سلام . این متن دل نوشته است برای پسرم . عزیز دلبندم فکر نکردی مامان شوکه میشه . هنوز خیلی زود بود . آمادگی شو نداشتم . سرمست بودم از اینکه پسرم از شیر جانم تغذیه می‌کنه و ذوق شو داره . دلم گرفته . غافل گیر شدم . من هنوز می‌خوام بعلت کنم بچسبونمت به سینه ام و صدای شیر خوردن تو بشنوم . آروم آروم بسته شدن چشماتو در حین شیر خوردن . یادته با یک دست با موهام بازی میکردی و نوازش میکردی موهامو موقع شیر خوردن . دلت نمی‌خواد هیچ تل یا گیر سری روی سرم باشه . من میخواستم دو ماه بیش تر از دو سال بهت شیر بدم که تو تابستون تشنه نشی زیاد اذیت نشی . چرا بهم نگفتی آخرین باری که داری شیر میخوری که حداقل از لحظه لحظه اش لذت ببرم و فرصت خداحافظی کردن با این حال مادرانه رو داشته باشم . شاید درک احساسم سخت باشه اما من هنوزم سخت محتاج توئم . کی می‌دونه شاید این من بودم که با قلب و روحم از تو تغذیه میکردم . پر میشدم از عشق و حس خوب . پسرم بهم قول بده که دیگه هیچ وقت یهویی تصمیم نگیری ‌. مثلا یهو نخوای بری سربازی ، یهو نخوای بری دانشگاه یه شهر دیگه ، یهو نخوای زن بگیری ازم جدا شی و خیلی یهویی های دیگه ، مثلا یهو نگی مامان دیگه بغلم نکن نبوسم من دیگه بزرگ شدم جلو دوستام خجالت میکشم . یا اینکه یهو خیلی سنگین نشو طوری که دیگه نتونم بلندت کنم بغلت کنم . 🥹🥹🥹🥹😭😭😭😭 خوشحالم که بهت سخت نگذشت خیلی راحت از شیر خوردن گذشتی . همین که فقط من اذیت شدم ، خوبه . تو راحت باش من بشم فدایی تو 💓❤️💞 کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه 🥹💋❤️🥹💋❤️ و ناگهان چقدر زود دیر میشود .

۱۱ پاسخ

آخی عزیزم

طبیعیه از اولش اشک ریختم😭😭

خوش بحالت کاش پسر من خودش نخوره دیگه شیرشو

دیگه همینه بچه یهویی میرن یعنی روزگار از اول همین بوده پسرو زن میبره دختر باز بهتره دلسوزتر و غمخوارتر. خاصیت روزگاره از قدیم و ندیم همین بوده عزیز مادر❤️

خیلی دلم گرفت ، من کلا ۲ ماه این حس خوب رو داشتم، دکتر گفت نباید شیر تورو بخوره، با هربار پرشدن سینه ام گریه میکردم همه فکر میکردن سینه هام درد گرفته از پری ولی واقعیت این بود دلم میخواست دخترم سینه خودم رو بخوره چون به قول شما من داشتم از محبت اون تغذیه میکردم😭😭😭😭😭

من هییییچوقت یادم نمیره لحظه ای که تو ریکاوری دخترم برای اولین بار مکیدن رو شروع کرد، برای من تنها لذت بچه داری همین شیر دادنِ بود.
البته با احترام به همه ی مادرایی که(خودمم تازگی متوجه شدم) اصلا شیر دادن رو دوس ندارن و اصلا دست خودشون نیست.

اشکم سرازیر شد .
خیلی دلتنگ شیر دادن میشم ، خیلی ، خیلی ...

غصه نخور دختر من حالا ک از شیر گرفتمش بیشتر بغلم میاد کلا حس میکنم بیشتر بهم نزدیک شده

عزیزم چقدر احساسی
ولی واقعیتش اینه که از یکسال ونیم به بعد شیرخیلی ضروری نیست چون جلوی غذاخودنشونو میگیره روزی چندبارباغذاسیرش کن اصرارهم نکن براشیرخوردنش چون ازیکسال به بعدروزی ۲۴۰سی سی یایک لیوان متوسط شیرکافیه براشون اینودکترپسرم گفته بود

انگار حرف دل منو زدی.پسر منم یک ماهه پیش خودشو از شیر گرفت

( مادر خودمم خیلی نگران شده و میگه صلوات نذر کردم دوباره بخوره . نتیجه میگیرم که هر لحظه که آدم فکرشو نمیکنه ممکنه ناگهان دیر بشه و یک موقعیت احساسی و مهم تموم بشه . و اینکه من باید قبل از یک‌سالگی پسرم رو به خوردم لبنیات عادت میدادم . اما اشتباه کردم چون شنیده بودم برای رفلاکس خوب نیست و بعد از یک سالگی باید بخوره . در حالی که هر ماده غذایی که قبل از یک سالگی خورد دیگه میخوره ، هر چی هم باهاش آشنا نشده و نخورده ، دیگه نمیخوره یا خیلی سخت و خیلی کم میخوره . در مورد شیر هم همین طور بود . چون اصلا هیچ شیر و لبنیاتی نمیخوره و بدش میاد ، یکی دو بار که شیرم زیاد بود و چکید دور سینه و دید ، دیگه نخواست بخوره . همین جوری زل میزد و انگار بگه من که شیر دوست ندارم و اخم میکرد . انگار قبل از اون نمیدونست که م م ئی محبوب اش همون شیر هست )

سوال های مرتبط

مامان مو طلایی|🔆 مامان مو طلایی|🔆 ۲ سالگی
از یکسالگی پسرم هر وقت درخواست شیر کرد اول غذا یا میوه دادم بهش بعد اگه خواست شیر دادم و شروع کردم به تدریج قطع کردن وعده های شیرش .دو هفته طول کشید که عادت کنه قبل خواب شب شیر پاستوریزه بخوره . یه جاهایی پسرفت میکرد وقت دندون در آوردن و صبح تا شب شیر میخورد زیاد مقاومت نمیکردم و میذاشتم با شیر خوردن آروم بشه و تا اینکه الان حدود سه چهار ماهی بود که یه وعده در روز شیر منو میخورد خیلی سخت بود قطع کردن اون یه وعده برام تا اینکه دو روزه پسرم دیگه سراغ اون یه وعده شیرم نگرفته 🥲 و خواب بعدظهرم به شیر پاستوریزه عادت کرد .امروز غروب اومد دست زد نازی کرد و اصن بهونه خوردنشو نگرفت فقط با لباش ادای میک زدنو در آورد .خیلی شیر دادن کار سختی بود واقعا شیره جون آدمه که گرفته میشه از اعصاب از انرژی از همه چیز آدم میگرفت ولی خیلی هم قشنگ و پر عشق بود و کلی گریه کردم امروز که آخرین وعده که شیر دادم نمیدونستم آخرین باره .امیدوارم همینجوری خوب پیش بره برای پسرم و دوباره بهونه نگیره میخواستم بگم اگه شیر خودتونو میدین از یکسالگی شروع کنین به بچه عادت بدین کم شدن وعده ها رو خودشون هم اذیت نمیشن هم بهتر میپذیرن.البته من الان چند ماهه همش بهش میگم تو بزرگ شدی دندون در آوردی ممه واسه نی نی هاست .