۱۵ پاسخ

من اصن حسابشون نمیکنم🤣

ارع دقیقا من اهمیت نمیدم

آره بابا اینقدر میگن. از غریبه تا آشنا
من اهمیت نمیدم

اره میگن خیلی وقتا

اره بابا سرشون تو ماتحته تا دسته

اره یبار یه پیرزن میگفت وا بچه بغل کن خسته شده بچه داخل کالسکه بود
یبار دیگه پسرم دستش تو دهنش بود یه مرده گفت وایی عادت میکنه دستش فلفل بزن 🤣

اووووه تا دلت بخواد چیزی میگن منکه اصلا اهمیت نمیدم ولی لجم میگیره

خیلی زیاددد مخصوصا تو زمستون انقدر فصول هستن یکی دوبار شستمشون قشنگ

سلام عزیزم
بدل نگیر بچه هارو دوست دارن ک بت میگن عزیزم شما حساس شدی ناراحتی نداره
مثل ما میخواییم بریم بیرون مادرشوهرن میگ چرا این لباس پوشوندی اون یکی بپوشون
عع‌‌ این لباسش گرمه گرمش میشه و .....
خودشون فکر میکنن چون تجربه نداریم یا حواسمون نیست و......

توجا نکن رد شو😃منم اونروز ی مرده گفت واای سرشو درست کن گردنش درد میکیره .گفتم ممنون و رد شدم با لبخند🤣اقا خو بچه من کنجکاوه هی سرشو میچرخونه من چکارش کنم ببندمش!

من بردمش بیرون گفت وای گرمشه کلاهشو بردار .بعد کلاه رو برداشتم دستم گرفتم افتاد گم شد .برند بود خیلی حرصم گرفت البته برای قبل عیده اونموقع هوا سرد بود

حالا من هروقت با مادرشوهرم میرم بیرون میگه بچمو نندازیا😂😂😂

حالا اینجور خوبه بگن رد شن.من یروز بازار بودم ی لحظه اومدم گوشیمو ۰واب بدم ی زنه اومد دست دخترمو بوسید.وااای اگه بدونی چه حالی شدم.دستمال مرطوب درآوردم تمام جونشو تمیز کردم😡🤣

تو حیاطمون بودیم بچه ها سوار کالسکه استین کوتاه و شلوارک لش تنشون بود.حالا استین لباس تا ازنجشون بود شلوارکم بزرگ‌بود براشون یکم بالاتر از مچ بود یه خانمه همسایمونه داشت میومد خونه مستاجرمون مهمانی یه ساعت داشت ماشینشو پارک میکرد هی عقب جلو تا بالاخره پارک کرد.داشت رد میشد گفت عههه بچه سردشه دم غروبی بپوشونش حالا بچه ها عرقم کرده بودن تازه.
کفرم درومد دیگه تن بچه خودشم استین کوتاه بود تازه‌
گفتم شما اول رانندگیتو یاد بگیر بعد در مورد بچه داری ما نظر بده😑

من از اینک میان جلو و دست بچمو میگیرن بدم میاد.چنروز پیش یه اقای جوون ب هوای دخترم هی پشت سرم میومد و با دخترم حرف میزد ترسیدم حقیقتش.دست بچمو گرفته بود دیگ فک میکنم شروع کردم ب دوئیدن ک دیگه نیومد.ب مادرشوهرم میگم میگ خب ذوق بچرو کرده ولی من اون لحظه ترسیده بودم

سوال های مرتبط