از چهار بعد ظهر تاالان من تو کوچه و پارک اسیرم
سامیار خونه نمی‌مونه بیرونم میبرم انقدر اذیت می‌کنه همه انرژیمو میگیره
منی که از کوچه بدم می اومدالان ول ام تو کوچه
دلم میخواد گریه کنم از این همه حس تنهایی
دوست داشتم خونه ام نزدیک مامانم بود

منم از ولگردی تو‌ کوچه و خیابون متنفرم
ما که کوچه و خیابونمون بدون ماشین نمیشه رفت توی محوطه که بهش میگیم پلتفرم میریم
وقتی میریم با بدبختی باید بیایم بالا ، تو‌خونه ام که اصلا بند نمیشه شدم عین زن آواره ها که دائما چادر شلختگی شون سرشونه 🥴😂🤦🏻‍♀️ فرصت نمیکنم به خونه زندگی برسم
گند برداشته خونه رو😭

خونه نزدیک مادر نعمته ب خدا

شبنم جونم ☹️💖

منم یکساعتی هست از ول چرخیدن تو خیابونا اومدم خونه..دخترم خونه نمیمونه..بیرون هم چون نمیتونه راه بره همش بغلمه‌خلاصی با کمری شکسته اومدم خونه و‌هلاکم

چقدمنی توازساعت 5 رفتیم 8 اومذیم ظرفای ناهاروتازه شستم دارم جاروبرقی میکشم

منم از خوانوادم خیلی دورم،خونمونم خیلی پله داره،اگه آسانسور داشت میبردمش بیرون تنهایی،ولی زیاد نمیتونم به خاطر پله ها و جای خونمون،بیشتر خونه ایم 🥲
اگه خونمون انقد پله نداشت،حداقل میبردم تا دم خونه یکم بازی کنه

وضع من از ۴ سال پیش همینه با این دوتا 🫠🫠😂😂

خانه بازیم ببرش. ولی درکل سعی کن تو خونه بتونی سرگرمش کنی وگرنه پدرتو درمیاره

عزیزم وضعیت منم همینه الانم ک اومدیم خ حاضرنیست از پارکینگ بیا خونه

دیقا منم از مامانم دورم خیلی اذیتم

وضعیت منم همینه صبح پارک شب پارک ولی کوچه اصلا نمیرم چون خوشم نمیاد بخدا هلاکم مامانم بهم نزدیکه ولی نمیشه هرروز رفت اونجا که اون هام میخان استراحت کنن

اخ دقیقا، دیگه الان خیابون نزدبک خونه متر کردبم، حس میکنم همه مغازه دارا میشناسم 🤦‍♀️

🫂🥲🫂🫂🫂🫂🫂

منک نزدیک مامانمم چه گلی به سرمن ودخترم زده .فقط بلده قربون صدقه برادرزادم بره دخترمم هیچ

منم همینم عزیزم

آخ که درد همه ی ماهایی هست که از خانواده دوریم

فک کردم فقط من اینجوریم🥲

کاش نزدیک مامان هامون بودیم واقعا.ما ک‌رفتیم بیرون اینقد سرد بودو باد برگشتیم والا

ای جانم عزیزم خداقوت
منم همین الان رسیدم خونه از پنج بیرونم
هر روووز پارکیم
انقدرم اذیت میکنن ک نگم برات
خیلی سخته منم از مامانم دورم
فک میکردم مامانت نزدیکته شبنم

اخ خواهر دست رودلم نزار که خونه

فکر میکنی نزدیک باشی هر دیقه میتونی بری😬😬😬😬

تو این وضعیت گیر کردم😑