سوال های مرتبط

مامان آرسام مامان آرسام ۱۶ ماهگی
مامان امیرسام❤️دلارام مامان امیرسام❤️دلارام ۱۴ ماهگی
سلام مامانا خوبید
خانما دخترم بود که بعد واکسن شش ماهکی بدنش کهیر ریخت بیرون گفتن یا حساسیت به غذاس یا واکسن
واکسن که نبود به غذا بود ولی نمیدونم چه غذای هنوز درگیرشم یه موقعه خوبه یه موقعه باز شروع میشه شک ام به زرده تخم مرغ میره و گندم. ولی نمیدونم بازم اخه هر ویزی بهش بدم بعد از چهار روز نشون میده خوب تو این چهار روز من خیلی چیز دیگه هم دادم
تست حساسیت هم نمیشه بگیرم هر موقعه میگیره مادرشوهرم نزدیکه وقتی بچه رو میبره پیش خودش دخترمم شکموعه همه چی بهش میدن.
بردمش دکتر اطفال گفت باید بره اسم و الزژی
اونجا ام رفتم همون موقعه یه دونه هم رو بدنش نبود یه کم بودن گفت جای نیش بیشتر میخوره از من که دیروز کل بدنش بود از اون که فعلا تست حساسیت نیاز نیست. خلاصه دارو نوشت دارو مصرف کنه اگه خوب نشد بعد تست حساسیت و انجام بدن دیگه خسته شدم از غذا درست کردن براش درست میکنم با ذوق
قشنگم میخوره بعد بدنش اینجوری میشه اعصابم داغون میشه
امروز هیچی ندادم بخوره فقط شیر خودم و دادم
دیدم بی قراری میکنه نگو گشنه اش بوده انقدر اعصابم خورد
با ترس و لرز سیب زمینی ابپز کرذم بهش دادم
کسی تجربه ای تو این زمینه نداره چیکار کنم
دونه هاش اینجورین امروز باز پر شده بدنش
مامان زندگیم مامان زندگیم ۱ سالگی
خانما شما بیاید قضاوت کنید
پسر من پنج ماهش که بود تشنج کردم ما بردیم بیمارستان اونجا بستری شد بدون تب تشنج کرد یهو
بعد از اون دارو بهش تجویز کردن دکترا
مرخص که شد از بیمارستان سرما خورد چون تو بیمارستان ویروس بود پسر منم گرفت مت گفتم می خوام ببرم مطب خصوصی
شوهرم گفت می بریم دولتی رایگان خوبش می کنیم
مادرم گفت خودم پولشو میدم
بزار بچه رو ببریم دکتر
بماند چقدر من دلم خون شد تو این مدت بااین بچه
بماند
الانم پسرم دوباره سرماخورده از صبح آبریزش و سرفه داره
به شوهرم که گفتم می خوام ببرمش دکتر چون خونه بود شوهرم
گفت نمی خواد ببری گرونه مطب خصوصی
بعد زنگ زدم به مادرشوهرم
اونم برگشته می گه ببرنش بیمارستان دولتی
خصوصیا گرونه
من که ۳۰ سال پیش بچه هامو می بردم مطب خصوصی ارزون روده قدیم
الان گرونه ببرمش دولتی

منم به شوهرم گفتم شما خانوادگی گدا گدولین
یعنی انقدر بدم اومده از خودشو خانوادش که یعنی داد می خوام بکشم
خودم مریضم پاهام واریس داره خیلی ببخشید
تو خونه مثل سگ دارم کار می کنم خیلی اذیتم می کنه
تیکه زیاد می ندازه
دیگه امروز گفتم طلاقم بده نمی تونم
مامان بَشِه❤️ مامان بَشِه❤️ ۱۰ ماهگی
رفتم خونه مادرم تبریک گفتن و با مامانم رفتم ازمایش دادم گفت چند ساعت دیگه جوابش اماده س از ازمایش که برگشتم استین مانتوم کوتاه بود چسبی مه زده بودن روی دستمو دوستم دید و گفت رفتی ازمایش بارداری؟گفتم اره
اون چند ساعت نمیگذشت رفتیم دنبال جوابش و گفتم جوابش چیه گفت مثبته خوشحال برگشتم و زنگ زدم شوهرم گفتم کجایی گفت خونه مادرم
😑😑😑گفتم جوابو گرفتم مثبت بوده ولی چیزی نگیا گفت باشه
شب اومد خونه مامانم بهش گفتم راستشو بگو گفتی یانه گفت اره گفتم
😂😂😂
هنوزنزاشته بود جواب بیاد رفته بودگفته بود
روزا میگذشت و رفتم دکترم و گفت تیروییدت مشکوکه ازمایش نوشت و یکم بالا بود تااخر بارداریم مجبور شدم قرص بخورم
نه هفته با همسرم رفتیم سونوی تشکیل قلب دراز کشیدم و شوهرمم بالای سرم بود دکتر سونو کرد و گفت قلب تشکیل شده صداشو گذاشت و از شوهرم خاستم ازصدای قلبش فیلم بگیره
چقدر خوشحال بودم
نوبت رسید به سونوی انومالی حدود بیست روز بعدش
اینم بگم من چهارروز بعد پریودیم باردار شده بودم
سونوی انومالی و با شوهرم رفتم خیلی ذوق داشتم که یه جنسیتی بهم بگه
اینم بگم دوست داشتم بچه اولم پسر باشه
دکتر خیلی کار بلد و خیلی بداخلاق بود سونو کرد گفت سالمه گفتم خب جنسیت چی گفت هیچی معلوم نیست از سونو که اومدم بیرون به شوهرم گفتم سالمه ولی احتمال جنسیت نداد اونم کلی خندید گفت چطور خورد تو ذوقت😂😂 و بعدش رفتم ازمایش
جواب ازمایش که یه هفته بعد حاظر شد رفتیم جواب و به دکتر نشون دادم گفت خوبه یه قسمتش کمی کمتره باید کواد مارکر بدی
استرس گرفتم گفتم ینی چی گفت مهم نیست پونزده هفته ازمایش غربالگری دومو میدی
رسید اون موقع و با مادرم رفتم ازمایش بدم گفت هزینش میشه دوتومن
خیلی زیاد بود اون موقع ترسیدم که این چه ازمایشیه..