۳ پاسخ

منو دخترم اصلا مادر و دختر نیستیم من طبیعتم بچه مونده چون همیشه مرکز توجه بودم اونم اصلا بهم مامان نمیگ گاهی هم آبجی میگ بهم همشم جنگ داریم من میزنمش فرار میکنم اونم میدوعه دنبالم یه چوب کوچولو داره با اون منو انقد میزنه کبود میشم 🤣

تنها نیستی داد زدن هم اشکالی نداره بچرو اصلا هم دعوا نکنی ک بد و لوس بار میاد ولی خدا بهمون توان بده ک نزنیم بخدا من میگم میگن نامادری ها بدن مام یذره شل کنیم مث نامادری میشیم

آره عزیزم ما مامانا یه وقتایی ازهمه چیزکم میاریم دیگه سربچه هاخالی میکنیم اشکال نداره توتنهانیستی ولی سعی کن بیشترباهاش دوست بشی وازش دلش دربیار
واینکه توتنهااینحورنیستی ماهم همین جورمیشیم

سوال های مرتبط

مامان میکائیل🐣💛 مامان میکائیل🐣💛 ۲ سالگی
مامان رادمهر.رادوین مامان رادمهر.رادوین ۲ سالگی
پدرم اومد بچمو ورداشت برد اولین باریه توی این دوسالو نیم رادمهر کنارم نیست حتی یک‌ساعت نبوده کنارم نباشه چه برسه به اینکه شب کنارم نخوابه خیلی حس بدیه جلو اشکامو میگیرم نیاد اومد مهمونی بعد گفت دلمون تنگ شده رادمهر رو برد ی شهر دیگن یک ساعتو نیم راهه تا اینجا با برادرم دعوا کردم یک ماهه بیشتر نرفتم اونجا و دیگه دلم نمیخواد برم .حالا ورداشت بچمو برد یعنی رادمهر یاد منو باباش نمیکنه امشب؟امشب که بگذره فردا خوبه و بازی میکنه شب خیلی بده با خودش کلی غربت و دلتنگی داره برای من که اینجوره .تازه غصه هم میخورم پسرم بلد نیست جیش و پیپیش رو بگه میترسم غصه بخوره امروز توی خونه بهونه گیر شد فهمیدم پی پی دارم بردمش دستشویی بهش برچسب دادم پی پی کرد و بعد کلی اخلاقش عوض شد اما کسی جز مادر این حس هارو نمیفهمه بیچاره بچه های پرورشگاه که مادر ندارن یا بچه هایی که مادر ندارن چون مادر خیلی حس ششم داره خیلی حال بچشو خوب میفهمه رادمهر رو از پوشک گرفتم کلی درکش کردم کلی باهاش راه اومدم که دل به دلم بده و باهام دردی کنه که دیگه پوشک نشه حالا میترسم بچم اونجا پیپیشو نگه داره یا جیششو و بهم بریزه غصه حالشو میخورم .ولی پدرم درک نکرد این چیزارو بچمو ورداشت برد الانم میگم خداپشتو پناهش باشه به سلامت برسه ولی خیلی حس بدیه با سوهرم هم قهرم دل به بچه هام گرمه فقط که راذمهر رفت خونه آقاجونش
مامان آراد 🧒🏻✨💙 مامان آراد 🧒🏻✨💙 ۲ سالگی
خانوما ما تجربه شکستگی نداشتیم سردرنمیارم آراد دیشب دستش رفت دیو خورد زیر خودش و تا صبح گریه کرد صبح بردیم بیمارستان فهمیده اونجا ارتوپدی نداشت رفتیم لقمان حکیم دکترش نبود رفتیم شفااحیا کلی ما رو سرگردون کرد ویزیت معاینه خیلی عادی 600عکس800 اخرم دکتراش نمیفهمیدن گفت ب استاد بگیم گفتن عمل بشه گچ میخواد هزینه 30میلیون منم کلافه خسته شب تا صبح نخوابیده بودم صبحم همین اون بیمارستان بغضم ترکید کلی گریه کردم هزینه پیکرتراشی انقد نیست ک میخان یه تیکه دست کوچولو رو گچ کنن خلاصه کلی نفرینشون کردم ن عکس رو بهم دادن نه پرونده رو فقط اتل بستن اونم من فکر کردم جا میندازن ولی همینجوری بستن دست بچم بد جوش میخوره کلی حرص خوردم و بهشونم گفتم گفت ما نمی‌کنیم منم رفتم بیمارستان اختر تو الهیه اونجام همین قیمت رو گفت منم گفتم بریم خونه کلی بدنم کوفته بود و کلی نفرین کردم تو دلم انسانیت کجا رفته ب دکتر گفتم چرا انقد هزینه رو بالا میگن گفت برا خودشون میگیرن . چرا؟! چون اتباعم من خودم اینجا بدنیا اومدم درس خواندم دیپلم گرفتم ازدواج کردم بچه دار شدم ینی تر و خشک همه با هم میسوزند و واقعا دلم سیاه شده از رفتار زشتشون ولی گناه بچه من چیه 😮‍💨
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
سلام مامانا اومدم درد و دل کنم امروز پسرم خیلی اذیتم کرد از صبح ک بیدار شد همش گریه کرد هیچ می‌گفت میخام بزنمت محکم چندتا خوابوندم تو صورتم و چشمم منم همش بغلش میکرد میگفتم چی میخوای مامان فقط می‌گفت میخام بزنمت و گیر داده بود الان باید بریم فروشگاه گفتم مامان دست و صورتمو بشورم صبحانه بخوریم میریم می‌گفت نه نمیرفت دسشویی نه یمذاتش من برم اهرم جیش کردن تو شلوارش پشت در دستشویی هم کلی گریه کرد بعد یک ساعت تمام با زور گوشی و تلویزیون ساکت شد بعدم ک بردمش بیرون کلی اذیتم کرد میخواستم خرید کنم همش می‌رفت و من دنبالش آخرم کیلی داد زدم سرش جلوی همه و زدمش زنعموش اومده بود فروشگاه رفته پیش اون میگه میخام پیش اون باشم و نمیومد با زور دیگه باهم اومدیم بعدم خونه دوباره کلی اذیت کرد شلوارش در آورده بود و لخت راه می‌رفت نمسذات بپوشونمش هی جیش میکرد دور خونه با کتم هم نپوشید منم کلی جیغ و داد کردم و گریه کردم نمیدونی. مایر کرد که اینقدر ازش بدم اومده بود ب خدا باورتون نمیشه وقتی زنعموش رو میبینم انکار اون مامانشه از این رو به اون رو میشه ب شوهرم میگم این دعا داره همش میعاد بره خونه اونا پیش اون باشه منو کلی زده و اذیتم کرده منم اعصاب ندارم دیگه زورم میاره جاریم خودش ی بچه داره جیکش در نمیاد ولی این ابرو برا من نداشت تو همسایه ها از بس جیغ و داد کردم و همش داره گریه میکنم از بچگی هم همین بود الآنم همینه ی دستشویی نمیتونم برم