۶ پاسخ

قد و وزن دخترتون چقدره؟؟

واقعا فرق نداره جفتش لیاقت میخواد

اخ ماشالله چ شیرینه جوجو

شوهر من عاشق دختر بود بهم گفتن پسره شوهرم شوکه شد الان عاااااشق اهورا هست جونش هست و اهورا

عزيزدلم🥰
خداحفظش كنه
دقيقا دخترپسر نداريم
اولش خيلي غرميزنن پسرباشه فلانه اينطوره
دختره ك اومد دلشونو ميبره
سرگذشتت عين منه
الان من دقيقا برا خودم هوو اوردم
بوسه ها نازكردنا خريدا حتي طلا هم
هيچي نصيب بنده نميشه🥴😄

من میگفتم سالم باشه ولی عاشق دختر بودم🥰
وقتی سنو رفتم گفت دختره به پهنای صورت اشک میریختم باورم نمیشد.
ولی واقعا دختر و پسر فرقی نداره مهم اینه بچه سالم و خوب خدا بده

سوال های مرتبط

مامان شیر ب شیر مامان شیر ب شیر ۱۴ ماهگی
بیاید یه چیز بگم

یکی دعا آورد تو خونم دوبار زندگیمو بهم زد تا حد طلاق بار اول ۳ماه بعد عروسیم ک ۳چهار ماه رفتم قهر بار دومم پارسال
وقتی باردارشدم بار اول هنوز سونو ان تی نرفته بودم ک بدونم جنسیتش چیه ولی همون یه نفر طعنه بی داداشی رو زد بهم گفتم توم یه دختر دیگ میاری منم ناراحت شدم هم خودم هم شوهرم وقتی سونو گفت دختر گفتم بقول خودت یه دختر دیگ میارم صد تا دختر نیاوردم ک اینو بهم گفتی چیزی نگف قفل کرد تا پارسال باز زندگیم بهم خورد دیگ آشکارا فهمیدم کار همونه همون سال اول ک زندگیم بهم خورد گفتم خدا کارهرکیه اگ دختر داره زندگی دخترش بهم بریزه اگ فلانیه ک میدونستم کار اونه گفتم انشالا هیچوقت بچه دار نشه
از وقتی ک پسرم یعنی بچه دومم ب دنیا اومده فقط ۷روزگیش دیدنش الکی الکی چه خودش چ شوهرش قهر کردن

الانم ۶ساله دربدر دنبال بچس خواستم بگم بازندگی هیچکی بازی نکنید زندگی هیچکیو داغون نکنید آخرش پاسوز خودتون میشه توروخدا دعا نندازید تو خونه هیچکی
مامان فندوقی💙 مامان فندوقی💙 ۱۵ ماهگی
بیاید یه اتفاق جالب و قشنگ بگم براتون.
اول بگم که اینجا چند تا از دوستان هستن که من همینجوری مجازی مجازی
خیلی ازشون انرژی خوب گرفتم و همیشه تو ذهنم هستن.مثلا حتی گهوارگ نیامم تو ذهنم یادشونم.
مامانه کسری و افرا و یارا،یکی از اون‌ماماناست.
همیشم دلم‌مبخواد این دوستانی که باهاشون حس خوب دارمو ببینم.
امروز بخاطر سرماخوردگی پسرم، رفتیم مطب‌دکتر.
خیلی شلوغ بود...
یه خانمی یه نی نی خیلی کوجولو تو بغلش بود و خودشم کمی درد داشت.و مشخص بود تازه زایمان کرده‌.یکم که گذشت متوجه شدم یه دختره فسقلی خوشگلم که رومیز صندلی های کودکان مطب داره نقاشی میکنه
دختره این خانم بود.
ازقضا یه اقا پسر حدودا ۵ سالم کنارشون بود(که خب بعدا فهمیدم پسره اون یکی خانمی که من میگم نبوده و پسر یکی دیگه بود که کنارش نشسته بود‌‌‌... و فقط نشونه بوده که پازل های من کامل بشه و فکرم بره پیش کسی که تو ذهنم بود)تو ذهنم گفتم خب یه پسره ۵ ساله کنارش...یه دختر خانم یکسالو چندماهه اینجا و یه نی نی تو بغل.‌..بعد گفتم نکنه مامان افرا تو گهوارس؟؟؟
گفتم اگه اسم دخترشو افرا صدا کنه...خودشه....
اقا همون لحظه گفت افرا....
وای من هنگ کرده بودم.
با اینکه یکم خجالت کشیدم اما رفتم جلو و گفتم ببخشید شما مامانه کسری و افرا و یارا هستید؟
ایشونم گفت بله...
منم گفتم من مامان فندوقی هستم تو گهواره...
خلاصه جفتمون متعجب شده بودیم.
ولی من خیلی خوشحال شدم.
انگار یه دوست قدیمی رو بعد چندسال دیدم.
اخه میدونید
ازوقتی مامان افرا
باردار شد
همش تو ذهنم بود ک با دوتا بچه کوچیک سختشه و همیشه یادش بودم.
همیشم تایپیک های همو جواب میدادیم.
خلاصه بگم خیلی حس خوبی بود
واقعا هنوز از انرژی که امروز تو مطب گرفتم حالم خوبه
مامان گرشا💙 مامان گرشا💙 ۱۴ ماهگی
گرشا تو خونه که باشیم یا مثلا کنار یه سری افراد که باهاشون صمیمیه خیلی حرف میزنه
چیزایی که میگه مثلا (بابا، دد، کیه، این چیه، این چی چیه، ممه، آبو، صدای ببعی، صدای جارو برقی، صدای هاپو، بریم)
خلاصه وقتی جایی غریبه دورش باشه اصلا چیزی نمیگه فقط شاید بگه بابا همین
دیشب مهمونی بودیم یهو یکیشون برداشت به شوهرم گفت تخم کفتر بگیر بده پسرت بخوره شوهرم گفت به چه دردی میخوره گفت زبون باز میکنه اخه اصلا حرف نمیزنه بچه فلانی تو سن گرشا که بوده شعر میخونده😐😐😐
شوهرمم گفت بچه ها باهم فرق دارن الان گرشا از ۱۱ ماهگی راه میره ولی فلانی هنوز راه نمیره با اینکه از گرشا بزرگتره
بعد شوهرم به بهانه گرشا پاشد رفت سمت بچه خودش رو با گرشا سرگرم کرد
من اون طرف بودم مثلا صداشون رو نمیشنیدم اصلا کار درستی هم نبود که میرفتم سمتشون و جوابشو میدادم ولی از دیروز رو مخمه
خداروشکر باز شوهرم جوابشو داد
اومدم یکم سرچ کردم دیدم بچه ۱۳ ماهه فقط باید بتونه سه تا کلمه معنی دار بگه و منظورش رو برسونه که خداروشکر گرشا اوکیه
نمیدونم چه توقعی از بچه ۱۳ ماهه دارن بعضیا دلم میخواست همونجا برم یکی دوتا بزنم تو سرکله طرف🤦‍♀️🤦‍♀️