هنوز هیچی نشده دارم به روز زایمان فکر میکنم. چجوری دخترم رو یه شب و دوروز نبینم از همین الان دلم تنگ میشه براش

دقیقا منم همین فکرو میکنم همش
من نباشم اصلا نمیخوابه . خیلی بهم وابستست
حتی با باباش هم بدون من جایی نمیره

من به مامانم گفت شب بمونه پیشش عمم میاد پیشم چون خواهر ندارم
ولی من الان زدم زیر گریه چون سخته نبینمش

ووای دقیقا منم خیلی ناراحتم ی شبم بدون هم نبودیم خیلی واسه دوتامون سخته 😢

دقیقا منم از الان فکرم‌چطوری پسرمو نبینم🥺

منم 🥺
میزارمش خونه مامانم خواهرم میاد پیشش

منو بگو ک بچم باید تو بغلم بخابه 🥹بنظرم قلبم میترکه تا بهش برسم

اره واقعا سخته منکه به شوهرم میسپرم بیارش دیدنم که ببینمش

دقیقا منم تاحالا یه شبم پسرم از دور نبوده الان بهش فک میکنم گریم میگیره

کجا میخای بزاریش