مامانا پسر من خیلی بی احساسه انگار نسبت ب من ،مثلا میرم ناخنمو درست کنم بیام میمونه پیش باباش
وقتی برمیگردم انگار روحم منو نمیبینه
مهمون میاد خونمون فقط پیش اوناست جایی میرم اصلا دلش نمبخواد برگرده و بغلش میکنه پرخاش میکنه
بعضی وقتا میگم نکنه منو دوس نداره

الان دختر من عین چسب بمن چسبیده یعنی دوسم داره؟ نه والا کلافه شدم هیچجا نمیتونم برم جایی میرم بغل کسی نمیره به زور از خودم جداش میکنم پیش باباش درست و حسابی نمیمونه کلافه ام کلافه ، برو خداروشکر کن دعا به جون اون آدمی بکن که پسرت این ژن رو ازش به ارث‌ برده! دختر من عین خواهرمه شدیدا وابسته مامان

بخداازشانس بزرگته من هروقت میرم مهمونی ازبس میچسبه بهم باگریه میگذرونم منم دلم خوش گذرونی ورقص وشیطونی میخادخب

دختر منم‌ همینه گاهی اوقات چندین ساعت خونه بابام هست وقتی من میرم اصلا خوشحال نمیشه بغلم نمیاد بهم میگه برو وقتی باباش میاد خونه کاری به من نداره دیگه

پسر منم همینه
کلا بابایی وقتی باباش باشه اصلا کاری ب من نداره
من حس میکنم چون همش مارو میبینن و همش دوتایی توخونه تنهاییم نسبت ب بقیه بیشتر ذوق داره ک میبرنش بیرون و ..

دختر به چه چیزهایی فکر میکنیا بچه ها هر شش ماه یا یکسال اونقدر تغیرات میکنن که نمیشه یک اصل و نسبت داد بهشون
بعدم اینکه روحیه مستقلی داشته باشه تا اینکه وابسته باشه خیلی بهتره که،چسبیدن نشونه محبت و احساساته؟ ولکن تروخدا😅

دختر من بدون من هیچ جا نمیمونه حتی پیش باباش خیلی سخته اینجوری هیچ جا نمیتونم تنها برم

دختر منم همین تازه امروز ب پسرعموش میگفت مامان ن 🤣