طاها جدیدن داره زیاد وابستم میشه یعنی تا بلند میشم میرم آشپز خونه یا شبا میخام بزارمش برم بخابم میگه ازم جدا نشو اصلن، گریه میکنه یا میچسپه بهم
مخصوصن شبا قبلن هیچوقت زیر سینه نمیخابید فقد تو گهواره الان شبا باید بیارمش کنارم شیر بدم تا بخوابه تا وقتی خوابش عمیق بشه برم کنار وگرنه زود تکون میخوره دستشو میندازه گردنم یا خودشو میشکه سمت من ک نرم شبا هم نصف شب میاد خودشو میچسپونه بهم میخابه🥹🥹🥹 انقد دوس دارم اینکارشو قبلن اصن اینجوری نبود انقد وابسته

اوخ حدا جیگرش برم

پسر من وابسته ی باباشه

دقیقا دختر منم همینه

وای ذقیقاااا دخترای منم اینجوری ان مخصوصا هانا که کلا میگه از کنار من بلند نشو یا بازی کن یا بغلم کن
اصلا نمیزاره کاری کنم
یعنی میرم دستشویی تا در بیام ساختمون گذاشته رو سرش

و این برا ما مادرایی ک شاغلیم بشدت بده🥺

به مرور بيشتر ميشه
كم كم دارن ميفهمن جداي از مادر هستن
دختر من جديدا انگشتم رو ميگيره ميخوابه تا خوابشم عميق نشه نميتونم انگشتم بكشم

🥲پسرمنم همینه حتی بغل کسی نمیمونه