مامانا شده ک شماهم بعضی روزا اصلا نخاین مسئولیتی داشته باشین؟؟منظورم بااینک عاشق بچه تونین اما خب از مسئولیت مادری هم بیزار باشین؟؟من بیشتر روزها ب دوران مجردیم فکر میکنم ب بیخیالیام به خوشگذرونیاش..همش میگم چرا خودمو انداختم وسط مسئولیت مادری و همسری و....نمیدونم افسردگیه بنظرتون؟؟برم پیش روانشناس؟

من فقط برا اندامم حسرت میخورم

بله بهش فکر میکنم
خب گاهی ادم خسته میشه
ولی اگر مجرد هم بودی حسرت داشتن زندگی الان تو میکشیدی

فکر هروز کنه با اینکه بچمو دوست دارم و شوهرم خوبه ولی از مسیولیت بدم میاد و حسرت میخورم دوران مجردیمو

اره منم گاهی فکر میکنم
چقد همه چی خوب بود
تازه هیچکیم نبود سرت غر بزنه🤦🤕

منم همینطور اما بیشتر دلم برای روزهای قبل بچه داری تنگه
دلم نمیخاد برگزدم‌ب مجردی مستقل بودنمو دوستدارم
اما الان بچه داری واقعا سخته گاهی دلم میخاد برگردم مثل قبل بشم اما بازم میگم خداروشکر داره بزرگ میشه منم چند سال دیگ پامو میندازم رو پام

طبیعی هست من هر روز میگم این چ کاری بود کردم وقتایی ک خستمه بچها اذیت میکنن کمبود خواب دارم تشدید میشه این حالم

منم همینطورم بعضی وقتا ب دوران مجردی فکرمیکنم اون وقتا ک هیچ نگرانی نداشتم قشنگ همه چیم ب جا بود

به نظر من برو پیش روانشناس یه کمکی بکنه تو برنامه ریزیت یکم از بار مسئولیتت کم بشه تا بتونی راحت‌تر بگذرونی اما خب هر کاری کنی این مسئولیت و سختیاش هست
شاید با کمک روانشناس خوب بتونی بهتر مدیریتش کنی

بله عزیزم درسته عاشق دخترم و همسرم هستم اما واقعا احتیاج دارم که چندساعتی مسئولیت نداشته باشم اما متاسفانه شانس ندارم. از مامانم دورم امید دارم برم خونشون بچمو نگهدارن یکم بخوابم تا خواهرم میفهمه میخوام بیام زودتر من خونه مامانم نشسته درصورتی که نزدیکع و هرروز اونجاس 😒دختر خواهرمم اصلا اجازه نمیده کسی ب بچم‌توجهی کنه و خیلی اذیتش میکنه حرفم بزنم طلبکار میشن. اینبارم که اومدم خواهرم زایمان کرده مامانم رفته پیشش من موندم کنار خواهربرادرم که امتحان دارن مسئولیتم صدتا شده😭😭😭

هوووووف من تا دلت بخواد
دلم میخواد برارم برم

منم خیلی به اون دوران فکر میکنم
ولی بعدش از فکرایی که دارم عذاب وجدان میگیرم

نه عزیزم طبیهیه..همین الانکه دارم جوابتو میدم اومدم خونه مامانم ..بچه رو دادم دستشون..خودم هدفون زدم که اصلا صداشونو نشنوم .

منم هر روز همین فکرا رو می‌کنم 😭