۳ پاسخ

پسر منم زیر سینه میخوابه منم همش استرس ازشیرگرفتن رو دارم و اگه خونه باشیم منو اون هریکساعت یبار شیر میخاد دورش شلوغ باشه یا بیرون بریم ۵.۶ساعتم شیرنمیخاد

هیچکس به اندازه محمد به سینه وابسته نبود کلا زیر سینه میخورد و میخوابید اومدم از شیر بگیرمش ماژیک قرمز زدم و چسبم زدم گفتم ممه اوف شده بحدی گریه کرد میومد بوسش میکرد که خوب بشه. بردمش خونه مامانم با نوه ها سرگرم شد تا شب. همش خوراکی و اب و هندونه میدادم. شب که شد نمیخوابید هااا گریه. با گوشی ساعت 1 نصف شب خوابید ساعت 3 صبح بیدار شد برا ممه. سریع انداختم تو پتو تابش دادم خوابید ساعت 5 بیدار شد تابش دادم خوابید 7 بیدار شد هر کاری کردم نتونستم ارومش کنم داشت غش میکرد. تسلیم شدم یکی از سینه هامو بهش دادم یکی حذف کردم. دیدم عذاب میکشه اومدم همون یکیو رو هم کم کردم ولی شب باهاش میخوابید. یکماه این کار کردم کنار اومد با ی سینه. بعد تلخک زدم و به همون روش ماژیک و چسب دومی گرفتم فقط بهوای اینکه گریه نکنه تو پتو انداختم شب اول هر 4 ساعت بیدار شد. 10 خوابید 2 بیدار شد3 خوابید 7 بیدار شدبردمش پارک و با نوه ها بازی. شب دوم کمتر و شب سوم 11 خوابید تا 6 صبح. همش تو روز خوراکی و بستنی و بازی. پتو رو هم عادت کرده بود خیلی اذیت شدم نمیتونستم تاب بدم بعدش ی روز انداختمش بیرون گفتم هاپو برد ی کم گریه کرد. اونم ترک کرد الان با ترانه و کارتون میخوابه خواب مستقل نداره که خودش بره بخوابه. ولی خدا روشکر از شب تا صبح راحت میخوابه. و منم سه روز سینم درد میکرد و خوب شد و موفق شدم. از کابوس بدتر بود برام

خیلی راحت گرفته میشه عزیزم بهش فکرم نکن سختیش سه چهار روزه

سوال های مرتبط