اصلا دوست ندارم باعث ناراحتی کسی بشم ولی مجبور شدم بیام اینجا یکم حرف بزنم خودمو خالی کنم همسرم آدم بی مسئولیت نادان و عصبی و بسیار بی اخلاق است...بزرگترین مشکل زندگی من زمانیه که دخترم مریض بشه یا به عنوان مادر تشخیص بدم که نیاز به دکتر داره زندگیم جهنم میشه .‌‌...فقط تحقی توهین دعوا که من پدرم اختیار دار بچم تو حق تصمیم گیری نداری واسش دو روزه فقط اشک میریزم...دخترم احساس کردم ضربان قلبش بالاست بردم دکتر گفت ضربان قلبش ده تا بیشتره ولی مشکلی نیست احتمالا استرس داره بچه...ولی دستگاه ضربان قلب بگیرید تو خواب عمیق چک نید ضربانشو....و چون تو این سن وزنش کمه ۱۱.۷۰۰ بود کلا وزن گیریش کمه....آزمایشی نوشت....اومدیم بیرون از مطب شروع کرد به دعوا که تو مریضی بچم هیچیش نیست ...دیگه دکتر نمی‌برم آزمایشم پاره کرد که نمی‌برم بچم سالمه و کلی دعوا و سروصدا....من به خاطر بچم که با این اخلاق گندش عصبی سده و استرس میگیره زیاد بحث نکردم ولی واقعا حالم بد شده و ناراحتم که نمیتونم آزمایش ببرم دخترمو واقعا اینقدر منو درمانده و بی روح و بیچاره کرده ...به پدرش و خانوادشم گفتم ولی باز تا جریان مریضی حتی سرماخوردگی بچم پیش میاد همینه اوضاع و احوالم .... داغونم

۱۱ پاسخ

وای چقد اعصابم داغون شد . بنظرم یکم دریده باشی حساب کار دستش میاد . شوهر من اگه اجازه بدم بدتره ولی یه چیزی میشه کلی صدامو میبرم بالا ک لازمه و مهمه شوهرم دیگه جرات نمیکنه چیزی بگه
بنظرم یکم زبون درازی بد نیست
من فک میکنم شما انقد اروم برخورد کردی اینجوری میکنه
بنظر من اصلا عشق ب بچه نیست از خسیسیه

عزیزم انشاا...خدا بهت صبر بده تا بتونی با همچین آدمی زندگی کنی ولی چیزی که میدونم اینجور آدما موقعی خدای نکرده زبونم لال بلایی سر بچه بیاد اول همه از چشم مادر میبین نمیگه مادر خودش نگران و دلواپس بچه بوده خودش گفته نیاز ببریم دکتر وچکاب میگه چرا تو حواست نبود ومیخوام که اینجور دوست داشتن ها اصلا نباشه دوست داشتن اونه که خودپدر با مادر همکاری کنه برای درمان بچه

به نظرم مردا همشون همینن شوهر من که پسرم تو ماشین سرش خورده بود دنده این ترمز گرفته بوده ، من میگفتم ببریمش دکتر سرش چیزی نشده باشه ساعت ده شب بردیمش از ماشین پیاده نشد تو بیمارستان نیومد که بچه رو الکی نبر دکتر ، بردمش سی تی اسکن انجام دادن با هزار التماس که میگفتن شب انجام نمیشه رفتم آسانسور خراب بود اون همه پله بچه رو بغل کردم بردم آخرش سیتی ،. وقتی عکس رو داد گفت مایع جلو سرش یکم بیشتره و فردا ببر دکتر متخصص ببینه اومدم تا صبح بهش گفتم تو یه عوضی بیشعوری که همه چیو راحت میگیری بعدش فرداش بردم دکتر گفت شش ماه دگه یه عکس دیگه بگیر ببینم جذب شده یانه

اختیاردار دیگه چه کوفتیه... بچرو صبح تا شب مادر نگه میداره همه چیشو مادر میدونه
عجبا

کارتو بدون اون انجام بده یا بهش نگو با پدر شوهرت برو یا خودت تنها برو بعضی مردها از خساست وگاهی از زیادی دوست داشتن اذیت میکنن

احساس میکنم این حس تو بیشتر پدرها هست
مخصوصا همسر من که پدرشون هم همینطورن، ۹۹ درصد رگهای قلبیشون بسته بود وقتی آنژیو کردن دکترش گفت خدا دوباره بهتون دادشون، اینقدر که مخالفت میکردن برای چکاپ رفتن
من احساس میکنم همسرت میترسه، میترسه خدایی نکرده از دستش بده
مخصوصا وقتی مخالفت میکنه با هم بحثتون میشه، این خوده تشنجه ترس از دست دادن به همراه تشنج بین اعضای خونواده
خیلی خوب میکنی میبریش، اما خساسیت بالاتون ممکنه استرس و ترس رو به همسرت انتقال میده
پس یکی از دلایل اصلیش خودتون میتونید باشید✌🏼✌🏼

همسرمنم خیلی حساس مثلامهمونی بریم متوجه بشه یه بچه قراربچم اذیت کنه میگه بریم تومریضیم اصلاطاقت نراره ببینه موقعه واکسن زدنم همیشه پشت اتاق منتظرمامیمونه ازمایش میریم اون پشت درمیمونه باهمسرت صحبت کن بگومیدونم بچه رودوس داری اماببریم خیالمون راحت میشه بچه وزن میگیره منم خوبی بچه رومیخوام

والا منم گاهی این جریانات برام پیش میاد دقیقا مثل شما. اخلاقش گند میشه فک میکردم بخاطر دوس داشتن زیاده اما توافقات بعد دیدم و تجربه شد برام که گاهی هم حاظر قید بچه رو بزنه بگه بچتو بردار برو. و به این نتیجه رسیدم که فقط خودشو مهم میدونه حوصله دکتر دوا دردسر این چیزا نداره حوصله وقت گذاشتن هم نداره. این اخلاقش تااخر عمر باهاش منکه درعذابم. حتی بخاطر رفلاکسش بچه توبغلم بیرون میشد سرش کلا کج میشد از بس گاز معده داشتم سه ماهش بود میگفتم بچم بی جون هس تویغلم میگفت ن تومریضی فلان خانوادت پدرت و.... هزار حرف بارم کزد دکتر که بردم گفتن رفلاکس شدید داره ده روز بیمارستان بستری شد هرروزشم نق میزد سرم که بچه طوری نیست اثیر سوزن دارو کردیش. ولی اینجور مردا ن شعور دارن ن وفا ن حس ارزشمندی دارن هیچی. فقط خودشون مهمن

شوهرم وقتی دخترم زمین میخوره یا جایی از بدنش زخم میشه عصبی میشه بعدا برام میگه که اون زمان دوست داره خودشو بکشه از روی فشاری که بهش میاد

شوهر منم همینجوره. ميگه انگ مریضی به بچه میزنی. اینجور مردا بچه شون خیلی دوست دارن

لابد خیلی دوسش داره نمیتونه بپذیره که مریض بشه

سوال های مرتبط

مامان ❤️امیرحسام❤️ مامان ❤️امیرحسام❤️ ۳ سالگی
سلام مامانای عزیز پسرمو یکساعت پیش بردم خانه بازی اونجا با بچه های دیگه داشت بازی میکرد یه پسر بچه حدود 3تا4 سال بود فک میکنم سرش حالت سکه ای ریخته بود و اومد تف کرد تو صورت پسرم به مادرش گفتم مادرش میگه پسرم نمیتونه حرف بزنه بخواد یه چیزی بزور از کسی بگیره تف میکنه تو صورتشون گفتم چه ربطی داره انقد اعصابم خورد شد همون لحظه رفتم صورت پسرمو شستم ولی بدلم نیومد رفتم از داروخونه فوم شستشوی صورت کودکان گرفتم با یه بطری اب صورتشو شستم بعد الان اوردمش خونه بردمش حموم... واقعا بعضی پدرو مادرا چقد بیخیال نصبت به بچه هاشون حرف میزنن بهم میگه نترس بچم مریض نیست منم گفتم چه مریض باشه چه نباشه این کارش زشت بود بعد میگه فک کن بچه ی خودته اصلا وقتی اینمادر حرف حالیش نباشه وای به حال بچه اش حتی یه تذکر کوچیک هم به پسرش نداد منم رفتم به پسر بچه گفتم این کارت اشتباه بود نباید اینکارو کنی مامانش گفت لطفا دعواش نکن چون پسرم حساسه منو میگی عصبی شدم سری از اونجا اومدم بیرون واقعا موندم دیگه چی بگم حالا اگه بچه ی من اینکارو میکرد اینجور مادرا آدم میخورن بدم میاد از اینجور افراد که به هیچیشون نیست 😮‍💨🤦🏻‍♀️😖😡
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
ماماناى عزيز من امروز خيلى فكرم درگير شده ، يعنى اتفاقى توى كلاس باراد افتاد كه باعث شد عميق تر بهش فكر كنم. يكى از بچه ها كه با پدرش اومده بود و پدرش هم بسيار آروم و متين هست ، به شدت پرخاشگرى ميكرد. به پدرش لگد ميزد دستش و گاز ميگرفت توى كلاس نميرفت و هر چى پدرش آروم صحبت ميكرد اين بچه بدتر ميكرد. بقيه بچه ها هم در حال ضبط اين صحنه ها🤦🏻‍♀️ يادم افتاد نبايد پدر و مادرش رو قضاوت كنم چون پسر خود من هم چند تا كلمه بد ياد گرفته و ميگه كه اصلا و ابدا در خانواده ما گفته نميشه، از جايى ديگه متاسفانه ياد گرفته و خودتون ميدونين تو اين سن پاك كردن اين حرفا و رفتارا از ذهن بچه ها چقدر سخته. ميخوام بگم ماماناى عزيز صبورتر باشين واقعا رفتارى كه ما با بچه هامون داريم محيطى كه توش پرورش پيدا ميكنن فقط خودشون رو تحت تاثير قرار نميده بلكه به دوستان و اطرافيانشون هم قابل انتقاله🥲. مواظب باشيم همين يه فرياد يا حرف بد از روى عصبانيت اول به بچه خودمون و بعد به بچه ديگه و همينطور جامعه بزرگ و بزرگتر منتقل ميشه. پس بياين آرومتر باشيم با حوصله تر و مودب تر 🤪 نسل بعدى حداقل آرامش و احترام بينشون باشه .