۱۳ پاسخ

عزیزم تا میتونی بچتو ببر بیرون تا انرژیش تخلیه بشه

انگار منو گفتییی

حالا مطمئن باش اوناتو تنهایی نگران اینن ک چرا بچه فلانی شیطون بچه ما اروم،نکنه بچه ما مشکلی داره،دیدم ک میگم

خدارو بابت هر لحظه شیطنتاش شکر کن بچه ای که سالمه شیطنت داره...خدارو شکر کن که جلوت میدوعه راه میره شیطونی میکنه خدای نکرده اگه حسرت این کارا رو داشتی بد تر بود یا الان؟ این روزا هم میگذره ناشکری نکن اصلا

دقیقا مثل دختر من .عیبی نداره بچس

این تاپیک رو خوندم حس کردم خودم نوشتم

پسر منم همینه و اول از همه باید یادگرفت بچها رو باهم مقایسه نکنیم ... پسربچها معمولا شیطونن اینکه یکی بیشتره میزان تستسترون بدنش بیشتره و طبیعی اگه فک میکنی با مهمونی رفتن هم خودت اذیت میشی و هم بچت نرو ارامش مهم تر از هرچیه پسر من یه نمونه بارز شلوغ کاره حتی بچه میبینه با هیجان میره سمتشون این هیجان شاید باعث ناراحتی اون بچه بشه سعی میکنم کمتر برم اینجور جاها و حق بدم بچم شیطونه و سعی میکنم میزان صبرمو ببرم بالا

پسر من انقد اذیت کنه هرکی منو میبینه دلش برام میسوزه

🥴🥴🥴دختر منم همینه از وقتی به دنیا اومده حتی تو ماشین هم همش گریهههههه تا ۶ماهگی بعد اونم که شیطنت های خودشو داره دختر همسایمون یکم از دختر من بزرگتره خودش نشسته بود تو کوچه مامانم از لایه در نگا میکرد ببینه بچه کجاست اون وقت من دو تا پا دارم دوتا دیگه باید قرض بگیرم بیوفته دنبال این بچه دیگه روانیم کرده
این جمله هم که همش مادرشوهرم میگه آیییییی این بچه خیلی تو رو هسته می‌کنه عین یه متههههههه رو اعصاب من رژه می‌ره با یه لحنی دلسوزانه ی میگه می‌ره رو‌اعصابم

والا پسر منم خیلی شلوغه داشتم ظرف میشستم رفت لوله پایین ظرفشویی رو درآورد کلی آب ریخت اشپزخونه

هیعی پسر منم خیلی شیطونه خیلی من هیجا نمیرم
یعنی بررررم خودم دخترم و همسرم پوره میشیم انقد ک میدوییم دنبالش بس ک ب همه چی دس میزنه

منم همینم خواهر هر جا میرم فقط شروع میکنن مشاوره دادن که چکار کن چکار نکن که بچه آروم بشینه همه هم قضاوت میکنن نمی‌دونم چی میکشم

چققققد منی

سوال های مرتبط

مامان Farhad مامان Farhad ۱۷ ماهگی
دلم تا عرش خدا گرفته و خونه
مگه میشه یک بچه که همه میگن پاکه معصوم فرشتس آنقدر یه شخص آزار بده؟
آزار دادنشو قشنگ تو هر ثانیه از این عمر یک و نیم سالش دیدم از وقتی اومده رنگ آرامش ندیدم این بود اون حس قشنگ مادر بودن؟ آنقدر یعنی آزار دهنده بوده؟چرا دوربر من همسایه دوست آشنا بچه داره چه کوچیک تر از پسر من چه بزرگ تر همه آروم شیطونی شیطنت حد داره قابل کنترلن چند ساعت بازی خسته میشن و هم کارم میکنن لذت مادری هم میچشن ولی این از زمانی که دنیا اومد تا همین ثانیه دهنشو من بسته ندیدم ناشکری نمیکنم درک میخام خستم متنفرم از خودم از مادر بودنم از بچم از دنیا از همه چی ک آنقدر گند پیش می‌ره این بشر هیچ مشکلی نداره نمی‌دونم دندون و دل درد کوفت زهرمار نیست ولی چرا دائم در حال گریس میگرن عصبی گرفتم سخت بخدا سخته از کله صب تو این روزای بلند تا نصف شب فقططططط صدای ناله گریه جیغ تو گوشت باشه هیچ کاری هم نکنی پس بقیه مادرن شاغلن بازیگرن هرچین چرا اونا میتونن من نه این چی بود تو دامن من گذاشت قشنگ میفهمم خدا فرستاده منو ثانیه ب ثانیه شکنجه کنه دلم میخواد خودکشی کنم یا بکشمش آنقدر ب من آسیب زده هیچ علاقه ای ندارم بهش چرااا؟ چرا فقط باید گریه کنم من این وضع نمی‌خواستم هرکسی یه دوره بدی داشته یکی بعد چهل خوب شده یکی سه ماه یکی یکسال مال من دوره نداره چرا تا این عمر گوه دارم یعنی قرار این باشع؟ کسی هم هست مثل من میگم ثانیه آروم نیست ثانیه ن بازی ن بیرون هیییچ همه جای دنیا دهنش بازه روزی چهار پنج ساعت بازی بعد بیرون بعد خانه بازی بعد با باباش بیرون ولی همش با گریه