بشه دعواش نمیکنی
ببری بیرون خاک بازی کنه بعدشم بیار با آب بشور دست و پاهاشو

منم خسته شدم دخترمنم خیلی شیطون وبهانه گیرشده امروزصب باباش بهش گفت کاش تونبودی.دلم یهوریخت میترسم دخترم چیزیش بشه توروخداکفرنعمت نکنید

دقیقن هممون تو همچین شرایطی بودیم منمیگم کاش میمردم راحت میشدی ولی وقتی یه کوچولو سرش داد میزنم با اینکه دارم دعواش میکنم ولی باز میاد سمتم ینی ما تو بدترین شرایطم تکیه گاه اوناییم پس اصلن این حرفو نزن