هی خدا بچه من سینمو نمیگیره مادرشوهرمم که هی میگه نباید بهش شیرخشک داد نمیزاره تاحتی شیرخودمو باشیشه بهش بدم میگه عادت می‌کنه موندم چیکارکنم آخه نمیشه که به یه جیغ میندازه ضعف می‌کنه زردیم داره چیکارکنم

زردی خطرناکه حتی اگه شیر داشتی ام باید شیرخشک میدادی که رفع بشه بخاطر سلامتی و ارامش خودتو بچت به حرف کسی گوش نده همین اول وا بدی هرچی گفت مادرشوهرت گوش بدی تا اخر عمرت خودتو بدبخت کردی تو کوچیکترین تربیت بچتم دخالت میکنه

به مادر شوهرت چه ربطی داره بچه که نیستی یا با شیردوش بگیر بده بهش یا شیر خشک بگیر قندش بیفته چیزیش بشه اون جواب میده؟

باسرنگ یا قاشق شیر خشک با شیر خودتو بده حالا قند بچه نیفته بت مادرشوهرتم بگو بره خودش یکی دیگ بزاد هرجور دوستداره شیرش بده

مادر شوهر من نزاشت دوروزگی بچم ببرمش شوهرمم گفت تجربه مامانم بیشتره تا پنج روزگی موند بردمش زردیش رفت تا ۲۲ بچم خشک شد لاغر شد خدا لعنت همچین ادمای نادونو که فکر میکنن خیلی میفهمن من که تا اخر عمر فراموشم نمیشه کاری که باهام کردو

اخ دقیقاااا بچه ی منم سینه رو نمیگیره شوهرم و خانوادش نمی‌ذارن شیر خشک بدم بمیرم براش خیلی اذیت میشه انقققد جیغ میز نه که صداش میگیره اون موقع شوهرم کمی کوتاه میاد باز دفعه ی بعد که گشنش بشه همین آش و همین کاسه دلم خونه براش

اول یه سرنگ بده بخوره بعد که آروم شد سینه تو بده

عزیزم اگه سینه ات رو سخت میگیره ،شیر که میدوشی رو با یه نی یا شلنگ نازک بذار کنار سر سینه ات،با هم بذار دهن نی نی .
ولی میک میزنه همزمان هم سینه ات تحریک میشه هم بچه به شیشه عادت نمیکنه.
اگه عادت کنه دیگه واقعا سینه ات رو نمیگیره

ببین 24 ساعته که نیس شیشه آماده کن ببر ی گوشه کناری بهش بده نزار ببینه اگه شیر نخورده زردیش میره بالا بیشتر آسیب میبینه آنوقت پشیمونی سودی نداره دیگه

چه مادرشوهرفضولی شیرخودتوبدوش بده بگوبچم زردیش میره بالا متوجه میشی شما

واییی خدا بگم چیکار کنه مادرشوهرایی ک دخالت میکنن دقیقا مادرشوهر من بعد زایمات انقد دخالت کرد ت همچی شیردهی و... یع دعوا خیلی بدی راه انداخت شوهرم از خونه انداختش بیروت رابطه قطع کردم سعی کن هر وقت حرف میزنه بی اهمیت باشی خیلی سخته اما فق ب مامانت توجه کن بگو برو بیرون میخوام شیر بدم خجالت میکشم جلو شما بعد شیر خشک بده

بچه زردی داره
شیرم داشته باشی انقد باید شیرخشک بدی ک بچه زودتر خوب بشه
ول کن مادرشوهرتو
نمیدونم چیه یاد گرفتن تو همه چی دخالت کنن

خیلی اینجوری بهت بگم دوروز طول میکشه سینرو بگیره راحت بخوره
فقط میدونم تاره هم زایمان کردی درد روحی جسمی داری ولی تلاش کن بعد مث من بچت سه ماهه بشه پشیمون میشی میگی کاش سینه خودمو میخورد منکه شبو روزم شده گریع بعد ک سینمو راحت گرف انقد. ای ور اونور رفتیم با شوهرم مجبور شد مادرشوهرم بهش انقد شیشه داد اخر شیر خشکی شد فقط تند تند بهش سینه بده تلاشتو بکن نگرف ک حتما صلاحی بوده ولش کن

ببین عزیزم الان شکمشو سیر کن با شیشه بعد یکم زودتر بیدارش کن هم چشاشو باز کرد سینتو بده دهنش چون روزا اوله تلاش کن انشالله میگیره مال من از دوماهگی ب بعد نگرف دیگه خیلی حوصله و صبر میخواد خیلی مادرشوهرتم بگو بره مامان خودت باشه من روزا تول خیلی بد سینه ای میکرد مامان با صبر شب تا صب تلاش کردیم سینرو دادیم با نوکش بازی کن در بیاد تمام هاله بده

عزیزم شیرتو بدوش یا شیر خشک درست کن با سرنگ بده بهش بخوره زردیش میرع بالا اگ تند تند شیرش ندادی

حالم از همچنین مادر شوهر ای بهم میخوره یکی بزن دهنش بگو گمشو بچه زردی داره شوهرت راضی کن دخالت نکنه تو کارت

چه فضول مادرشوهرت آخه به اونچه، هرکاری میدونی بهتر همون رو انجام بده

با قطره چکان یا قاشق بده شیر خودتو که عادت نکنه به شیشه
سینت کوچیکه سرش یا چرا نمیگیره

مادرشوهرت رو بگو بذارم گشنه بمونه؟؟؟ یعنی چی نمیذاره الله اکبر ها
برو با دکتر اطفال یا بهداشت یا هر کجا ک میتونن راهنماییت کنن مشورت کن
مادرشوهرتو محل نده اصلا😡