۶ پاسخ

ترسوش بگیر یا اسپند دودکن

شایدبهانه ی بابا شومیگیره

شربت پدیا اسلیپ بگیر واسه تنظیم خواب ساعت ۱۱ شب ۲/۵ سیسی بهش بده

وااای یک ماه عید رو دخترم اینجوری بود مهمان هم داشتم شب تاصبح فقط لج و‌گریه های الکی بعدش آروم شده،

من خودم اینجور موقع ها حس مکن دخترم چشم خورده یا ترسیده
ترسشو با نون و نمک مگریم
چشم زخمم با تخم مرغ

بهش محبت کن
تو باهاش آروم باش
براش اسفندی که داخلش کندر هست دود کن
اگر اعتقاد داری تخم بشکن براش

سوال های مرتبط

مامان امید اسماعیلی مامان امید اسماعیلی ۲ سالگی
پارت سوم بعد غذایی پسرمو درست کردم گذاشتم بیرون که سرد بشه وسابلا کیفمو آماده کردم برادر شوهرم آمد ی پسر سه ماه داره آمدن کیفشو جعمونا آمده کردن دیدیم شب شده ی شامی سرپایی خوردم باز جمع کردم ساعت دو شب شد اسنپ گرفتیم راه افتادیم یعنی برادر شوهرم ی تلویزیون داشت دوتا جمعدون منم دوتا کیف ی کوله پشتی جاریم کیف داشتم مونده بودم جیکارکنم وقتی رفتیم سرصف ساعت 9صبح نوبت ما شد رفتیم که الان جمعدون دوتا کیف کوله پسرم موندم چیو بکشم اینقد سختی کشیدم جاریم که فقد پسرش بخدا بغلش بود گفت نمتونم یعنی کمرم شکست پسرم راه نمی‌رفت مذاشتم گریه مکرد وسعت شلوغی گم میشد اینقد شلوغ بود که لح میشد به یک بدبختی مکشدیم وسایلا تا اینکه ی بنده خدا همراهی ما شد ی مرد با خانمش دوتا بچه داشتن ی کیف داشتم آمدن کمکم کردن خدا خیرش بده بعد رفتم سرصف انگشت نگاریی همه چرت پرت ها ساعت12شد اسما شورح کردن به خواندن نوبت اسم ما شد بردن مار سوار اتوبوس کردن که چنان خسته ام پسرم همش گریه مکنه تب کرد خودم حالت تهوع سر گیچه نشستم تو اتوبوس ساعت1حرکت کردیم
مامان ⚡️MAHAN⚡️ مامان ⚡️MAHAN⚡️ ۲ سالگی
ینی بعضی اوقات بچها سر ی چیزای الکی گریه میکنن ک دلت میخاد بزنیشون حداقل بهونه داشته باشن واس گریه😶😶😶 ینی ابرو و شرفم برده این بچه
یخچال خاموش کردم ک تمیزش کنم ،وسایل بیرون آوردم اومده زار زار گریه ک چرا وسایلا بیرون آوردی بذارشون تو یخچال
هرچی میگم مادرجان بذار یکی یکی تمیز کنیم بذاریم سرجاش ،خودشو میکوبونه تو زمین ک الا بالا همین الان همش بذار
منم میخاستم طبقه ها بشورم رفتم تو حیاط اینم اومد اینقد جیغ زد و گریه کرد ک همسایه دیوار ب دیوارمون اومد گفت اقتاده یا سرش ب جایی خورده اینجور گریه میکنه؟؟؟ گفتم ن والا بخاطر این داره گریه میکنه
تعجب کرده بود می‌گفت بچهای این دوره زمونه چقد بهونه گیرن،چقد لوس شدن
من ۶تا بچه بزرگ کردم جرات اینکارا نداشتن ک الکی گریه کنن و بهونه بگیرن ،هرکدوم از اون یکی آرومتر، خدا صبرتون بده 😅 (خداروشکر یکی از قدیمیا مارو درک کرد)


من نمیدونم چجوری بقیه درحال تمیزکارین بچهه هم اونور داره بازی میکنه،پسر من ک همش چسبیده بمن و میاد گیر میده ب همه چیز🤐🤐🤐
(خواهشا روانشناسای کودک نیان انتقاد کنن،اینقد گریه کرده،اینقد جلو خودم گرفتم ک داد نزنم سرش رگای مغزم میخاد بترکه😶)