۵ پاسخ

اگه مهد ببرید بهتره
اما خصوصی ن عمومی

خیلی ریسکه عزیزم از کجا معلوم بچه رو آزار روحی نده .بهتر نیس این پول و بدی به یکی از عزیزانت اینطوری حداقل خیالت راحتتره

خیلی تحقیق کن عزیزم درموردشون

ببری مهد بهتر نیست ؟

تعارف الکی کرده گه بدونین دخترتون چقدر مثلا دوست داره

سوال های مرتبط

مامان لاوین مامان لاوین ۳ سالگی
تجربه شخصی من در مورد از پوشک گرفتن
اول اینکه همه بچه ها مثل هم نیستن، اینکه میگن پوشکو حذف کردی دیگه تمام دیگه نباید برگردی به پوشک برای همه بچه ها صدق نمیکنه، بعضی از بچه ها از جمله دختر خودم شخصیت مستقل و به شدت منطقی دارن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن، در مورد این بچه ها اگر پوشکو به یک باره حذف کنی نتیجه عکس میگیری، کاری که خودم کردم این بود که وقتی میخواستم از پوشک بگیرمش از یک ماه قبل بهش میگفتم مامان برو از تو کشو پوشک بیار اینطوری مطمئن میشد که پوشک هست و تمام نمیشه و طی دو هفته اصلاااااا درمورد اینکه دیگه پوشک نپوش و بزرگ شدی و ... حرفی نزدم، کاملا اختیارو دادم به خودش و حتی وقتی میگفت مامان بهم بگو بزرگ شدی میگفتم مامان ناراحت میشی من نمیخوام ناراحتت کنم هرموقع خودت تصمیم گرفتی من کنارتم،اینطوری واقعا حس کرد که خودش داره تصمیم میگیره اما در واقع من شرایطی فراهم کددم که تصمیمی من میخوام و درسته رو بگیره، روز اول خودش گفت پوشک نمیخوام منم نپوشیدم براش اما بعد از ۳ ساعت گفت پوشک داریم گفتم بله مامان برو بیار، روز دوم ۵ ساعت بدون پوشک بود و البته ازم پرسید طوری نیست تو شورتم جیش کنم گفتم اصلا، حتی اینکارم بکنی من لازم دوست دارم. روز سوم باز پوشک پوشید و از روز چهارم گفت پوشک نمیخوام و تا ۴ روز توی شورتش جیش میکرد اما تو دسشویی از روز پنجم با تشویق و جایزه شورتشم در آورد و بدون شورت جیششو کرد.
نکته دوم اینکه بعصی مادرا توی گهواره میگن از پوشکش بگیررررش گوش نده به این حرفا که بچه باید آماده باشه و ... اما واقعا امادگی بچه اولین و مهمترین شرطه، اگه بچه آماده باشه این پروسه راحتترین بخش بچه داری میشه
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
نمیدونم من حساس شدم یا بچه بزرگ کردن واقعا این مشکلات رو داره.
چند هفته پیش مهراد رو چند جلسه بردم مهد. بعد از چند جلسه مربیش گفت مهراد چهاربار سطل آشغال رو خالی کرده. گفت به نظرم ببرید پیش روانشناس ببینید باید با چه تکنیکی باهاش کار کنیم هم شما از خونه و هم ماز از مهد. گفتم باشه.
جلسه بعدی که بردمش مهد گفت نمیخوام برم و اونجا هم که رفتیم، نموند اصلا! روانشناس گفت اگه سرکار نمیری الان هنوز زوده برای مهد بردن و در مورد زفتارای پسرمم که گفتم گفت باید ببری متخصص مغز و اعصاب. شاید بیش فعالی داره.
رفتیم پیش متخصص و اون روز مهراد داشت مطب رو به هم میریخت به همه چیز دست زد حتی رفت کامپیوتر دکتر رو از برق کشید و خلاصه دکتر گفت لازمه دارو بخوره چون بچه‌های اینطوری حرف زیاد می‌شنون و لراشون خوب نیست. اسیب می‌بینند. اینطوری خودشونم راحتترن.
حالا دوهفته‌ای هست دارو میخوره. دیروز رفتم دیدن مادرم که از کربلا اومده، مهراد بازم شیطونی میکرد و مامانم به شوخی گفت داروها رو‌اشتباهی شاید داره میخوره!
من ناراحت شدم واقعا. وقتی بچه دارو نمیخورد یک سره میگفتن چرا اینطوری میکنه، چرا فلان، خونه هم همینقدر اذیت میکنه؟! و کلا هبچکس حوصله نداشت حالا هم که دارو دارم میدم و واقعا روش تاثیر داشته باید بازم حرف بشنوم.
کاش میشد بچه‌مونو ببریم یه گوشه بزرگ کنیم دور از همه.
شما مادرید شما درک میکنید واقعا از این شرایط خسته شدم.
چند وقت پیشم نزدیک بود پسرم تلویزیون خونه مادرشوهرم رو بندازه، پدرشوهرم یه قشقرقی به پا کرد!
مامان سامیار مامان سامیار ۳ سالگی
من یه مشکل خیلی بزرگ با پسرم دارم به نظرتون چیکار کنم،پسر من کلا لجباز و شیطون هست اما تو خونه قابل کنترله و اینطور نیس که بگم کار خطرناک میکنه،اما وقتی میریم خونه مادرشوهرم بچه های خواهر شوهرم هم هستن یکیشون ۷ سالشه اون دوتا دیگه کوچیکترن و آروم تر هر چی میگم با کوچیکا بازی کن اصلا سمت اونا نمیره فقط دنبال بزرگه میره بزرگه هم اذیتش میکنه گاهی،پسر منم بلد نیس بازی کنه درست فقط بدو بدو میکنه بلند میخنده،پسر خواهر شوهرمم وقتی دلش بخواد به بچه من میگه بیا بازی وقتی که پسر من سمتش بره داد میزنه که سامیار نیاد پیش من،خب من هزار بار بع پسزم گفتم نرو پیشش ولی بازم میره و شلوغ بازی میکنه هر چند پسر خواهر شوهرمم شلوغه اما پسر من نفهم تره مثلا اصلا سرسفره نمیشینه تو مهمونی هی میچرخه دور سفره میره سمت بجه ها واقعا معذبم دیگه نمیدونم چیکارش کنم،خانه کودک میبرم تو کوچه میبرم با بچه ها بازی کنه اما بازم وقتی پسر خواهر شوهرمو میبینه هیجان زده میشه اصلا دوس ندارم سمت اون بره چون اونم داد میزنه همه چیو تقصیر این میندازه
مامان ائل آی مامان ائل آی ۳ سالگی
مامانایی که چشم بچشون خدایی نکرده مشکل داره بیان کمک.
من سه ماه پیش دخترمو بردم چشم پزشک بینایی سنجی گفت هر چشم یک نمره آستیگمات هست . بعدش گفت گوشی زیاد دادین ببرید کلا گوشی ندین بهش و دوباره بعد سه ماه دوباره بیارید. دیروز بردمش معاینه کرد و گفت هم آستیگمات و هم دوربینی گفت استیگمات یکیش شده یک و نیم یکیش هم یک و بیست وپنج هر . و عینک تجویز کرد . ما هم امروز مجدد پیش یه دکتر دیگه بردیم که مشهور تر از اولیه و معاینه کرد با دستگاه گفت آستیگمات چشم ها یکی یک و یکی هفتادو پنج صدم هست و دوربینی هم داره. اما گفت هر دوتا اینا مربوط به رشد چشم هست و بزرگتر بشه حل میشه و اصلا عینک لازم نیست و بچه ها با دوربینی و آستیگمات به دنیا میان و با رشد چشمشون تکامل پیدا میکنه و گفت اصلا هم به گوشی ربطی نداره گوشی باعث نزدیک بینی میشه نه دوربینی و خشکی و خستگی چشم میاره . حالا موندم چیکار کنم واقعا. دکتر دومی گفت ۶ ماه دیگه مجدد بیارید اما من گفتم نگرانم سه ماه دیگه میارم. گفت والا جای هیچ نگرانی نیست بچه چشماش چیزیش نیست حتی برگشت با دستش جلو چشمای دخترم حرکتهایی انجام داد و گفت سالمه. گفت آستیگمات بالای یک در سن مدرسه اهمیت داره . نه الان