سلام
میگن اولین غم و اندوهی که انسان تجربه می‌کنه وقتیه که از شیر مادر گرفته میشه چون فکر میکنه مادرش دیگه دوسش نداره☹️☹️
من می‌خوام هفته دیگه پسرمو از شیر بگیرم ، چیکار کنم کمتر غصه بخوره؟ شماها چیکار کردید که کمتر غصه خورد

ببین من پسرم خیلییییی وابسته بود ، روزا چسب زدم و گفتم اوف شده ، بعد محدود کردم به موقع خواب بعد از ظهر و شبش ، که شب کامل شیر میخورد ، بعده چند روز قبل خواب بعد از ظهر شم حذف کردم ، شد خواب شب ، بعدشم کم کم فقط موقعی که خواب بود بهش دادم و تو این بین عادت دادم به شیشه شیر ، بعد باز کم کردم تو خوابشو ، الان می خوام تا سه شب بهش ندم ، و بعده شبه سوم آخرین شیر رو بهش بدم و تمام ...
پروسه ایه که تو یک ماه قدم به قدم اومدم تا کمتر اذیت بشه ، باز خیلی بد اخلاق و گریه او شده ،
سره دخترم تجربه نداشتم یک دفعه از شیر گرفتم و خیلی براش سخت گذشت

اگه ميخواي از شير بگيريش يدفعه ايي بگيرش و تدريجي نگير اينجوري هم خودت اذيت ميشي هم بچت .چون دوتا رو تجريه كردم ميگم اول ميخواستم تدريجي بگيرم دوماه پيش خيلي اذيت ميشد ولي يدفعه ايي گرفتم اصلا نفهميدم

بمیرم براشون منم چن روزه گرفتم چسب سیاه زدم گفتم اوف شده ولی شبا میدم خیلی وابسته بود نمیخواستم دلش بشکنه هی میومد سمتم میگفتم اوف شده بوس میکرد میرف انقده گریه کردم براش 🥲🥲🥲🥲

یهو بگیر، دختر من وابستگی شدید داشت باورنکردنی، دوشب قیامت کرد شب سوم بهتر شد، الان هم خودم هم بچه ام آرامش گرفتیم

مطمئن باش تو این مسیر غصه تو مادر از همه بیشتره من که انگار داشتن جونمو ازم جدا میکردن خیلی گریه کردم میکفتم وابستگی بچم بهم کم بشه چی ولی خب راهیه که باید رفت

ببين اين راهي هست كه جلوي تمام مادر هايي كه شير ميدن هست و بوده .درسته وقتي از شير ميخواي بگيريش حس ناراحتي و عذاب وجدان داري ولي بعدش اوكي ميشي منم روزاي اول اينجوري بودم و الان اوكي شدم بيست و شيش روزه كه گرفتمش ..وقتي فكر ميكني كه بچه فكر ميكنه مادرش دوسش نداره كاملا اشتباهه اين فكريه كه خودمون ميكنيم

بچه من از نوزادی شیرمنو نخورد چون نارس ..پس من دوسش ندارم