امشب از اون شباییه که واقعا کم آوردم با دوتا بچه همه وجودم پر از خستگی و عذاب وجدانه
عذاب وجدان برا نوزادم که تو خواب داره ناله میکنه و من کاری از دستم بر نمیاد عذاب وجدان برا دختر ۴ ساله ام که یک ماهه نتونستم براش وقت بذارم و نمی‌دونم بچم چطور داره میگذرونه ....بقیه مشکلات جسمی و روحی و تنهایی هم به کنار...خدایا خودت توان بده این روزا رو بگذرونیم

عزیزم…قطعا تو تمام تلاشتو به عنوان یه مادر انجام میدی
توام‌انسانی قدرت ماورایی نداری که

تو رو خدا به چیزای خوب فکر کنید که سختی تا یه مدت که بچه دوممون راه بره اون وقت میشن هم بازی هم میشن دو تا دوست بهترین رفیق برای هم خودشون دوتایی بازی میکنن حواسشون به همدیگه هست
بعدشم خدا بزرگه خودش مراقب فرشته هاش هست

منم تا یک هفته دیگ میشن دوتا دخترم 4 سالش همش میترس نتونم دیگه براش وقت بذارم همش بوسش میکنم انگار میخوان ازم جداش کنن همچین حسی دارم

انشالله خدا کمکت کنه سخته منم ناراحتم از حالا و وقتی بهش فک میکنم گریم میگیره چون دقیقا چند وقت دیگه شرایطم مثل شماست و دلم به حال دخترم میسوزه و خودم که تنها باید صدمو بزارم دیگه

بچه منم توخواب همش ناله میکنه نمیدونم چشمه خیلی غصه میخورم ولی تازگیامتوجه شدم وقتی ناله می‌کنه انگارگشنشه

خیلی سخته منم تکوتنهافقط شوهرم هست ک اونم تاظهرسرکارع خیلی خستممم

واقعن شرایط سختیه
من تازه میتونم یکم بقبه مادرارو درک کنم
از وقتی دخترم بدنیا اومده هرروز یه وعده غذا میخورم
همسرم صبح میره شب میادفقط من و دخترم خونه تنهاییم باز خسته ام داغونم
ب هیچکارم نمیرسم
یه غذای درست و حسابی نخوردیم
من ک اینم بقیه مادرایی ک سرون شلوغه و چند بچه دارن ببین چی میکشن
هدا قوت واقعن

عزیزم تو یه مامانی تکیه گاه بچه هات هستی بهتره این حس عذاب وجدان از خودت دور کنی از کسی کمک بگیر دخترت مهد بزار وقتایی که نوزادت خوابه خودت استراحت کن

وای خدا منم داغونم دلم یه دل سیر گریه میخواد. پسرم هم سه سالشه از نظر روحی داغون شده نمیتونم اصلا باهاش وقت بگذرونم. از بیخوابی دارم داغون میشم. خدا کمک کنه بگذره فقط

منم همین شرایطم

عزیزم این روزا هم میگذره! سعی کن دخترتو مهد بذاری تا کمی از فشار روانیت کم بشه، خیلی سخته دو تا بچه رو نگه داشتن. بعدم اصلا حس عذاب وجدان نداشته باش همه مادرا همینن آخر شب

شرایط منننن😓😓فقط من دخترم یسال و نیمشه بعضی وقتا به خودکشی فکر میکنم🥲