۱۱ پاسخ

من که هیچوقت بدومی فکر نمیکنم مردم و زنده شدم این دو سال

کی گفته دخترا ساکت ترن؟؟؟؟؟
دختر من همه وسایلای جهزیمو نابود کرده همش بالای در و دیواره

وای منم ت اقدامم😂😂😂بااینک انیسا کشته منو

والا دختر من از پسر شیطون تره

چون تو دقیقا من هستی

منم همین کارو میخاستم بکنم ولی قسمت نبود س روز پیش نینیمو سقط کردم🥲💔 الآنم باز با این همه اذیت حاضرم بعد ۶ ماه دوباره اقدام کنم

دخترمنم ازصدتاپسر بدتره 😊

خوبه که تصمیمتو گرفتی
من دوتا بچه دوست دارم ولی اعصابشو ندارم
بچمم خیلی شلوغ کار نیست😑

وضع مالیتون خوبه؟؟

منم اونجوریم عاشق نوزادم
ولی عمرا بیارم دیگ بااین زندگی شوهر

باهم بزرگ میشن خیلی خوبه

سوال های مرتبط

مامان سبحان و 👶🩷 مامان سبحان و 👶🩷 هفته بیست‌وهفتم بارداری
من واقعا آمادگی روانی از شیر گرفتن سبحان رو نداشتم. نمیدونم این چه کاری بود کردم 🫠
از یه طرف از بعد مریضیش مدام آویزون سینه بود و غذا نمیخورد، از یه طرف هم هردفعه ناراحت بود میخواست با سینه خودشو آروم کنه.
الان ولی دو هفته تقریبا میگذره از وقتی از شیر گرفتمش، به شدت غرغروتر شده و از یه طرف عذاب وجدان دارم و دلم میسوزه براش میگم کاش از شیر نمی‌گرفتم. این عذاب وجدانه یقه منو ول نمیکنه.
بعضی وقتا با خودم میگم بدم دوباره بخوره تا آخر تابستون، ولی باز با خودم میگم خودت میدونی این کار اشتباهه و بچه بیشتر زجر میکشه از اینکه بخوای دوباره از اول از شیر بگیریش.
مایعات و میوه و غذا و اینا خوب میخوره و از اون بابت نگرانی ندارم ولی اصلا از لحاظ ذهنی نتونستم هنوز به پذیرش این برسم که دیگه شیر نمی‌خوره 🥲
امروز بعد دو هفته یهو وسط گریه گفت می می و گفتم می می تموم شده دیگه مامان. ولی یهو دادم دو تا میک بزنه که مطمئن بشه تموم شده 🫠 دارم دیوونه میشم فکر کنم 😶
مامان ریحانه مامان ریحانه ۱ سالگی
مامانا لطفا کسایی مشکل منو دارن بیان راهکار بدن برای بهتر شدن وضعیت چی کار می کنید. دخترم از صبح که بیدار میشه یه روند تا شب موقعی که بخوابه کلا جیغ و داد می کنه یعنی خداییش روانی شدم اعصابم بهم ریخته بعضی وقتها کنترلمو از دست میدم می زنمش بخاطر هر چیزی داد می زنه مثلاً از صبح تا شب لیوان لیوان آب طلب می کنه ندم بهش جیغ و داد تا بالاخره بگیره ازم بعد چی کار می کنه کلا می ریزه تو خونه همه جای خونه خیس و پر از آبه رو مبل روفرشا همه جا ،میره در یخچالو باز می کنه میخاد همین جوری بازش بزاره میرم مبارکش این ور یخچالو می بندم جیغ و داد میخام پوشکشو عوض کنم پاش نسوزه جیغ و داد ،لباس تنش کنم جیغ و داد خلاصه سرتونو درد نیارم صبر من و باباش به سر اومده باباش که باز کمتر تو خونه هست من از صبح تا شب کنارشم و هیچ کاری نمی تونم بکنم که این عادتسو ترک کنه یا باید تن به همه خواسته هایش بدم که جیغ نزنه یا باهاش مخالفت کنم و همین جوری جیغ و داد کنه دیگه عقلم جایی قد نمیده دیوونه شدم یه روانی تمام کمال که حال دلم اصلا خوب نیست.