۱۰ پاسخ

ولی انصافا مادرشوهر من ماه ماه هرسری بچمو میذارم پیشش میرم به کارام برسم هرسری زنگ میزنه ازم اجازه میخواد ک مثلا فلان میوه رو بهش بدم یانه اصلا دخالت نمیکنه نمیدونم چرا😅

من باهاشون زندگی نمیکنم و انقد دخالت می‌کنه دیگ چند بار برگشتم بهشون خواهر شوهرام به مامانشون میگن دخالت نکن یچی برمیگرده میگه ناراحت میشی

خوب خداروشکر مادرشوهر من نمیتونه چیزی بگه،چون تازه سه ماهی میشه رفت و امد میکنم،دوران حاملگی اشوب ب پا کردن دیگه قطع ارتباط کردم تا ۹ماهگی بچم🤌🏻🤌🏻🤌🏻

اووووه خواهر همشون همینن
حالا مادر شوهر من دم به دقیقه میگه بچه رو پوشک نکن میگم گوه میزنه به زندگیم،باز میگه تابستونه پوشک نکن شیرخشک نده چایی بده ، پستونک دهنی نده،اینو نده اونو بده
ریده تو اعصابم

وای عین مادر شوهر منه ما هم تو یه ساختمون زندگی میکنیم برا همین این مشکلات رو داریم

آه مادر شوهرمن
سر پوشک یه بار جیش نکرده برمیگرده میگه سودا پوشکش رو باز میکنم میگم مامان الان بستم میگه نه ببین آخه خجالت میکشم بگم به تو چه بچه خودمه وقتی الان بستم یه بار جیش کرده آخه چه لزومی داره پوشک بسته ای ۳۵۰ دم به دقیقه عوض می‌کنه آخه راست میگی یه بسته بگیر اومدنی خونه شما هر لحظه عوض کن
آدم میخواد از دستش دق کنه یه چیزا به بچه میداد وقتی فهمیدم داشتم از ناراحتی میمردم

چه صبوری جوابشو نمیدی من یه بار خواهر شوهرم تو جمع گفت غذا بده با زور بخوره گفتم دلت خیلی حوس بچه کرده خودت بیار برای بچه خودت هر کاری دوست داشتی انجام بده دیگه نه خودش نه بقیه یهلام دخالت نکردن خواهر شوهرم ۵۹ سالشه جوون نیس من مادرشوهرم فوت شده هی میخواد ادای مادر شوهر در بیاره منم میشونمش سر جاش

هرچی گفت جوابش بده بگو دایه بهتر تز مادر نشو من خودم قلق بچم دستمه همه چیش دکتر گفته خوبه شما نمیخاد نگران باشی و حرص بزنی ی بار ک اینطور بگی و بهشون بر بخوره شاید اونم شاید آدم بشن

بیشتر مادرشوهرا همینطورن دقیقا ب منم همینارو میگه مثلا میاد سر خود پوشک بچمو درمیاره میگه وای چقد جیش کرده درحالی ک یکبار فقط جیش کرده نیم ساعتم نشده ک عوضش کردم.. حالا این فقط یکیش بود ک گفتم بخوام همه چیو بگم کلی طول می‌کشه😜

همشون همینن خواهر ماهم همینطوره و بزرگترین اشتباه مون اینه ک تو خونه شریکی باهاشون زندگی می‌کنیم ک حق دخالت ب خودشون میدن و اون شوهرامون ک اگه نگران زندگی و زن و بچشون بودن ی بار ب مادرشون اخطار میدادن ک انقدر زندگی رو ب هم نزنن و دخالت کنن

سوال های مرتبط

مامان nihan🥺 مامان nihan🥺 ۱۴ ماهگی
نمیدونم شمام بودید ناراحت می‌شدید یا نه من خیلی بدم اومد‌
ببینید من مادر شوهرم عمل کرده خوب اینم بگم خونه هامون کاملا کنار همه وصله و سط هیچی نیست مثلا درب حال اون کنار حال منه اینجوری بعد تهران عمل کرده خونه بقیه بچه هاش تهرانه اومد خونه خودش که مثلا من نگهش دارم حالا منم براش غذا اینا کاراش میکنم این پای دومشه پای اولش خونه بچه‌ای تهرانش بود خونه هاشون که بود خودش میخرید که براش درست کنن اینجا خونه خودشه هیچی نمیخره من خونه خودم درست میکنم براش میبرم ایناش هیچی زیاد مهم نیست حالا بچه هاش اومدن واسه یکی اینجا فوت کرده اومدن خونه این حالا برای اونام باید بپزم با یه بچه دیشب رسیدن یکی شون ساعت ۳ نصف شب رسیده بعد خونه مادرش بودن دیگه اونجا یخچال هیچی پیدا نکرده مادر شوهرم هم بهش گفته برو یخچال اینا رو ببین یعنی ما اومده خورده رفته بعد صبحانه هم ساعت ۶ صبح من خواب بودم رفتن فریزر بالا پایین همه جا بهم ریختن و خوردن و رفتن خیلی بدم اومد بنظرتون حق دارم یا نه

بارداری جنین زایمان کودک