۱۱ پاسخ

حالا تو که بچه ت کوچیکه من با اینکه دخترم ۴سال و نیمه ست بازم فکرم می مونه واسه روز زایمان چون تاحالا بیشتر از ۴_۵ساعت ازش دور نبودم اونم در حد اینکه کلاسی جایی میرفتم پیش مامانم یا همسرم میزاشتمش

تو تاپیکات زیاد دیدم که نصف روز پیشت نبوده نامرد🤣

وای منم فکر میکنم میگم اگه باردار باشم رایلی چیکار کنم با خودم میبرم بیمارستان تو میگی نصف روز من یه ثانیه م ازم دور نبوده

وای بهار پیامم پاک شد چی نوشتی😅

واقعا بدترین حسه
منم تا قبل اینکه بریم زایشگاه باهاش تصویری صحبت میکردم
بلافاصله بعد زایمانم اول گفتم بچمو بیارین من ببینم دلم براش یه ذره شد
واقعا حس بدیه

منم نگرانم ازالان

منم پسرم دوسالشه خیلی تو فکرم هیج فکری ندارم جز این😭😭😭

منم یه دختر ۴ ساله دارم
یک ثانیه تا الان ازم دور نبوده
تمام فکر و ذهنم روز زایمانه که پیش مامانم بمونه و بهانه تراشی نکنه
تا الانم دکتر و آزمایش و سونو و همه چیو باهام اومده🤦🏻‍♀️

من پسر ۸ سالشه دائم میگه تو بری من چیکار کنم خودمم دلم براش تنگ میشه ازینور نگرانم باخودش حسودی نکنه و نگه دوسم ندارن برای همین گفتم میخام برم خاهرت برات هدیه اورده بیاریم برات خود سونو هم بردمش دکتر گفت دستای ابجیت یه جعبه اس که هدیه داره برات انقد خوشحاله و منتظر

عزیزم.
پسر بزرگه من تقریبا ۶ سالش بود.
باورمیکنی خونه کسی نرفت بخوابه.
باشوهرم موند.
وهمم اونم تواون روز مصموم شد
بدتر فکرم بهش بود

منم یه پسر سه ساله داریم الانم باردارم .و دقیقا مثل تو فکر میکنم .
با اینکه میدونم خونه مامانم بیشتر بهش خوش میگذره ولی بازم خییییلی نگرانشم

سوال های مرتبط